سوتلانا دختراستالین که به غرب گریخت وبه امریکا پناهنده شد می نویسد: « اعتقاد سخت پدرم به مظاهرزمینی، به عقل وعقیدۀ پست و تجربی به زندگی، به جای آموزش های معنوی، پدرم دروجود خود چیزهای دیگری را پرورش داد، آشنائی نزدیک به نفاق و ریاکاری و دو روئی... ازهمان روزهای اولیه، هدف اساسی زنده گی او معطوف سیاست بازی مزورانه و بیرحم ومتلون شد...سیاست تمام خواسته های انسانی او را به پشت سرانداخت واین وضع درتمام مدت عمراو ادامه داشت، حریفان و رقیبان اوهمه نابود گردیدند... او از محصول کارخود خوشنود نبود، روح او خالی بود. او تمام همبستگی انسانی را فراموش کرد. او را ترس فراگرفت تا آن جا که دراواخرچنین احساس می کرد که مدام تحت تعقیب وتهدید است. اعصاب محکم او بالآخره به تزلزل گرائیده بود. احساسی که او می کرد، ساختگی نبود. او می دانست که همه ازاو متنفراند ومی دانست که برای چه ازاو متنفراند.»
ziaie1
۱۳۹۹ آبان ۸, پنجشنبه
-در 1938 نزدیک به هشت ملیون انسان دراردوگاه ها اسیربودند، میزان مرگ و میر سالانه دراین اسارت گاه ها به بیست درصد می رسید.» آن چه امروز هم درتبت وسنکیانگ چین معمول ومرسوم است، که هر لحظه ملیون ها انسان مسلمان وغیرمسلمان طعم تلخ مارکسیزم - لنینزم را می چیشند وجهان وخصوصاً سازمان ملل نظاره گراین جنایات و وحشی گری ها است. ( ادامه دارد)
۱۳۹۹ مهر ۲۵, جمعه
« تفاوت استالین با مائو در چنین برخوردهایی دراین بود که استالین تصفیههای خود را از طریق نیروهای پلیس مخفی و « ک.گ.ب » انجام میداد که طی آن ها، قربانیها بدون این که تصورکنند، روانه زندان ویا سربه نیست میشدند، اما مائو تصفیۀ بزرگ خود را با خشونت وتحقیر در ملاء عام انجام میداد، که درنهایت باعث شد، تنها درطول انقلاب فرهنگی ملیون ها نفرکشته وسربه نیست شوند. » ( ادامه دارد )
پیشرفت های اقتصادی درجهان وصنعتی شدن برخی ازجوامع وکشورها وتراکم جمعیت درماحول این مراکز صنعتی به معضلات و پرابلم های جدیدی منتهی گردید، معضلاتی که دامن گیرقشرکارگر و کارکنان این مراکزصنعتی گردید، معضلاتی که ازحق تلفی کارخانه داران و مزد و اجرت ناچیزکارگران حکایت داشت و بالمقابل سود گزاف وعواید سرشاری که ازاین بابت به جیب صاحبان صنایع سرازیر می شد این ها همه وهمه باعث آن گردید که یک تفاوت عظیم ویک شگاف عمیق تری دربین جامعه وازجمله دربین کارخانه داران وکارگران ایجاد گردیده وآن همآهنگی لازم دربین کار فرمایان وکارگران ازبین برود. این وضعیت جدید علاوه برنا رضائیت های اجتماعی وتضاد ها واختلافات طبقاتی که درطی قرن ها این جوامع وملت ها را به درد والم ومصایب وپریشانی های طاقت فرسا مواجه ساخته بود، یک سوژه ویک لقمۀ خام دیگری بود که سران ورؤسای احزاب کمونیست را برآن داشت تا به تلاش وتقلای بیشتری پرداخته ودرشکارملت ها وجوامع مظلوم جسارت بیشتری بخرج دهند.( ادامه دارد )
۱۳۹۹ مهر ۲۳, چهارشنبه
مائو درسال 1958 در دفاع از طرحش خطاب به کنگره حزب کمونیست، چنین اظهار کرد: « شما نباید از مرگ انسانها درنتیجه خط مشی حزبی، بیمی به خود راه دهید، بلکه باید به آن خوش آمد بگویید.» او پیش از این هم در مسکو گفته بود ما خود را برای مرگ 300 میلیون نفر آماده کردهایم. این جنایات وکشتار ملیون ها انسان مظلوم واسیر بدست پیروان یک اندیشۀ بیماردرعصرحاضر و در قرن بیستم ودر زمانی اتفاق افتاده است که سازمان ها ونهاد ها و مؤسسات گوناگون حقوق بشری وانسانی دم ازپیشرفت ها ومؤفقیت ها درزمییه می زنند، درحالی که همین حالا هم پیروان این اندیشه ها وافکار، ملیون ها انسان را درچنگال های خونین خود اسیروبرده ساخته ودرهند وچین وآسیای میانه هنوزهم بیداد می کنند. ( ادامه دارد )
۱۳۹۹ مهر ۲۲, سهشنبه
« با شکست جاپان بالوسیلۀ امریکا، درجنگ جهانی دوم، مائو به فرد اول حزب کمونیست چین و قهرمان مقاومت در برابر جاپان تبدیل شد. ( ادامه دارد )
۱۳۹۹ مهر ۱۹, شنبه
حالا این سوال مطرح می گردد که آیا پس از آن همه جنگ های خونین و ویرانگر جهانی، و تجارب تلخی که بشرحاصل کرد، آیا جهانی امن تر و مطمئن تر و به صلح نزدیکتر گردید؟ و یا این که آن جنگ ها نه تنها هیچ اثر مثبتی در رفع این معضلات و رویاروئی ها ومخاصمات جهانی نداشت، بلکه به ادامۀ آن جنگ ها، جنگ ویرانگر وپرتلفات دیگری درویتنام براه افتاد که سالها ادامه پیدا کرد، و جنگ اسرائیل واعراب برای سلطه برسرزمین های فلسطینی که تا امروز لاینحل باقیمانده وقربانی می گیرد و یا هم لشکرکشی شوروی به افغانستان با ملیون ها شهید، معلول ومجروح، آواره ومهاجر که تا اکنون هم دود وآتش آن بلند است و لشکرکشی مرموز امریکا به افغانستان، عراق، لیبی، سوریه با همه خسارات وویرانی ها وملیون ها آواره ومهاجر؛ وجدیداً اشغال اکراین توسط روسیه، با ویرانی های گسترده وتلفات سنگین وملیون ها آواره ومهاجر، که یکی پی دیگری فاجعه آفریده است، و در این اواخرجنایاتی را که رژیم سفاک حاکم بربرمه، خصوصاً آن زن متلون مزاج و فرصت طلب « انسانسوچی » برمردم مظلوم ومسلمان برمه درپیش چشم همۀ مسلمانان وجهانیان مرتکب شده و آن مظالمی که بصورت سیستماتیک دربرابر نسل مسلمان، درچین وهند مرتکب می شوند و حملات وحشیانه وانتحاری که درافغانستان بدست کشورهای همسایه واستخبارات منطقه وجهان و بالوسیله ای نهاد های مرموز و مشکوک وشیطانی درجریان است وافغانستان را میدان تاخت وتاز و ملت مظلوم افغان را هدف قرارداده ونشانه گرفته اند. مشخص است که درتحت چنین اوضاع وشرایطی، جهان روز خوش وخوشبختی را نخواهد دید.( ادامه دارد)