جنگ پنهان
بنام خداوند بزرگ
قسمت اول
از مدت ها بدین سو؛ افراد مسلحی را می بینیم که نه با سلاح های شناخته شده و متعارف، بلکه با سلاح کینه، عقده و عداوت، و با استفاده از ابزار تعصبات نژادی، مذهبی و یا گروهی به جنگ مردم خود روی آورده اند؛ جنگ مرموز و پنهانی که با قیافۀ مظلومانه وظاهری آراسته با ادب، اخلاق و دیانت، برای حمایت و دفاع از زبان، قوم، قبیلِه و یا هم مذهب و یا حزب خاصی براه افتاده است.
این افراد آن گونه عمل می کنند که گوئی دایه های مهربانتر از مادر اند، و در این تلاش های خستگی ناپذیرخود آن چنان جنگ شیطانی را دنبال می کنند که در آن هیچ اصل و اصول و هیچ ارزش انسانی و الهی را رعایت ننموده از تهمت و افترا، توهین و تحقیر، دشنام و بدزبانی، دو روئی و تزویر، کینه، بغض، عداوت، و گمراه کردن دیگران، از هیچ وسیلۀ نا مشروعی دریغ نمی ورزند، و متأسفاه در بین این ها افرادی هم دیده می شوند که ادعاهای بلند و بالای دینی هم دارند، این عناصر مغرض، کینه توز، عقده ای و بیماریا این که نمی دانند که چه می کنند و یا آن که خود اگاه به جنگی روی آورده اند که خطرناکتر از آن جنگ ها و عملیات های است که دشمنان شناخته شده و سوگند خورده افغانسان براه انداخته اند، زیرا این ها دانسته و یا نداسته جامعه و ملت، مردم و کشور خود را بطور کامل هدف قرار داده اند و تمام هم وغم شان ایجاد سؤظن و گمان، اختلا ف و نفاق و بصورت موذیانه به فروپاشی جامعه و کشور مصروف اند. جامعۀ که در طی قرن ها در کنار یکدیگر زندگی کرده و بغیر از مواردی که دست های کثیف و مزدوری مؤفق به مداخله گردیده، این ها با هم زندگی شرافتمندانۀ را سپری کرده اند.
افغانستان همزمان با مداخلات خارجی و بالخاصه مداخلۀ علنی کشورهای همسایه و جنگ ظالمانۀ را که سال ها است براه انداخته اند؛ جنگ نیابتی و جنگ پوشیده و پنهان دیگری را هم که از چشم ها به دور مانده است آن گونه رهبری و هیزم آن را فراهیم می کنند که به آسانی قابل ارزیابی و رؤیت نیست، جنگی که خیلی موذیانه و بالوسیلۀ عناصر مزدور و مزد بگیر و ملعبۀ دست این دشمنان افغانستان شعله ورتر می شود، این جنگ، همان جنگ قومی و نژادی، دینی و مذهبی، گروهی و حزبی است، چیزی که قبلاً تذکرداده شد، جنگی که پایه های کشور را به لرزه در آورده، مردم را متوحش، نا امیدی و یأس را حاکم و همه ارزش های عالی انسانی و اسلامی را زیر سوال برده است.
آن شیادان خارجی که خود هم در دام این شیطنت های خود گیر افتاده و برای نجات خود دست وپنجه نرم می کنند تا خود را از این مهلکه نجات دهند، آن ها آن گونه عمل می کنند که گوئی در این مورد هیچ تقصیری نداشته و فقط خود افغان ها هستند که برای خود این اوضاع درهم و برهم را بوجود آورده وخود عامل همۀ این اوضاع نابسامان اند و بس. اگر کمی اوضاع موجود را با دقت بیشتری مورد بررسی قراردهیم این ضرب المثل در مورد شان کاملاً صدق می کند که گویند: « شتر دزدی و پُشت خم پُشت خم »، زیرا نه تنها مردم ما و مردم منطقه، بلکه تمام نهاد ها، مؤسسات، و مراکز بین المللی گواه این شیطنت، دسیسه و توطئه اند و می دانند که افغانستان از چه مراجعی به این وضع دچار گردیده است.( ادامه دارد) بهاءالدین ضیایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر