17-1-2021
استعمار؛ با زور، زر و تزویر است که به درون ملت ها و دولت ها راه پیدا می کند
شاید بتوان با یک قرارداد ویا پیمان صلح و آن هم با تأمین خواسته های نا مشروع وتحمیلی؛ آزادی هزاران جنایت کارجنگی که دست هریکی از آن ها به خون صدها مردم مظلوم، پولیس واردوی ملی آغشته است؛ تمکین در برابر امتیازطلبی های گستردۀ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی وقبول همۀ مقاصد و اهداف دشمنان قسم خورده؛ یک بینی خمیری برای خود جور کرد؛ اما تا زمانی که درکشوریک نظام قانون گزاری، سیاسی، قضایی، اقتصادی، اجتماعی، دفاعی وامنیتی مستقل وغیر وابسته حاکم نگردد، غیرممکن خواهد بود تا به دردها وآلام، مصایب وبدبختی ها، هجرت وآواره گی ها پایان داد ودر این کشور امن و امان، آرامش و آسایش به ارمغان آورد.
زمانی که برخی از قدرت های استعماری غربی، پس از استعمال قدرت نهایی، باز هم با مقاومت ملت ها و جوامع زیرسلطه روبرو گردیده وقادربه ادامه سیطرۀ خود بر مستعمرات نشدند، به این نتیجه رسیدند تا ازبین مردم آن سرزمین ها، مهره های وفادار، آموزش دیده وتربیت شده گان وابسته ومورد اعتماد خود را در رهبری آن سرزمین ها ( مستعمرات ) قرارداده تا اگر سلطۀ مستقیم شان مقدور و میسر نیست؛ بصورت غیرمستقیم وغیرملموس، در اداره و رهبری آن سر زمین ها نقش ایفا نموده واهداف طویل المدت خود را در آن مناطق و سر زمین ها، عملی و به منصۀ عمل در آورند.
دربین این قدرت ها، دو قدرت نوظهور چین و شوروی که پس ازجنگ های اول و دوم جهانی، سرزمین های وسیع ( آسیا و اروپا ) را تازه تحت سلطۀ خود در آورده بودند، به این وسوسه افتادند، تا اهداف استعماری خود را با یک تئوری مدون که از مارکس و اِنگلزکوپی کرده وتوسط لنین ( مارکسیزم- لنینزم ) به منصۀ اجرا در آورده بودند، راه خود را به سوی ملت ها، جوامع، سرزمین ها وقاره های دیگر نیز باز نموده و به توسعه طلبی وکشورگشایی ادامه دهند. با وجود آن که خود به هزاران معضله اجتماعی، اقتصادی و... روبرو بوده و قادربه این نگردیده بودند تا احتیاجات ونیازمندی های جوامع تحت سلطۀ خود را تأمین وبرطرف کنند؛ اما دغدغۀ توسعه طلبی وکشورگشایی باعث آن شد تا روبل روسی را به پیمانۀ وسیع وارد کشورهای مورد نظروازجمله افغانستان کنند. به این روبل روسی که ظاهراً با طرح های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی ونظامی، وجهۀ قانونی وخیرخواهانه وانسانی داده شد ودرعمل نه تنها هیچ مخالفت وممانعتی با آن صورت نگرفت، بلکه از آن ا ستقبال هم بعمل آمد، با این طرح ها مقدمات مداخله شوروی درافغانستان فراهم گردید واولین شکارآن داؤد نا عاقبت اندیش بود که فکرمی کرد افغانستان را با آن آباد خواهد ساخت.
درکشوری که دسته جات، گروه ها، احزاب ورژیم هایش؛ همانند سایرمصنوعات خارجی، ساختۀ دست کشورهای خارجی، ووارداتی است وهمانند همه چیزش ساخته وپرداختۀ دست خارج است، مشخص است که باید دردام توطئه ها، دسایس وطرح های شیطانی قرارگرفته و بدامن این وآن سقوط کند.
اززمانی که روبل روسی و سپس کلدارپاکستانی وپس ازآن تومان ایرانی ودرنهایت دالرامریکایی تحت عناوین طرح های عمرانی، اقتصادی، نظامی ویا هم زیرعنوان حمایت ازمبارزه و مقاومت مردم افغانستان دربرابر قوای شوروی وارد کشورگردید، ازآن زمان احساس می گردید که کشوربه یک پرتگاه هولناکی روبرواست.
کشوری که فقروفاقه، بیماری ومرض، بیکاری وبی سرنوشتی، اختطاف وترور، انفجاروانتحار، آن را به انهدام کامل مواجه ساخته است وافراد عادی قادربه ادامۀ حیات نیستند، ومردمش درطی چهاردهه سیل آسا راه فرارازکشور را درپیش گرفته وهرروز تعداد آواره گان افزایش می یابد، اما با وجود این اوضاع واحوال درد آور؛ افرادی را می بینیم که نه تنها به غارت دارایی های عامه، کمک های اهدایی به یتیمان، بیوه زنان، بیماران کرونائی وخانواده های نیازمند ودرمانده بسنده نکرده، هرگاه به سفری رهسپارمی گردند ویا درداخل کشوربا یک سفیر، نمایندۀ خارجی ملاقات می کنند، با ارقام نجومی که دریافت می کنند، نه تنها به خرید ملک وزمین وخانه وبلند منزل ها ومجتمع های مسکونی وتأسیس شرکت های بزرگ در داخل کشورمبادرت می ورزند؛ بلکه با سرمایه گزاری درخارج ازکشور، ازسرمایه داران بزرگ خارجی به حساب می آیند. مِلک وجایدای که با یک چشم به هم زدن ویک شبه صاحب می گردند.
یکی ازمعامله گران بزرگ، مقربان ودست بوسان کرزی ومجددی می نویسد: نمایندۀ فلان کشورخارجی برای من ویکی از فلانی صاحبان چند ملیون دالربرای تائید یک ... پیش کش کرد که من قبول نکردم، اما فلانی صاحب آن را قبول کردند.
هرگاه این روابط و پیوندها واین زد و بندها ومعاملات و این بده - بستان های پنهانی وعلنی، آن هم درشرایطی که دوست ودشمن ملت ودولت معین ومشخص نگردیده است وآن هم درسطح بالای دولتی انجام پذیرد ازسایر افراد چه انتظاری می توان داشت. رئیس جمهورمنتخب ومؤفق کوریای جنوبی به خاطریک معاملۀ پنهانی به داد گاه کشانده شد وبه زندان رفت و صدراعظم اسرائیل بخاطراین گونه موارد، چندین سال است که به دادگاه فرا خوانده می شود و درامریکا دراین هفته، زنی به جرم قتل زن دیگری به اعدام محکوم واعدام شد؛ اما درکشورما نه تنها به همه این جرم وجنایات حساب وکتاب وپاسخ گویی نیست بلکه با .....
این بی بند وباری سیاسی واجتماعی واین بده - بستان های غیرقانونی وفرا قانونی زمانی ازکنترول خارج وبه یک بحران تمام عیار در کشور تبدیل گشت که ازمحدودۀ رژیم ها ودولت های وابسته به بیگانه خارج وبه سطح دسته جات وگروه ها وسپس به سطح افراد واشخاص سرشناس وامروز به صورت وسیع درهمه سطوح جامعه ومردم گسترش پیدا کرده است. دراین بده- بستان ها هیچ معیاروملاک وهیچ اصل واصول وقانون ومقررۀ ملی وبین المللی نه تنها درنظرگرفته نمی شود، بلکه هرگونه ایراد درزمینه به تمسخرهم گرفته می شود؛ چیزی که درسایرکشورها با زندان های طویل المدت واعدام همراه است. اما درکشوری که نظم ونظام واصل واصول درهیچ یکی ازاُرگان هایش سراغ نمی گردد، جنایتکاران جنگی درحفظ وامان وخائنین ملی دررأس قدرت اند وهیچ جرم و جنایتی پیگیری نمی گردد، تا جایی که شتر را در روز روشن ودرپیش چشم همۀ مردم با بارآن به سرقت می برند، کی می تواند بگوید که چرا؟ همین است که این بده - بستان ها یه یک امرعادی ومتداول وبه یک تجارت مرغوب وبه یک مسابقۀ ملی وبین المللی بدل گردیده است. افتضاحی درد آورتراین که افراد، دسته جات، گروه ها وجناح ها نه به یک چینل، یک کانال و یا یک کشوربلکه با منابع مختلف، نهادهای مختلف وکشورهای مختلف وحتی کشورهای متضاد پیوند وارتباط نزدیک ومستقیم دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر