ziaie1

ziaie1

۱۴۰۰ آذر ۲۲, دوشنبه

 

13 Sdei0cen00h0mf2bier 62oc01399c1r5 
Gedeeld met Je vrienden
Vrienden
نامۀ سرگشاده به:
قسمت چهارم
یکی از عوامل و اسباب جنگ ها و خشونت های موجود و این اختلاف ونفاقی که بشریت را تهدید می کند و خواسته و نخواسته، افراد و جوامع ودر نهایت ملت ها و دولت ها، به جنگی کشانده می شوند؛ این است که تحت تأثیر چیزهایی قرار می گیرند که بدون تأمل و تفکر به آن مبادرت می ورزند، مانند همین شعارهایی که در دنیا تحت عنوان شعارهایی انقلابی مرسوم است؛ که یکی علیه دیگری می دهد و یا آن تبلیغات سوئی که هیچ پایه و اساسی ندارد و بر تعصبات، اهداف و مقاصد غیر انسانی استوار است.
شعار مرگ بر این و مرگ بر آن، از شعارهایی رایجی است که فکرمی کنم از چند دهه قبل، از مکتب کمونیزم ( مارکسیزم - لنینزم ) کاپی گردیده و در بین مسلمین راه یافته است و کسانی از مسلمین هم آن را زمزمه کرده و از این شعارها استفاده کرده اند. و این یکی از بدعت های رایجی است که خیلی درد سرساز است.
اولاً مرگ به این ویا مرگ بر آن؛ حرف محمل و بیهودۀ است که فاقد معنی است و باز خصوصاً در رابطه با یک کشور و یا یک مکتب فکری، مثلاً کمونیزم بکلی بی معنی می گردد.
اگر از کسی و یا از جمعی ویا از کشور و یا مکتبی حساسیت داریم و ناراحتیم و قصد آن را داریم تا نفرت و انزجار خود را از ایشان نشان دهیم و یا قصد توبیخ ومجازات کسی را داریم باید او را بوجه مناسبتری از تمایلات خود آگاه گردانیم. کفار و مشرکین قریش با همه آن جفا و ظلم و دشمنی که با رسول اکرم ( ص) کردند، هیچ گاهی با حرکاتی نه تنها این چنینی؛ بلکه به هیچ حالت خشم گینانه وکینه توزانۀ روبرو نگردیدند، و حتی تا فتح مکه و شکست قریش در دعا، آن ها را دعای بدهم نکردند.
در قرآن و سنت موارد دشمنی مشخص است. یعنی انسان فقط به خاطر خدا یعنی مطابق دستور خدا و سنت پیامبرش می تواند با کسی دشمنی کند، یعنی دشمنی و دوستی باید فقط بخاطرخدا باشد، در غیر آن دشمنی که بخاطر غیر خدا باشد از نظر اسلام مردود و مطرود است.
ما مسلمانیم و همه مسلمانان برای ما برادر اند. مسلمانی که انسان است وکامل نیست، و زندگی اش با خطا و اشتباه و گناه توام است و اکثراً این اشتباه وگناه سبب می شود که انسان قادر نگردد تا وجائب ومسئولیت های خود را در برابر خدا و رسول وبندگانش انجام داده و شاید که به کسانی جفا کند، ظلمی را مرتکب گردد، و کسی را به سختی برنجاند، که در این صورت ها وحالات است که ناراحتی و تأثر و بدبینی ایجاد می گردد که باید مطابق دستور خدا و رسولش و به طریقۀ احسن راه و چارۀ به آن جستجوگردد. یعنی انسان قبل از هر تصمیمی باید از طریق معقول و منطقی آن که همان مراجعه به کتاب خدا (ج) و سنت رسول اکرم ( ص) است به آن راه حلی پیدا کند.
بطور مثال: پاکستان یک کشور اسلامی و برادر است، مردمش مسلمان و برادر ما و از بهترین برادرها، زیرا برادرهایی زیادی داشته و داریم که با ما یا سرمی جنباندند و یا بی تفاوت بودند و یا بخاطرپیوندی که با دشمن داشتند در کنار دشمن قرار داشتند. و اما پاکستان کشور برادری که ما را دربد ترین شرایط مورد لطف وعنایت خود قرار داد و کمک کرد و در کنار ما ایستاد و تا پیروزی ما درجنگ خطرناکی که در پیشرو داشتیم ما را از آنچه از دستش می آمد بی نصیب نگردانید. ودر این کمک وهمکاری وحسن نیت، کل پاکستان از زن و مرد در کنار ما ایستادند و نه تنها ایستادند؛ بلکه با تمام توان وقدرت ما را یاری کردند. و اما پس از شکست دشمن اوضاع عوض گشت، و یکدم کسانی پیدا شدند که این رابطه وپیوند عمیق برادری واخوت را به خصومت ودشمنی بدل کردند و چیزی کردند که نباید می کردند. و البته از نظر من این گناه دو جانبه بود و احساس عمیقم بر این است که در این میان شیطان نقش فعالی را بازی کرد زیرا تحمل کرده نمی توانست که حالا پس از این پیروزی بزرگ ( برای افغانستان وهم برای پاکستان ) باز هم به بیند که چگونه این دو برادر، در کناریکدیگر به خدمت اسلام و مسلمین قرار گرفته و بساط وی ( شیطان) را درحال جمع کردن اند.
به دل های طرفین وسوسه انداخت و جریاناتی مانند برادر بزرگ و کوچک را مطرح کرد، خط دیورند را پیش آورد و گفت که حالا فرصت آن رسیده است که باید در بدل آن کمک ها، خط دیورند حل و فصل گردد و منطقۀ متنازع فیه بین پاکستان و افغانستان به پاکستان واگذار گردد. افغانستان به صفت کشوری که در امور داخلی و خارجی باید زیر نفوذ پاکستان قراربگیرد؛ و از همین قبیل وسوسه های شیطانی که در بین هابیل و قابیل و در بین حضرت یوسف و برادرانش ایجاد، و منجر به آن فجایع تاریخی گردید. با وجود همۀ این ها من به این عقیده هستم که علیه پاکستان ویا علیه مردم پاکستان که همان برادران قبلی ما هستند و انشاء الله تا ابد خواهند بود ما هیچ گاهی نباید نه شعارهای ناموزون بدهیم و نه خدای نکرده داد و فریاد بیجا و بی مورد راه بیاندازیم؛ اگرچه از آن آدرس علیه ما توطئه های بیشترهم صورت بگیرد؛ زیرا ثابت است که شیطان و عواملش که شامل برخی افراد و نهاد های مشخصی است، که قصد دارند تا بدینوسیله آن فضای معنوی و آن دستآورد های بزرگ جهادی و آن محبوبیتی را که هم مجاهدین افغانستان وهم انصار پاکستانی در سطح منطقه و جهان کسب کرده بودند با خاک یکسان کرده فضای برادری و اخوت را به فضای جنگ و درگیری و دشمنی و عداوت تبدیل و به همه این پیغام را برسانند که هیچ رابطه وعلایقی معنوی نمی تواند در بین مسلمین پایدار باقی بماند و مسلمین جز نفاق و اختلاف کار دیگری از دست شان ساخته نیست و آن گونه که ادعا می کنند، نمی توانند و قادر نیستند تا به علایق و خواسته های مادی خود، یعنی نفس وهوی وشیطان پُشت پا زده و فقط اوامر و نواهی پروردگار را در روابط وپیوند های فی مابین، مشعل راه خود قراردهند که آن برادری و اخوت، دلسوزی و ترحم، جوانمردی و کرم، ایثار و فداکاری، عفو و گذشت، حلم و بردباری، وفا به عهد و پیمان است. ( ادامه دارد)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر