31-12-2017
نامۀ سرگشاده به:
برادران......
قسمت یازدهم
و اما با تآثر و تاسف فراوان، با همه آن دست آوردهای عظیمی که در سطح منطقه و جهان ( از برکت جهاد ) نصیب ما افغان ها گردیده بود و از مهاجرین ما هم به همان پیمانه در این سرزمین ها ( خارج از کشور ) استقبال دور از انتظاری بعمل آمد، و تعداد زیادی از افراد مخلص و مؤمن دست بکارگردیده در همان اوایل آوارگی و هجرت به تأسیس مساجد مبادرت ورزیدند و برخی در این زمینه ها تا همین حالا هم با اخلاص تمام در خدمت اسلام و مسلمین اند و مؤفقانه هم عمل می نمایند اما برخی از مساجد ما که باید مرکز تجمع و تعاون، اتحاد و وحدت، و برادری و اخوت می بودند، بالعکس در بعضی مساجد و خاصتاً در برخی از شوری های مساجد چنان حالتی از اختلاف و نفاق استشمام می گردید که گوئی از مسجد و ماحول آن میدان جنگ ساخته اند که هر لحظه آتش آن همه را در برخواهد گرفت، فاجعه از آن جائی آشکار می گردد که برخی مساجد برای قوم، تبار، و یا گروه، و یا برای رهبر مشخصی تآسیس گردیده است نه برای خدا و دعوت بسوی خدا، و از همه بدتر این که ما با خود اختلاف و نفاق، تعصب و تنگ نظری، فخر فروشی و خود محوری، افترا و تهمت، کینه و انتقام، همان بیماری های که سبب شد تا همه آن دست آورد های عظیم اسلامی و جهادی ما از بین رفته یا زیر سوال برود، این حالت غیر نورمال را با خود به ارمغان آوردیم، و این بیماری ها و این سییآت و این خوی و خصلت های زشت و ناروا را به داخل مساجد و خانه های خدا هم کشاندیم و چیزی کردیم که هیچ کسی هم در برابر اسلام مرتکب نمی گردد، یعنی مردم را از مساجد بسوی .... راندیم. در مساجد به این و آن ( برادر مسلمان، و یا گروه های دیگری ) تاخت و تاز کردیم و به این و آن توهین و تحقیرنمودیم و حتی طعن ولعن حواله کردیم و عناصر فرصت طلبی هم پیدا شدند که سرجنباندند و تشویق کردند و یا عناصر ماجراجو و فتنه گری حمایت بی دریغ خود را از ما اعلام نمودند و یا افرادی موذی و دستوری و شیاطینی جنی و انسی التهاب آفرینی کردند و ما هم احساس آن را نمودیم که شاید روش و کردار ما نیک، شایسته، خدائی، انقلابی و از حمایت مردم برخوردار و با ذوق ملت برابر است. مسجد محل دعوت و ارشاد بسوی خداست و آن هم دعوت و ارشاد مردمی که شاید راه خطا و اشتباه رفته و آرزو دارند تا راه نجاتی را جستجو کرده و از همین روی به مساجد و خانۀ خدا روی می آورند تا با خدا تجدید عهد و پیمان نموده و از گذشتۀ خود اظهارپشیمانی کنند، آن احزاب و گروه های را هم که زمانی رو در روی یکدیگر قرار داشتیم، امروز نباید در مساجد و مراکز عبادی علیه آن ها تبلیغات سؤ صورت بگیرد زیرا جمع کثیری از آن افرادی که خواسته و یا نخواسته به آن سو کشانده شده بودند امروز به اخلاص تمام روی به مساجد آورده و نمازها و عبادات خود را بصورت منظم بجا می آورند و تا جائی که من دیدم، جمع قابل توجهی از این گونه افراد، هم خود شان وهم فرزندان وهم خانواده های شان روی به خدا آورده وغیر از نمازهای پنج وقت و روزۀ فرض به نماز ها و روزه های نفلی، و غیر از حج فرضی به ادای حج عمره مبادرت می ورزند که نباید مانع ورود شان به مراکز اسلامی ورو آوردن شان به ارزش های والای اسلامی گردید، خصوصاً در مورد فرزندان شان اگر توجه اساسی صورت نگیرد، شاید با این حالت تقابل، این نسل جدید هم به جهت هایی کشانده شوند که مسئولیت آن بگردن ما خواهد بود. وخصوصاً زمانی که این افراد و خانواده ها به این گونه مساجد روی بیاورند و ببینند که مسجد نه خانۀ خدا و مرکز عطوفت و برادری و حسن نیت بلکه خانۀ فلان قوم و یا فلان گروه و یا فلان مذهب و یا رهبر مشخصی است و فقط برای آن هدف فردی، گروهی، قومی و مذهبی کار می کنند، و از مسجد برای محاسبه و تصفیۀ حسابات شخصی و گروهی استفاده می کنند، غیر ممکن است که باز هم به این دروازه روی بیاورند.
مردم متدین و ایثارگر ما همان گونه که همیشه به هر ندای خدائی لبیک گفته و با تمام توان برای کمک و حمایت در راه خدا آماده بوده اند، برای اعمار و تآسیس مساجد در همین سرزمین ها هم از همان روزهای اول لبیک گفته و حاضرگردیدند تا مبالغ هنگفتی را از مخارج و مصارف یومیۀ خود کاسته و در اختیار مصدیان امور مساجد قرار داه و مساجد شاندار و بزرگی را در این سرزمین ها بنا نموده و بروی نمازگزاران بگشایند و اما با تلاش های نابخردانۀ که بالوسیلۀ عناصربی عاطفه و غافل صورت گرفت برخی از این مساجد به مراکز جناح بندی های نژادی، قومی، مذهبی وخصوصاً حزبی و گروهی در آمد و تکه- تکه و پارچه- پارچه شد، مساجد بزرگی که در اوایل احداث آن ها، صد ها و هزاران نمازگزار را در خود جای می داد، به چنان وضعیتی گرفتار شد که در نماز های پنج وقت به غیر از امام و در برخی مساجد در اوقات مختلف نماز، هیچ کسی بشمول امامی موچود نیست و در نمازهای جمعه هم بغیر از یکی دو صف، کسی روی بسوی مسجد نمی آورد، زیرا مساجد به سوی گروه ها، نژاد ها و مذاهب تغیرجهت داد و بجای دعوت به سوی خدا و تشویق مردم به رعایت اصول واساسات دینی وشرعی وترغیب مردم به پیروی از اوامر و نواهی پرودگار، مردم را به سوی بُت کده های قومی، نژادی وگروهی فراخواندند، آن چه در داخل کشور اتفاق افتاده بود و سبب شد، تا به چنین بلای ( اختلاف و نفاق) گرفتار و به آوارگی وذلت تن در دهیم و این عناصرفرصت طلب باز هم، همۀ این اوضاع آشفته، و این تشتت و پراکندگی را بر آن همه ارزش های والای الهی و اسلامی ترجیح داده و از آن کردۀ خود نه تنها پشیمان و نادم نگردیدند بلکه با دامن زدن و التهاب آفرینی های عناصر موذی وشیطان صفت لبیک گفته به راه خود در این گرداب متعفن وآلوده ادامه دادند.
روی آوردن به مسجد وبه نماز و به قبله (واحد) به این معنی است که به همۀ آن وابستگی ودلبستگی های فردی و جمعی و روابط وعلایق قومی، نژادی، مذهبی وگروهی باید پُشت پا زد و فقط و فقط به اسلام و ارزش های والای آن تکیه نمود ومتوصل شد. در غیر آن سبب می شود که باب اختلاف و نفاق بیشتر از این بازگردیده و جمع کثیری از مردم ما، از مسجد روگردان و در نهایت از اسلام فاصله بگیرند. کسی پشتون، کسی تاجیک، کسی پاکستانی، کسی ایرانی، کسی سنی، کسی شیعه، کسی فلان حزب و کسی از فلان حزب، زمانی که احساس گردد، این جمع و یا سران این مجموعه و یا اراکین این مسجد، خصوصاً امام این مسجد متعلق به یک جناح و به یک قوم و یا به یک مذهب و یا به یک گروه متعلق است و برای همان هدف خود کار می کند و از مسجد ( خانه خدا ) برای اهداف فردی یا گروهی استفاده می کند باز غیر ممکن است که کس دیگری به غیر از وابستگان و پیروان ایشان به این مسجد روی بیاورد، درحالی که مساجد خانۀ خدا و برای همه مسلمین و مؤمنین به خدا و هر کس دیگری است که قصد روی آوردن به مسجد را داشته باشد اگر چه انسان نیک و شایستۀ هم نباشد و سوابق خوبی هم نداشته باشد.
و از جانبی در بین این جناح ها و اقشار مختلف حرف های زیادی است که اگر رعایت نگردد، باعث کشمکش واختلاف و روگردانی مردم از مسجد می گردد. در برخی از مساجد، متولیان، اراکین و مسئولین مسجد به گونۀ عمل می کنند که گوئی مسجد مال شخصی آن ها است که این هم ضربۀ بزرگی به جایگاه و مقام مسجد که خانۀ خدا است وارد می کند زیرا این گونه افراد، آن را به محل و یا محدودۀ شخصی خود تبدیل نموده و این عمل ایشان باعث ناراحتی و بی علاقه گی خیلی از نمازگزاران به مسجد خواهد گردید، در حالی که ایجاب می کند تا امام و اراکین مسجد آن گونه عمل نمایند که هیچ کسی، از هیچ جناح و از هیچ جمع و گروه، نژاد و قبیلۀ، اگر چه با افکار و اندیشه های سران و اراکین مسجد هم سازگار نباشند، بتوانند به مسجد آمده و در آن جا با احساس امنیت و آرامش در نماز شرکت کرده و با خاطر آرام نماز خود را ادا نمایند و این احساس برای شان دست ندهد که کسی از حضور شان در مسجد، به دیدۀ مناسب برای شان نگاه نمی کند.
قوم و تبار، گروه و حزب و مذهب اگر به خدمت اسلام، و رشد اندیشۀ اسلامی، و برای اتحاد و وحدت مسلمین، و تقویت احساس برادری و اخوت در بین مسلمین باشد؛ خیلی هم خوب و با ارزش و مفید است و اگر در جهت تشتت و پراکندگی، اختلاف و نفاق، طغیان و تجاوز، خود بزرگ بینی و تحقیر دیگران و خود محوری ایجاد شده باشد ویرانگر و مخرب است، که باید از آن پرهیز کرد. (ادامه دارد)