نبرد پا برهنه ها
قسمت چهلم
رویاروئی مستقیم با رژیم ائتلافی داؤد وپیامد های آن
اختلافات جناحی
زمانی برجسته وظاهرگردید که عملیات های این جنبش درسرطان 1354 درولایات مختلف
ازجمله جنوبی، مشرقی، شمالی، کابل، پنجشیر، بغلان وبدخشان به شکست سختی مواجه
گردید وبدون کدام نتیجه ودستآورد ملموس،
جمع کثیری ازاعضای برجسته وفعال وحتی اعضای شورای رهبری آن یا شهید، یا
دستگیروزندان گردیدند. برهمین مبنا کاسۀ صبروتحمل رهبری واعضای جناح میانه رولبریزگردید،
بصورتی که بلا درنگ پا بمیدان گذاشته، طرح ها وبرنامه های جناح تند رو را که خشونت
را با خشونت ورویاروئی را با جنگی نا برابرپاسخ داده است، زیرسوال برده چنین
استدلال کردند که آن چه تا الآن برسرجنبش اسلامی وپیروانش آمده، زادۀ افکارواندیشه
های است که حامیان وطرفداران شدت عمل، عامل آن بوده اند، آن هایی که هیچ گاهی فرصت
ظهوریک حرکت عقلانی را نداده بلکه ازهرفرصتی برای پیاده کردن اهداف ... خود
استفاده و بهره برداری جناحی کرده وجنبش اسلامی را که باید راه اعتدال ومیانه روی را
می پیمود، به یک جنبش مسلحانۀ خارج ازکشوربدل نموده است . این رویاروئی وکشمکش بی
سابقه درزمانی بوقوع پیوست که جناح تند رو ازحمایت کامل حاکمان پاکستان برخوردارگردیده
وموقعیت خویش را دربین نسل جوان و دانشگاهی هم بیش ازپیش تحکیم بخشیده بود. این
شگاف عمیق، جنبش را تا مرزتجزیه وانشعاب به پیش برد، انشعابی که درابتدا به جدائی
مراکزتنظیمی انجامید وسپس منجربه تجزیۀ کامل جنبش به دوجناح قدرتمند جهادی گردید
که امروزشاهد قدرت نمائی هرکدام آن ها هستیم. رهبری جناح تند رو با حمایت کامل
پاکستان هم چنان ابتکارعمل را دردست خود داشت وبا همۀ آن شکست ها وتلفات سنگین روحیۀ
خود وپیروان خود را حفظ نمود وبا تنظیم مجدد به آرایش نیروهای خویش پرداخت وبه
اسرع اوقات ارتباط خود را بداخل کشوربرقرارنمود وبا انتشاراولین نشریۀ تحت عنوان
شهادت، موجودیت خود را درسال 1356 بصورت یک گروه مستقل اعلام نمود، وهمزمان با
فعالیت های تبلیغاتی وفرهنگی، فعالیت های نظامی خود را نیزدرداخل کشورآغازنمود،
این فعالیت ها که با شناسائی سران رژیم ائتلافی آغازیافت، با هدف ضربه زدن به رژیم
وازبین بردن سران رژیم طراحی گردیده بود تا رژیم کودتایی را که درتلاش بدست آوردن
حمایت های داخلی وخارجی برآمده بود ازاعتبارانداخته وفرصت آن را برایش ندهد تا
ازوجه قانونی ملی وبین المللی برخوردارگردیده ونفسی براحت بکشد وبناءً برای خورد
کردن رژیم ازهرتکتیکی که قادربه ضربه زدن به حیثیت ملی وبین المللی اش بود استفاده
می کرد وروی همین منظوراین باربرای انتقام گیری ازشهدای جنبش، برخلاف گذشته سران
رژیم وسران حزب ائتلافی حاکم را هدف قرارداد وبرهمین مبنا دراولین عملیات، خرم
وزیرپلان ودردومین عملیات رهبرگروهک پرچم یعنی اکبرخیبررا زیرضربه قرارداد تا رژیم
را به سرنگونی وسقوط کامل مواجه ساخت. اگرچه این جناح دربرابراین عملیات های که
منجربه سقوط رژیم ودرنهایت منجربه یک فاجعۀ عظیم درکشورگردید، سکوت اختیارنموده
وبه این عملیات ها اعتراف ننموده است اما کسانی که درمتن جریانات قرارداشته اند می
دانند که هرگونه رأی ونظردیگری درزمینه بی پایه وبی بنیاد بوده ومبنای صحیح
ومعقولی ندارد. این جناح معتقد بود که داؤد با حمایت شوروی وبالوسیلۀ گروه های خلق
وپرچم وازجمله فیض محمد وزیرداخله که یک تن ازپرچمی های سرشناس وسایروزرا واراکین پرچمی دولت، سران این جنبش
مانند انجنیرحبیب الرحمن وخواجه محفوظ ومولوی حبیب الرحمن را که یا استاد ویا محصل
پوهنتون بودند، زندان، اعدام وبه شهادت رساند وصد ها عضو دیگرجنبش را زندانی کرد.
آیا چگونه می توان دربرابراین همه دهشت ووحشت رژیم بی تفاوت مانده وبه انتقام
برادران وهمسنگران خود مبادرت نورزید. همان گونه که آن ها سران جنبش را هدف
قراردادند، باید سران این رژیم استبدادی را مجازات کرد. پس ازکشته شدن داؤد به دست
خلقی - پرچمی های هم پیمانش، به نسبت این که گروه های خلق وپرچم قدرت اصلی
دردستگاه دولت را دردست داشتند، بلافاصله قدرت را قبضه کرده وحاکمیت خود را برکل کشوراعلام
وکشوررا بسوی آشوب وفتنه سوق دادند. هم زمان با این تحولات، صفحۀ جدیدی ازمبارزات
ملت مسلمان وامت اسلامی علیه این رژیم غاصب که با حمایت ودسیسۀ شوروی برسرقدرت
آمده بود آغازگردید وحالا حرف ازسقوط رژیم فراتررفته وجهاد برای همۀ مردم ما واجب وبصورت
یک تکلیف شرعی درآمده است. این یک زمان حساس وسرنوشت سازی برای کشوروامت اسلامی
است تا برای دفاع ازکیان وتمامیت ارضی کشور، همه نیروهای ملی ومذهبی دست دردست
یکدیگرداده، بدون تبعیض وتعصب، جهت رهائی کشورازچنگ اهریمنان وایادی بیگانه به
میدان آمده تا کشوررا ازیک بحران ومصیبت عظیم رهائی بخشند.
جناحی که قبلاً
بصورت یک الترنتیف عمل می نمود وقادرنبود تا درآن فضای بسته واختناق خارج ازکشور راه
خود را به سوی یک روزن امید ودرحال انتظاربگشاید، ازاین فرصت مناسب استفادۀ بموقع
نموده ازهمه نیروهای ملی ومذهبی دعوت بعمل آورد تا دریک جبهۀ وسیع مردمی، علیه
مزدوران خارجی قرارگرفته وبا مشتی آهنین برفرق این گروهک های مزدوربکوبند. با این
دعوت عام واین طرح جدید، آن آعضا واراکین رژیم های گذشته کشوربه شمول سران اقوام
وقبایل وعلما وروشنفکران گرد هم آمده وجبهۀ جهادی جدیدی را تشکیل دادند. ( ادامه
دارد )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر