ziaie1

ziaie1

۱۳۹۹ فروردین ۲۹, جمعه

نبرد پا برهنه ها
قسمت چهل ویکم  
 نامۀ پرازدرد ورنج ( وصیت نامه ) یکی ازاعضا واراکین جنبش
   یکی ازهمکاران شفیق یاد داشتنی را درجلسه ارائه کرد که درآن،   ازاوخواسته بودند تا خلاصۀ ازسرگذشت پرتلاطم وتلخ یکی ازاعضاء واراکین جنبش اسلامی را بصورت خصوصی، یعنی غیرعلنی به سران ودست اندرکاران با احساس جنبش تقدیم کند. دراین یادداشت تذ کرداده بودند که ما پرده از اسرارپنهان یکی ازمحبوبترین اعضای خانوده برمی داریم، کسی که ازافراد سرشناس ویکی ازمبارزین طرازاول جنبشی است که سال ها درمقابل رژیم های اقتدارگرا وپوسیده مبارزه کرده است، کسی که بیشتراعضا واراکین با وی آشنائی کامل دارند. وی که دراین اواخربه خیل شهدای کشورپیوست، درطول سالیان متمادی دوشادوش سران وبزرگان جنبش درخط مقدم، مبارزه وجهاد کرد، چه دردوران زمامداری ظاهرشاه وچه هم پس ازآن تا همین اکنون که کشوردستخوش تحولات عظیم وحوادث واتفاقات تلخ وناگوارگردیده است،
 وی پس ازآن که دوران سخت زندگی درمبارزه، هجرت وآوارگی را با همه ناملایماتش پُشت سرمی گذارد، دراین اواخربه این نتیجه می رسد که باعث وعامل اصلی پریشانی های موجود نسل مسلمان وجامعۀ اسلامی نه تنها رژیم های فرتوت وخائن وگروهک ها ودسته جات وابسته به بیگانه ومتأثرازاندیشه ها وافکار وارداتی وبی مایۀ چون نشنلزم ومارکسیسزم- لنینیزم اند، بلکه مبارزین مسلمان هم، بدون هیچ اصل واصول کاری برای یک سازمان اسلامی وهدفمند، وهیچ طرح وبرنامۀ جامع وکامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، آموزشی وتربیتی و...، با گروه- گروه ودسته- دسته شدن، اختلاف ونفاق، عهد وپیمان خود باخدا را به فراموشی سپرده، برای اهداف ومقاصد نا میمون فردی وگروهی، مهمترین اصل واصول الهی وانسانی ( اتحاد ووحدت صفوف ) را  که شیرازۀ یک جمع،جامعه واجتماع اسلامی را تشکیل می دهد زیرپا کرده، میل ثروت وقدرت ومنیت، آن ها را تا مرز رویاروئی های غیرمنصفانه به جلوبرده است، بگونۀ که لحظۀ را هم به مصلحت اسلام ومسلمین فکرنمی کنند، این ها به منافع فردی وگروهی خود روی آورده واقتدا کرده اند.
   این برادرمبارز ومجاهد سرشناس، پس ازآن که پراکندگی وتشتت، یکه تازی وخود محوری وسوء ظن وگمان این گروه ها ودسته جات را دربین  شان مشاهده کرده که براساس آیه مبارکه:
فتقطعوا امرهم بینهم ... المؤمنون ( 53)
   « امّا مردمان کار و بار خود را به پراکندگی کشاندند و (هر گروهی به راهی رفتند، و عجب این که) هر دسته و جمعیّتی بدانچه دارند و برآنند خوشحال و شادانند (چرا که گمان می‌برند ایشان بر راستای راهند و دیگران کژ راهه می‌روند).»
   هریکی به راهی که رفته اند خوشحال، وبا همه عیب واِشکالات شان متأسفانه بازهم خود را درجایگاه پیامبروخلفا ویاران صدیقش قرارداده واما همسنگران دیروزوامروزخود را به زیرپا کردن اصل واصول وارزشهای والای الهی متهم می کنند، هریکی خود را برترازدیگری دانسته وعلاوتاً، ازبرچسپ ها واتهامات بی اساس بردیگری هم دریغ نمی کنند. آن ها درحالی که ازاوضاع متلاطم کشوروازحالت رقت بارملت ومردم خود ( فقروفاقه، بیماری ومرض، جهل وبی سوادی وهزاران درد ورنج  دیگر)غافل وبی خبرودرفکرراه نجاتی برای مردم خود نیستند، بروضعیت موجود خود فخرومباهات هم می کنند، این دوجناح که بیشتررنگ وبوی قومی ونژادی به خود گرفته اند با دو راه ورسمی که برمبنای تفاوت های سلیقه ای است عرض اندام کرده اند، آن ها که باید برای اتحاد ووحدت صفوف، به رأی وآرای اعضا رجوع کرده وازطریق انتخابات آزاد دربین اعضا، طرح ها وبرنامه های  خود را مطرح وطالب حمایت اعضا می شدند، با تأسف، این شیوۀ صحیح رسیدن به هدف را که مراجعه بۀ آرای اعضا عمومی است نادیده گرفته، وعلاوتاً برای پیشبرد اهداف ومقاصد نا ثواب خود به هرخس وخاشاکی چنگ زده وبا اهدای امتیازات به استقبال کسانی شتافته وازآن ها دعوت وپذیرائی بعمل می آورند که مایۀ شرمندگی برای همگی است واما درعین حال ازجورآمدن وهم نوائی با برادران وهمسنگران دیروزوامروزخود اِبا می ورزند ومصیبت بارتراین که دراین اواخر، رو درروی هم قرارگرفته، فرصت های طلائی را که با میانجیگری مصلحین برای اتحاد ووحدت وهمآهنگی صفوف وپاسخگوئی به درد ها وآلام ملت ومردم  بدست آورده بودند با قدم های لرزانی که درجهت همبستگی ووحدت صفوف برداشتند، به علت این که درهدف ومقصد شان صادق ودرعزم وارادۀ شان راسخ ودرتوکل شان به خدای قادروتوانا لنگیدند، دودسته گی را به چند دسته گی تبدیل کرده، باعث ایجاد گروهک های بی مایه وبی خاصیت دیگری شدند که برای آیندۀ کشورزیانباروبرای نسل های بعدی درد آوروبرای قیام وانقلابی که درپیش است مهلک خواهد ب

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر