ziaie1

ziaie1

۱۳۹۷ اسفند ۲۸, سه‌شنبه

برگی ازتاریخ پرازاضطراب و....
به ادامۀ قسمت های قبل - هشتم.
بسم الله الرحمن الرحیم
پاکستان کشوری است که تحت نام ا سلام وبا مبارزۀ طولانی که اسلام ومسلمین دردوران حاکمیت استعمارانگلیس، برای استقلال وآزادی هندوستان انجام دادند، ایجاد گردید، کشوری که نظام سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اجرائی، قضائی، قانون گذاری وپارلمانی و اردوی آن برمبنای همان اصل واصول دوران حاکمیت انگلیس برشبه قارۀ هند، کاملاً به حال خود باقی ماند. کشوری که فقط مرزوخاکش ازپیکرهندوستان جدا گردید.
پاکستان دارای چهارایالت است. ایالت های پنجاب، سند، صوبۀ سرحد ( پشتونخواه ) وصوبۀ بلوچستان. این ایالت ها برمبنای نژادی وزبانی، یعنی پنجابی، سندی، پشتون وبلوچ تقسیم گردیده است، هرایالت ازخود پارلمان، صدراعظم وهیئت وزرا وقوۀ قضائیۀ مستقل دارد، یعنی پاکستان دارای چهارپارلمان ایالتی ویک پارلمان مرکزی است. درهرانتخابات پارلمانی که صورت می گیرد، مردم پاکستان باید هم به اعضای پارلمان ایالتی رأی بدهند وهم به پارلمان مرکزی رأی خود را صادرکنند. پایتخت درایالت پنجاب ودرشهرراولپندی قرارداشت که اکنون دراسلام آباد قراردارد. مرکزایالت پنجاب لاهوراست، شهری که نژاد مردمش پنجابی ونفوس شان ازسایرنژاد های سندی، پشتون وبلوچ بیشتروتفوق شان برکل کشورتثبیت گردیده وحرف اول را می زنند، پس ازپنجاب صوبۀ سند است که مرکزآن کراچی است وحیدرآباد هم ازشهرهای بزرگ سند بحساب می آید ونژاد مردمش سندی است. ایالت دیگرپاکستان صوبۀ سرحد بود که پس ازتلاش وکوشش های بلاوقفۀ حزب عوامی ملی بنام پشتونخواه تغیرنام داده است. صوبۀ بعدی صوبۀ بلوچستان است که نژاد مردمش بلوچی است.
درپاکستان دوحزب قوی وقدرتمندی با اکثریت قریب به اتفاق موجود است که ازابتدای تشکیل پاکستان قدرت را یکی پس ازدیگری دردست دارند واین دوحزب، یکی مسلم لیگ ودیگری پیپل پارتی ( حزب مردم) است که اززمان تأسیس پاکستان تا کنون ازاحزاب معروف ومشهورپاکستان اند، احزابی که درفکرواندیشه واصل واصول حزبی فرق وتفاوت چندانی ندارند و هرچند که این دوحزب بارها انشعاب کرده اند، اما بازهم شاخه های اصلی قدرت را دردست دارند. این احزاب ملی گرا وغیرمذهبی اند ونه ضد مذهبی، پایگاه اصلی مسلم لیگ درپنجاب وپایگاه پیپلزپارتی درسند زادگاه بوتواست 
حزب مسلم لیگ ازآن احزابی است که دردوران استقلال طلبی مردم مسلمان شبه قارۀ هند وبراساس آن اهداف ومقاصد مبارزین مسلمانی شکل گرفت که خواهان آزادی واستقلال هند ازانگلیس بودند، این حزب درزمانی که پاکستان ازپیکرهند جدا شد، تحت رهبری محمد علی جناح قرارداشت وهمین موقعیت ومقام، اورا به صفت رهبروقائد پاکستان درآورد، پاکستانی که تحت نام اسلام ایجاد گردید، هیچگاهی چه درزمان حاکمیت جناح وچه پس ازآن، راه اسلام وراه دعوت اسلامی را درپیش نگرفت.
ذوالفقارعلی بوتویکی ازرهبران سرشناس پاکستان ورهبرحزب پیپل پارتی بود که بدست جنرال ضیاءالحق به جرم تروریکی ازمخالفینش اعدام وپس ازآن که جنرال ضیاء درحادثۀ سقوط هوا پیما کشته شد، دخترش یینظیربوتوبارها ازطریق انتخابات به قدرت رسید ووی نیزبعد ها دریک حادثۀ تروریستی به قتل رسید واما پس ازوی این حزب ازیک رهبری قوی وقدرتمندی بی بهره ماند. 
احزاب مذهبی وبا سابقۀ دیگری هم درپاکستان وجود دارند که بنام های جماعت اسلامی، جماعت علمای اسلام، وجماعت علمای پاکستان اند. 
بنیانگذارورهبرجماعت اسلامی پاکستان مولانا ابوالاعلای مودودی است، کسی که دردوران استقلال طلیی مردم شبه قارۀ هند نقش اساسی را درمبارزات استقلال طلبانه مردم مسلمان منطقه علیه انگلیس ایفا کرد وبارها زندانی گردید، مولانا مودودی مخالف تقسیم هند وپاکستان بود وبرهمین مبنا زندانی گردید، وی معتقد بود: جدائی پاکستان ازپیکرهندوستان ازخواسته های انگلیس است که باعث می گردد، پاکستان تحت نام اسلام ازپیکریک کشوربزرگ جدا گردد واما دردامان افکارواندیشه های کوچک قومی ونژادی سقوط کرده وپارچه پارچه گردد. مولانا مودودی تا زنده بود، این حزب را نه تنها درسطح پاکستان، بلکه درسطح دنیای اسلام وجهان مطرح کرد ودوشادوش حسن البنا رهبراخوان المسلمین مصرپرچم اسلام را درجهان وخصوصاً دربین نسل جوان به اهتزازدرآورد وبه جلوهدایت کرد واما اززمان رحلتش این حزب هیچ گاهی قادرنگردید تا یک رهبرشایسته ومناسب را به رهبری آن قرارداده واین حزب را ازحالت انفعانی آن نجات دهد. 
رهبرجماعت علمای اسلام پاکستان مولانا مفتی محمود بود که ازچهره های معروف ومشهوروقت پاکستان به حساب می آمد، این حزب پس ازرحلت رهبرش انشعاب کرد، رهبری یک جناح را پسرش مولانا فضل الرحمن وجناح دیگررا مولانا سمیع الحق بعهده گرفت، که هردوازرهبران وبنیان گذاران حرکت طالبان اند. این دوحزب درمعادلات سیاسی همیشه یا درکنارنشنل عوامی پارتی قرارگرفته ویا هم با حزب پیپل پارتی بصورت ائتلافی داخل عمل گردیده اند. 
آخرین باری که مولانا مفتی محمود رهبری کل جنبش واحزاب اسلامی را دربرابرذوالفقارعلی بوتو به عهده گرفت، کاربجائی کشید که برای اولین باردرپاکستان، دوفکرواندیشه ودوگروه متضاد قومی ومذهبی برمبنای فکرواندیشه رودرروی یکدیگرقرارگرفته وباعث شد تا فوج پاکستان مداخله کند، وجنرال ضیاء با کودتا، ذوالفقارعلی بوتو را زندانی وسپس قدرت را دردوران جهاد مقدس بدست گیرد. 
رهبرجماعت علمای پاکستان مولانا شاه احمد نورانی بریلوی، ازعلمای معروف پاکستان است که درطی سالیان اخیردرگذشت. بریلوی طریقۀ است که با مذاهب اربعه سنخیتی ندارد وگفته می شود که ازافکارواندیشه ها وطرح های انگلیسی مایه گرفته است. گفته می شود که این گروه هم به انشعاباتی روبروگردیده وآن قدرت ونفوذ قبلی خود را ازدست داده است، این گروه های اسلامی هم گروه های سراسری ونفوذ شان شامل کل پاکستان گردیده ومی گردد. 
گروه های قومی ونژادی دیگری هم درپاکستان وجود دارند که ازنفوذ قومی ونژادی ومحلی برخورداراند مانند: گروه « ایم – کیو- ایم » که درایالت سند ( کراچی وحیدرآباد ) پاکستان اکثریت را تشکیل می دهد ورهبرش بصورت تبعیدی درانگلستان زندگی می کند. 
گروه نشنل عوامی پارتی ( پشتونخواه ) که درایالت صوبۀ سرحد دارای نفوذ قومی است، گروهی که پس ازاستفلال پاکستان تا پایان حاکمیت حزب خلق وپرچم درکابل، مقرآن درکابل وازجانب کابل حمایت وکمک می گردید.
گروه های بلوچ که درایالت بلوچستان پاکستان نفوذ کافی دارند. احزاب وگروه های پاکستانی هرکدام دارای نشریات منظم اند. 
پاکستان دارای سه روزنامۀ معروف ومشهوربنام روزنامۀ مشرق، نوای وقت و رونامۀ جنگ است. این سه روزنامه همزمان درکل پاکستان یعنی درهرچهارایالت وهمانند کشورهای پیشرفتۀ دنیا درکل کشوروحتی درقریه جات پخش ونشرمی گردد وخوانندگان بیشماردرسطح ملت دارد روزنامه های که مسایل اساسی، ازجمله سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و.... به بحث می گیرند وازنویسندگان معروف ومشهور وازجایگاه ویژۀ دریین مردم بهره مند اند.
درپاکستان قدرت اصلی نظام دردست « آی – اِس – آی»، دستگاه استخبارات اردوی پاکستان است، اردوی که قدرت اصلی درپاکستان را دراختیاردارد وبرخلاف هند که هیچ گاهی نظامیان در امورسیاسی مداخله نکرده وهیچ کودتای درآنجا صورت نگرفته است، درپاکستان درطی سالیان متمادی دست به کودتا های گوناگون زده و قدرت را ازاحزاب وسازمان های منتخب ومردمی گرفته ویک جنزال اردو ( فوج ) را به قدرت رسانده اند، یکی ازآن چیزهای که مولانا مودودی ازعواقب آن احساس خطرمی کرد ومخالف جدائی پاکستان ازهند بود. اخرین جنرال فوج پاکستان که قدرت را قبضه کرد، جنرال مشرف بود که دراوج تهاجم به افغانستان نقش خود را درتاریخ بجا گذاشت ( ادامه دارد )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر