نامۀ سرگشاده به:
برادران....
قسمت هفتم
مدینۀ
قبل ازاسلام که بنام یثرب نامیده می شد، محیطی بود، پُرازاختلاف،
نفاق وخانه جنگی وعلاوه بردوقبیلۀ معروف اوس وخزرج که همیشه با هم درنزاع وکشمکش
بسرمی بردند، گروه ها و دسته جات غیرمتجانس قومی، نژادی ومذ هبی دیگری هم درنا
امنی وترس وارعاب بی اثرنبوند، اما ازبرکت اسلام و ورود ناجی بشریت حضرت محمد (ص)
به آن سرزمین، نه تنها امن و امان به آن سرزمین حاکم گردید بلکه همه آن دشمنان دیروز-
برادران دلسوزامروزگردیدند وآن اختلاف ونفاق وآن تشتت وپراکندگی به چنان اتحاد
ووحدتی انجامید که دنیا را متحول گردانید.
درهرجائی که اسلام
پانهاده وپیاده گردیده است درآنجا اتحاد ووحدت ویکپارچگی ونظم وقانون حاکم بوده
است ولی درجائی که مسلمین ازاسلام فاصله گرفته واسلام به ضعف کشانده شده است آنجا
به تشتت وپراکندگی واختلاف ونفاق وبی نظمی وبی بند وباری روبروگردیده است.
اسلام با خود امن وامان، علم
وآگاهی ، عدالت وانصاف، شرافت وبزرگواری، صحت وسلامتی، دلسوزی وترحم، ثبات
وپایداری، ایثاروفداکاری، عفووگذشت، صبروتحمل، حلم وبردباری، شهامت وجرأت، میانه
روی واعتدال، صدق وصفا وراستی، وفا به عهد وپیمان، امربه معروف ونهی ازمنکربه
همراه می آورد ( نه به آن صورتی که برادران نادان عمل کرده اند که اگرآدم شرابیی
را دیدند به اوحمله می کنند ولی اگردیدند که کسی حیلۀ بکارمیبرد یا حسد، کینه،
بغض، ریا، تملق وازاینگونه امورناروا ومنکررا مرتکب میگردد که خیلی خطرناکترازآن
منکراتی است که قبلاً ذکرگردید، نه تنها مخالفتی نکردند که به آن آدم حیله گر، صفت
زیرک را هم تحفه دادند، ونه هم به آن صورتی که دشمنان دانا متهم می سازند که زدن
وکندن وکشتن است وبس، بلکه درحقیقت به کارخیردعوت کردن وازعمل زشت وناروا به طریقۀ
احسن بازداشتن است.واما درهرجا وجمع ودربین هرملت وهرسرزمینی که بندگی نفس وهوی،
کبروغرور، خیانت درامانت، حیف ومیل بیت المال ...وده ها ناروا وفساد دیگرراه پیدا
کرد، اگرچه مردمان آن ظاهراً با شرع وشریعت وبا ظاهری معنوی ومقدس هم ظاهرگردند،
تشتت وپراکندگی واختلاف ونفاق ازدرستآورد های آن است.
دردوران
خلفای راشدین، دوسال تمام کسی به قاضی وقت مراجعه نکرد برای این که هیچکسی کارخلافی
را مرتکب نگردیده بود وبهمین صورت طبیب حاذقی را که یکی ازپادشاهان همسایه به خدمت
خلفا فرستاده بود، تا به تداوی بیماران مسلمان بپردازد، اما تا مدت های مدید (
چندین سال) بدون مراجعین ماند واحساس کرد که شاید مسلمانها براساس اعتقادات شان
تمایلی به کمک وی ندارند وبه خلیفه مراجعه وعرض کرد که من مدت مدیدی است که به
خدمت شما آمده ام تا به تداوی مریضان شما بپردازم ولی کسی به من مراجعه نکرده است،
خلیفۀ مسلمین درجوابش میگوید که ما یک سیستم غذائی خاصی داریم که همه آنرا رعایت
می کنند، بناءً دربین ما کمترکسی بیمارمی گردد ومیگوید که یکی ازاصول مهم غذائی ما
آن است: که قبل احساس سیری به غذای خود
خاتمه میدهیم و بناءً کمتربه دوا وداکترنیازی پیدا می کنیم. وروزه هم یکی ازعوامل
صحتمندی وسلامتی مسلمانان است.
ما مسلمانیم وتاریخ اسلام گواه برآن
است که درهرجائی که اسلام پا نهاده است، آنجا وحدت واتحاد وبرادری واخوت حاکم
گردیده است که اساس زندگی مسلمین را تشکیل میدهد، ودرهرجائی که اسلام ومسلمین به
ضعف وناتوانی روبروگردیده اند، همزمان با آن پراکندگی وتشتت واختلاف ونفاق آنجا را
به نا بودی مواجه ساخته است.آن عیب واشکالاتی که درجامعه اسلامِی بوجود می آید وازجمله
تشتت وپراکندگی، باید اسباب آنرا دردرون خود جستجوکرد وراه حلی برای آن پیدا کرد،
زیرا با آن توانائی هایی زیادی که برای انسان وخصوصاً برای مسلمان ارزانی گردیده
است اگرانسان ازآن ها استفاده درست ومعقول کرده ومطابق دستورات خدا وپیامبرش عمل
کند، برهمه مشکلاتش غلبه خواهد کرد. مثلاً: هرگاه انسان به معضلاتی درزندگی روبرو
می گردد، درحالی که مسلمان است، با ایمان بدون شایبۀ که به خدا دارد وادای نماز،
احساس حضورونظارت الهی، علم وآگاهی، تفکروتعقل ، صبرواستقامت، یقین وتوکل، عفت
وپاکدامنی، عدالت وانصاف ، حلم وبردباری، عفو وگذشت، ایثاروفداکاری و ده ها صفت
والای دیگری که ازخصائل مؤمنین است، بربزرگترین پرابلم ها می تواند مسلط گردد.
واما اگربالعکس تحت تأثیریک سلسله ضد ارزشهای قراربگیرد، که نزد الله ورسولش مذمت گردیده اند، وشیطان دراین زمینه ها فعال است، مانند: بندگی نفس
وهوا، بی توجهی وغفلت ازدستورات الهی، کبروغرور، بغض وبخل، مکروحیله، حسد، کینه، انتقام،
خود محوری، مقدس مآبی، وده ها منکرات دیگری که مهلکات نامیده می شوند واصلاً
بیماری های مدهشی اند که پیامد های جدی هم برای فرد وهم برای جامعه بهمراه دارد.
بیشتراین اختلافات موجود، زادۀ چنین نقطه ضعف ها وچنین ندانم کاری ها وانحرافاتی
است که خیلی محسوس وملموس نیست اما اثرات مخرب آن همه را به وحشت انداخته است زیرا
کسی به آسانی علت وعامل آنرا پیدا کرده نمی تواند.
ومن يعتصم باللـه فقد هدي إلى صراط مستقيم ﴿﴾ يا أيها الذين
آمنوا اتقوا اللـه حق تقاته ولا تموتن إلا وأنتم مسلمون﴿١٠٢﴾ واعتصموا بحبل
اللـه جميعا ولا تفرقوا ۚ واذكروا نعمت اللـه
عليكم إذ كنتم أعداء فألف بين قلوبكم فأصبحتم بنعمته إخوانا وكنتم على شفا حفرة من
النار فأنقذكم منها ۗكذلك يبين اللـه لكم آياته لعلكم تهتدون ﴿١٠٣﴾ولتكن منكم أمة يدعون إلى الخير ويأمرون بالمعروف
وينهون عن المنكر ۚ وأولئك هم المفلحون ﴿١٠٤﴾ ولا تكونوا كالذين
تفرقوا واختلفوا من بعد ما جاءهم البينات ۚ وأولئك لهم عذاب
عظيم ﴿١٠٥﴾ آل
عمران: 101
« وهرکس به خدا تمسّک جوید، بیگمان به راه راست ودرست (رستگاری) رهنمود
شده است. ای کسانی که ایمان آوردهاید آن چنان که
باید ازخدا بترسید (و با انجام واجبات و دوری از منهیّات گوهر تقوا را به دامان
گیرید) و شما (سعی کنید غافل نباشید تا چون مرگتان به ناگاه در رسد) نمیرید مگر آن
که مسلمان باشید. و همگی به رشته ای (ناگسستنی قرآن) خدا
چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که بدان گاه که (برای
همدیگر) دشمنانی بودید و خدا میان دلهایتان (انس و الفت برقرار و آنها را به هم)
پیوند داد، پس (در پرتو نعمت او برای هم) برادرانی شدید، و (همچنین شما با بت پرستی
و شرکی که داشتید) بر لبه ای گودالی از آتش (دوزخ) بودید (و هر آن با فرا رسیدن
مرگتان بیم فرو افتادنتان در آن میرفت) ولی شما را از آن رهانید (و به ساحل ایمان
رسانید)، خداوند این چنین برایتان آیات خود را آشکار میسازد، شاید که هدایت شوید. و مانند کسانی نشوید که (با ترک امر به
معروف و نهی از منکر) پراکنده شدند و اختلاف ورزیدند (آن هم) پس از آن که نشانههای
روشن (پروردگارشان) به آنان رسید، و ایشان را عذاب بزرگی است.»
پروردگاردراین آیات مبارکه، طریق رسیدن به انسجام واتحاد و وحدت را بخوبی
ترسیم نموده است که: فقط به خدا تمسک جوئید یعنی فقط یک طریقۀ صحیح ودرست وجود
دارد وآن این که اوامرونواهی خدا را درزندگی خود مشعل راه خود قرارداه وآنگونه که
شایستۀ آن است به خداوند (ج) ایمان بیاورید، تقوای الهی را رعایت کنید ( نسبت به
الله بی پروا نباشید به این معنی که
بطورکامل تسلیم اوامرپرودارگردیده وبه ریسمان الله (قرآن ) چنگ بزنید،
وپراگنده نشوید واین نعمت خدا را بیاد بیاورید که شما برلبۀ پرتگاه بودید ( اختلاف
ونفاق ودشمنی بایکدیگر) ولی الله دلهایتان را به هم مهربان ساخت وبه هم برادرشدید
وبناءً توجه کنید که باید ازبین شما کسانی باشند که یکدیکررا به خیردعوت
وازشربازدارند که فقط همین است راه فلاح ورستگاری وهشداراست که پس ازاین برادری
واخوت واتحاد و وحدت باردیگرراه اختلاف را درپیش نگیرید. چه هشدارخطرناک وچه غفلت
وحشتناکی که امروزهمه را سراسیمه گردانیده است. ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر