ziaie1

ziaie1

۱۳۹۳ فروردین ۱, جمعه

بیست ونهم حوت 92مطابق بیستم مارچ2014

نبرد پا برهنه ها
یادی از جهاد
قسمت هشتم
   دراین بین جاهد پس از معرفی خود به شفیق گفت ، تعدادی از اینها افراد شناخته شده و سرشناسی اند . برخی از اینها در این اواخر اززندان دهمزنگ رها شده و برخی دیگر از این سو وآنسو آمده و به این جمع پیوسته اند . در بین اینها افراد خیلی سالمی وجود دارند که ضرورت به راهنمائی و هدایت دارند و اگر با دلسوزی به آنها برخورد گردد ، شاید نتایج خوبی به همراه داشته باشد.
   من فکر می کنم که در این موارد باید یک پالیسی مشخصی وضع گردد ، نیروهای دوست و دشمن شناسائی گردند. خطوط  اصلی کار و هدف نهائی باید ترسیم گردد . ایجاب می کند تا ضربتی کار آغاز گردد و به هیچ دلیل و بهانه تآخیر نگردد ، زیرا فرصت ها ازدست می رود و احتمال آن دارد تا در آینده ، چانس کمتری برای فعالیت های ما در داخل صفوف مبارزین باشد.
   شفیق با شنیدن این حرفها از این دو نفر خواست تا مشترکاً درمحل مناسبی بنشینند و دراین رابط منظم صحبت کنند . خالد که از اختیارات و امکانات خوبی برخوردار بود از آن دو خواست تا به اطاق محل کار وی رفته و در آنجا به صحبت خود ادامه دهند ، آنها مشترکاً به اطاق خالد آمده و صحبت خود را بصورت منظم آغاز کردند . ابتدا خالد گفت :
برادران عزیز !
 اولاً : ایجاب می کند تا دربخش تبلیغات ، وسائل وابزار لازم جهت چاپ ونشر فراهم گردد .
ثانیاً : افرادی لازم است که دراین زمینه آماده فداکاری گردیده و نشرات و تبلیغات را در نقاط مشخص و لازم آن پخش و نشر نمایند و بگونۀ عمل کنند که علایمی از رد پای شان باقی نماند .
   ثالثاً : شما به آمار و ارقام و اطلاعات جدید و دست اول نیازدارید تا بتوانید با استفاده از آن برنامه های تبلیغاتی خود را تنظیم نمائید و من و جاهد آماده ایم تا مؤثق ترین و جدیدترین اطلاعات را به اختیار شما گذاشته و درامور با شما همکاری جدی کنیم .
   خالد گفت : دشمن در یک حالت تهاجمی و مردم ستیزی عجیبی قرار گرفته است و درست خلاف شعار های گروهی خود عمل می کند و مشخص است که این حالت بیانگر شکست دشمن در پیاده کردن اهداف و برنامه های آن است . دشمن در ابتدا به افراد معینی حمله می کرد و افراد مشخصی را بازداشت و به  خانه های افراد انگشت شماری هجوم می برد ولی حالا کار بجائی کشیده است که هیچ کسی از آزار و اذیت و تعقیب اینها احساس امنیت نمی کند و مردم مسلمان ما هم خود را برای یک جنگ تمام عیار و یک انقلابی عظیم آماده می سازند . زن و مرد و کوچک و بزرگ ، حتی کسانی که در روز های اول کودتا ، پیشاپیش صفوف این کودتا چیان قرار گرفته و به نفع آنها شعار می دادند وگاهی هم از کودتاچیان جلوتررفته ، شعارهای تند تر و آتشین تر سرمی دادند وازنارضیان و ستم دیده گان رژیم های ظاهرشاه و داؤد شاه بودند ، فعلاً سرخورده شده اند و می بینند که اینها به هیچ کسی رحم نمی کنند و مانند گروهی انتقام جو ، هرکسی انتقام خود را از محل خود از کوچۀ خود از همسایۀ خود و حتی از اقوام نزدیک و حتی برادر خود که اگر روزی با پیشانی باز با او روبرو نگردیده اند می گیرد . زندانها پر از زندانی ، و افراد اعدامی از شمار بیرون است. کابل به کابوسی وحشتناک بدل گردیده است و وحشیگری و تهاجم بیداد می کند همه جا شیوَن و نالۀ بیوه زنان و یتیمان بگو ش می رسد و از هر کوی و برزنی آوازی بگوش می رسد که :
    « چه شده است شما را که به یاری این مظلومان و به کمک این ستمدیدگانی از زن و مرد وخورد و بزرگ نمی شتابید که می گویند خدایا ما را ازاین محیطی که حاکمان آن ظالم اند بیرون ببر ؟ »
   بناءً برما فرض است تا هر چه سریعتر به یاری و کمک مردم خود بشتابیم وبدون فوت وقت فعالیت های خود را آغاز کنیم ، زمینه ها از هر جهت فراهم است ، مردم از ما و حرکت ما استقبال نموده و ما را در قلب خود جای می دهند . هر محل ، محل ما و هر خانه ، خانۀ ما ، و هرخانوادۀ مسلمان آمادۀ پشتیبانی و حمایت از ما میباشد .
    ده ها خانواده پیغام داده اند که ما حاضریم ، همه چیزخود را دراختیار شما قرار دهیم و تقاضا و خواهش مکرر نموده اند تا هر چه عاجلتر دست بکار گردیم .
   جاهد که مأموریتش شناسائی دسته های مستقل بود گفت :
   من دررابطه با دشمن برایتان اطمینان می دهم که هیچ مشکل کاری وجود ندارد ، زیرا غیراز این که مردم مسلمان ما آمادۀ هرگونه همکاری با ما هستند ، از داخل صفوف دشمن نیز تعداد بیشماری اعلام همکاری نموده و در این روزهای اخیر برادران زیادی توسط اینگونه افرادی که در داخل صفوف دشمن قرار دارند از چنگ اینها آزاد گردیده و ما فعلاً دروضعیت مطمئن تری از هرزمان دیگری قرار داریم . اما ازنظر من مشکل عمدۀ ما کسانی اند که با استفاده از فرصت سلاح بدست گرفته و تحت نام جهاد به اخاذی پرداخته و گاه و بیگاه به دشمن نیز حمله می کنند . این افراد که هنوز هم انسجامی پیدانکرده و متشکل نشده اند ، اگرتلاشی صورت بگیرد شاید تحت کنترول آورده شوند ولی اگر خدای نخواسته اینها از کنترول واداره خارج شدند ، حرکت ما را نه تنها به دشواریهائی روبرو خواهند ساخت بلکه خطرناکتر از دشمن اصلی برای ما ومردم ما در خواهند آمد ، زیرا در حرکت اینها هیچ نوع اصول ارزشی و هیچ پایه و اساس فکری و اعتقادی درکار نیست .
    اینها پس از اعلام جهاد و پس از این که حرکت ما در بین جامعه اسلامی ما تثبیت گردید ، پا بمیدان گذاشتند . اکثر اینها با احساس و عواطف پاکی مثل هر افغان ومسلمان دیگری به میدان آمدند ولی به علت اینکه نمی دانند چه کنند و چه اصولی را رعایت کنند و از چه بپرهیزند به چی عمل کنند ، احتمال زیاد دارد که هم با مردم خود و هم با اصول و ارزشهای جهادی و اسلامی و هم با ما رو در رو قرار گیرند . این ها در این مدت کوتاه ، اشتباهات زیادی را مرتکب گردیده و سبب شده اند تا کودتا گران حاکم سوژۀ پیداکنند تا بالوسیلۀ آن علیه ما و حرکت و جهاد ما تبلیغات و سیعی را براه  بیاندازند .
   اینها بی خبر ازاین که جهاد مانند فرائض دیگر ، دارای یک سلسه  اصول و اساساتی است که بدون رعایت کامل آن نمی توان به هرحرکتی عنوان جهاد داد ، این ها بدون رعایت این اصل و اصول  سلاح بدوش گرفته و با چنان خشونتی به جنگ دشمن رفته اند که گاهی دشمن دربرابر آنها اظهار عجز و درماندگی کرده است و گاهی مردم مصیبت رسیده و مستضعف ما نیز قادر به پشتیبانی و کمک ایشان نبوده و از حمایت آنها خود داری ورزیده اند .
ادامه دارد 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر