ziaie1

ziaie1

۱۴۰۴ مهر ۲۸, دوشنبه

 عنایت الله طوفان جناب انجنیر صاحب محمد اسحق خداوند شمارا سلامت داشته باشد مایه فخر ما وزندگی ساده وبی الایش شما که نمونه از ان متعهدان به لقا الله پیوسته که صادقانه در راه خود وارمان خیش سر در کف گرفتند واز هیچ تند باد وگزندی نهراسیده ونلرزیدند وبا همان لباس تقوا شهادت را استقبال کردند وشما ان تعهد را منحیث امانت باهمه دغدغه های زرقوبرق باخود نگهداشته اید بیقین که روح شهدا را شاد وبازمانگانرا سر بلند نگهداشته اید

اینجا مطلبی را تزکر داده اید که فراموش همه شده بود ان یاد از بزرک مرد وسنگر دار اندیشه وقلم است او گهیز شهید است که کمونستان سنگ بنای ترور را به حکم بارارانشان شوروی وقت با شکستن قلم توانای گهیز شهید گزاشتند اورا توسط دخترش حمیده گهیز که اکنون مشهور به فریده گهیز میباشد ودر امریکا در یک کلیسا منحیث رضا کار از انطریق در افغانستان کابل هرات شبکه تبشیری دارد کار میکند او در سال 1383 به افغانستان امده بود مریم یکی از اقارب بوش را که ریسه اوقیانوسیه در امور اسیا بود همراهی میکرد ودر قرغه به سلسله یکی از افغانهای مقیم در کانادا در جمع مریم امریکای بامن اشنا شد اورا خواستم درجمع دیگران در موتر خیش بصوب قرغه ببرم در شیشه پیشروی مترم تصویر قهرمان ملی احمد شاه مسعود بود وی بمجرد نگاهش به تصویر فورا به فهوش وناسزا متوصل شد همی میگفت که مسعود قاتل رفقای ما است او خیانت کار وعامل جنگ در افغانستان است ومیگفت ناقض حقوق بشر ودشمن زنان است مثل سایر کسان فوش میگفت من تعجب کردم بدون انکه بر افروخته شوم سوال کردم که شما از صحت بر خوردار هستید یا کدام تکلیف روانی دارید فوری از موتر پاین شد وبه مریم نیز اشاره کرد که از این موتر پاین شوید ویا این میزبان تصویر را از روی موتر بردارد انوقت راحت میشویم شخصیکه با انها منحیث کانادای با ما بود واو باعث تفریح رفتن به قرغه شده بود با عصبانیت به اوخطاب کرد که اخلاق خودرا درست که همین ادم بود که وطن را نجات داده امروز توفراری ولگرد در وطن ابای خود ازاد چکر میزنی عقل داری یا دیوانه هستی این ادم فاروق رامش نام دارد اکنون در کانادا زندگی میکند بلاخره فاروق ازمن معذرت خواست وطلب بخشش کرد گفت اینها در خارج زندگی میکنند مشکلات را ندیده اند هرچه شنیدید عفوه میخواهم من گفتم هیچ باکی ندارد ما در برابر این توحین کردنهای مردم بیخبر یا مغرص دهن بدهن شویم فرق ما با ولگرد ها نمیشود حال ماخون وجان داده ایم تا دیگران راحت باشند برای این خون نداده ایم که فخر فروشی کنیم یا از دیگران انتقام بکشیم همین نوع اخلاق کمنیست هاهم بود که ما صبر میکردیم فکر میکنم که همین خانم مارا نیز عامل جنگ وخشونت میداند خوب است که من با شکیبای ایمان واو باشعار تهمت جنگ وخشونت برما بشما ثابت شد که عامل جنگ وخشونت کمنست ها وزنان ازاده از دین وفرهنگ اند بلاخره رهسپار قرغه شدیم چندی نشسته صحبت کردیم اورا من نمیشناختم که این خانم حمیده گهیز قاتل پدر خود است نان خواستم تا صرف کنیم ناگهان دیدم که خانم مریم امریکای لب به شکوه گزاشت واشکهایش جاری شد فاروق برایش گفت خانم مریم چه شده او گفت یک بکس که در ان لب تاب من میباشد در میدان هوای کابل مفقود شده من برا یک ما موریت امده بودم همه پلانهایم در لب تاب مانده چطور کنم من برایش گفتم مشکل نیست اورا من جستجو میکنم اوباور نمیکردمندریور خودرا که شجاع از اقاربم بود وظیفه دادم تا میدان رفته جستجو کند اورفت من با مهمانان خود نان صرف کردیم
ناگهان خانم حمیده ازمن سوال کرد که شما خانم.........را میشناسید گفتم اگر او باشد او از اقارب من است خانم سر شناسی است ودر وقت تا سیس حزب کمونست از جمله زنان طراز اول در جمعسه خانم یکی انهیتا ودوم کس دیگری که اسمش فرامشم شده سوم همین اقارب مت است که اکنون در سویدن زندگی میکند وحالا در کابل است خانم حمیده فوری تکان خورده گفت میشود برایش زنگ بزنی من زنگ زدم اوکه اسمش را لازم نمیدانم ذکر کنم تیلفون خودرا برداشت بامن صحبت جور بخیری کرد وگفت خیریت باش گفتم یک خانم باشما صحبت میکند تیلفون را دادم صحبت اغاز شد خانم حمیده فوری خودرا معرفی کرد گفت من حمیده هستم بیادت امد یا خیر اوگفت کمی اشاره بدهید او گفت من به ماسکو فراری شدم پدرم کشته شد یادت امد یا خیر او گفت حال درست شد بعد از صحبت ها تیلفونرا حسب خواهش خانم........ بمن داد اواهسته به من گفت اورا شناختی یانه گفتم نه.. گفت او حمیده گهیز دختر گهیز است که پدرش را ترور کرد وخود به شوروی فرا کرد حال در امریکا است مشهور به فریده میباشد ونیز بامن شوخی کرد که اور ترور نکنی بمجرد معرفی کردن همه قصه های شنیده بخاطرم امد ......میگزارم به بخش دوم که خیلی جالب است
پسندنمایش واکنش‌ها یبیشتر · پاسخ · دیروز ساعت ‏14:57‏
مدیریت
عنایت الله طوفان
عنایت الله طوفان بخش دوم داستان حمیده گهیز


وقتیکه کتابهای جیبی از ناصر مکارم شیرازی کتاب های سید قطب شهید ومحمد قطب مرحومی را میخواندم در پهلوی ان قصه جریده گهیز که افشاگر افکار وعملکرد های مادیون یعنی کمونست هارا بود نیز مطالعه میکردم انوقت انقدر عمیق نبودیم روز شد ک...دیدن بیشتر

۱۴۰۴ مهر ۱۴, دوشنبه

 جنگ جهانی دوم با ..... و آبستن اولین نطفۀ کمونیزم درجهان.

قسمت دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
ببین تفاوت ره ازکجا است تا به کجا؟
مبارزاتی که درطی چندین قرن درجوامع مختلف غربی، برای استقلال وآزادی، رعایت قانون وحقوق بشری وایجاد یک نظامی مبتنی بر رأی و ارادۀ مردم صورت گرفت، و ملت ها و جوامع بیشماری مؤفق گریدند تا بساط دیکتاتوری ونظام های استبدادی را از جوامع و کشورهای خود برچیده و در این مبارزۀ خود به مؤفقیت های عظیم دست یابند، اما در جوامع شرقی ( بلوک شرق )، وخاصتاً در چین و روسیه آن اجحافی که از سوی سرمایه داران و فئودالها برطبقۀ کارگر ودهقان صورت می گرفت و آن استبداد و مظالم کمرشکنی که از جانب رژیم های زورگو و خود کامه برایشان تحمیل گردیده بود، رژیم های که جزخشم ونفرت، فقر و فافه، بیماری و مرض، چیز دیگری برای مردم خود به ارمغان نیاورده بودند واز جانب دیگر این جوامع ازسوی کشورهای قدرتمندی چون جاپان و انگلیس آماج لشکرکشی ها وحملات تهاجمی قرار می گرفتند، تا جایی که بیشترین خسارات مالی وجانی را متقبل گردیده وآمادۀ یک حرکت وخیزش مردمی برای مقابله با این اوضاع نابهنجار بودند، درتحت چنین شرایط و اوضاع، این جوامع در دام خشن ترین عناصر وافراد، دسته جات و سازمان ها افتاده، گروه های فرصت طلب وریاکار، ماجراجو وعقده ای، بی حوصله وپرخاشگر با شعارهای عوام فریبانه ووعده ووعید های کاذبانه – مردم خوشباور وساده لوح را بدور خود جمع کرده، آن حرکتی را که در اثرطغیان وتجاوز های مکرر قدرت های بیرونی وجبر و ظلم دستگاه های حاکمه برمردم مظلوم وبی پناه، درسطح منطقه وجهان، برای تغیر و تحول ایجاد گردیده بود بسوی اهداف واغراض و امیال فردی و شیطانی خود سوق داده، ملت ها وجوامع بیشماری را اسیر اهداف واغراض وحشیانۀ خود کردند.
شاید از اول، انگیزه ومحرک آن هایی که تحت نام اصل مساوات وبرابری، دفاع ازحقوق کارگران ودهفانان وحمایت از زحمت کشان ومستضعفان، مبارزه را آغاز کردند، این گونه سوال برانگیز نبود ه باشد، اما آن چه عملاً با حیله ونیرنگ وشعارهای مردم فریب اتفاق افتاد، ازتلفات عظیم انسانی تا تصفیه ها و کشتارهای بی رحمانه، خصوصاً درمورد کسانی که سنگ دفاع از آنها را به سینه می زدند، مثل کارگران و دهقانان وحتی اعضای بلند پایۀ حزب، وآن هم به جرم انتفاد ومخالفت با طرح ها وبرنامه های غیرانسانی، خود گویای آن است که آن ها هرچه گفته وادعا کرده بودند، جز دروغ وفریب مردم مبنای دیگری نداشته است.
پس لرزه های پس ازجنگ های اول ودوم جهانی که تا هنوز هم محسوس وملموس است:
پیامد های جنگ های اول ودوم جهانی را نمی توان تنها و تنها با تلفات و ویرانی های بجا مانده از آن جنگ ها برآورد کرد، بلکه آن صحنه های هولناک تاریخ، تبعات وسیع تر وعظیم تری از خود بجا گذاشت که شاید اکثراً از نظرها و بررسی های لازم بدور مانده باشد. یکی ازتبعات آن جنگ ها: دوقطبی شدن جهان است و آن هم بر معیارها و موازین عقیدتی وفکری که جهان به دو بلوک شرق و غرب تقسیم گردید، غرب سرمایه داری و شرق کمونیستی. غربی که نطام حاکمش برموازین دیموکراسی و رأی و آرا و انتخابات آزاد مردم استوارگردید، و شرق دیموکراتی که مانند سایر امور، همۀ مقدرات ملتها و جوامع بیشماری درچنگال فرد و یا درقبضۀ افراد انگشت شمار ویا هم دسته جات وگروهک ها قرارگرفت، یعنی رأی و آرا وانتخاب و ارادۀ مردم تحت کنترول وقبضۀ فرد، یک افراد یک گروه کوچک و یا دولت برسر اقتدار تنظیم و سازماندهی گردید. هریکی ازاین دوبلوک، از ایدئولوژی و طرز فکر و اصل و اصول خاصی تبعیت می کنند، طرز فکری که درهمۀ شئون حیات، از سیاسی تا اقتصادی و از امنیتی تا نظامی و ازکلتوری تا فرهنگی و از اخلاقی تا ضد ارزشهای اخلاقی تقسیم گردیده است.
یکی از عواقب نا میمون آن جنگ ها، ایجاد پیمان های نظامی ناتو و ورشو بود که بلافاصله پس از جنگ های اول ودوم جهانی شکل گرفت، اگرچه پس از فروپاشی اتحاد شوروی، پیمان ورشو ازبین رفت اما پس ازمدتی، پیمان جدید شانگ های جای خالی آن را پر کرد. این پیمان ها در اثر رویاروئی های ممتد و بلاوقفۀ که درسطح جهان اتفاق افتاده بود، بمیان آمد. چیزی که خواب و خیال وآرامش وامنیت را ازهمۀ جهانیان ربود و حالا فقط یک راه نجات باقی مانده بود وآن این که:
« برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی – که در نظام طبیعت ضعیف پامال است.»
یکی دیگر از پیامدهای سوء آن جنگ ها، ایجاد پنج قدرت اتمی جهان است که پس از لشکرکشی شوروی به افغانستان، و وحشت ودهشتی را که درسطح جهان ایجاد کرد، دو کشور دیگر هم به آن جمع اگرچه رسماً اعلام نگردید، اما علاوه شد.
حالا این سوال مطرح می گردد که آیا پس از آن همه جنگ های خونین و ویرانگر جهانی، و تجارب تلخی که بشرحاصل کرد، آیا جهانی امن تر و مطمئن تر و به صلح نزدیکتر گردید؟ و یا این که آن جنگ ها نه تنها هیچ اثر مثبتی در رفع این معضلات و رویاروئی ها ومخاصمات جهانی نداشت، بلکه به ادامۀ آن جنگ ها، جنگ ویرانگر وپرتلفات دیگری درویتنام براه افتاد که سالها ادامه پیدا کرد، و جنگ اسرائیل واعراب برای سلطه برسرزمین های فلسطینی که تا امروز لاینحل باقیمانده وقربانی می گیرد و یا هم لشکرکشی شوروی به افغانستان با ملیون ها شهید، معلول ومجروح، آواره ومهاجر که تا اکنون هم دود وآتش آن بلند است و لشکرکشی مرموز امریکا به افغانستان، عراق، لیبی، سوریه با همه خسارات وویرانی ها وملیون ها آواره ومهاجر؛ وجدیداً اشغال اکراین توسط روسیه، با ویرانی های گسترده وتلفات سنگین وملیون ها آواره ومهاجر، که یکی پی دیگری فاجعه آفریده است، و در این اواخرجنایاتی را که رژیم سفاک حاکم بربرمه، خصوصاً آن زن متلون مزاج و فرصت طلب « انسانسوچی » برمردم مظلوم ومسلمان برمه درپیش چشم همۀ مسلمانان وجهانیان مرتکب شده و آن مظالمی که بصورت سیستماتیک دربرابر نسل مسلمان، درچین وهند مرتکب می شوند و حملات وحشیانه وانتحاری که درافغانستان بدست کشورهای همسایه واستخبارات منطقه وجهان و بالوسیله ای نهاد های مرموز و مشکوک وشیطانی درجریان است وافغانستان را میدان تاخت وتاز و ملت مظلوم افغان را هدف قرارداده ونشانه گرفته اند. مشخص است که درتحت چنین اوضاع وشرایطی، جهان روز خوش وخوشبختی را نخواهد دید.( ادامه دارد)

۱۴۰۴ مهر ۱۰, پنجشنبه

 بُرد دزدی را سوی قاضی عَسَس

خلق بسیاری روان از پیش و پس
گفت قاضی کاین خطاکاری چه بود ؟
دزد گفت از مردم آزاری چه سود ؟
گفت، بدکردار را بد کیفر است
گفت، بدکار از منافق بهتر است
گفت : هان ، بر گوی شغل خویشتن
گفت، هستم همچو قاضی راهزن
گفت، آن زرها که بردستی کجاست ؟
گفت، در همیان تلبیس شماست
گفت، آن لعل بدخشانی چه شد ؟
گفت، می‌دانیم و می‌دانی چه شد
گفت، پیش کیست آن روشن نگین ؟
گفت، بیرون آر دست از آستین
دزدی پنهان و پیدا، کار توست
مال دزدی، جمله در انبار توست
تو قلم بر حکم داور می‌بری
من ز دیوار و تو از در می‌بری
حد به گردن داری و حد می‌زنی
گر یکی باید زدن، صد می‌زنی
می‌زنم گر من ره خلق، ای رفیق
در ره شرعی تو "قطاع الطریق"
می‌برم من جامهٔ درویش عور
تو ربا و رشوه می‌گیری به زور
دست من بستی برای یک گلیم
خود گرفتی خانه از دست یتیم
من ربودم موزه و طشت و نمد
تو سیه‌دل مدرک و حکم و سند
دزد جاهل، گر یکی ابریق برد
دزد عارف، دفتر تحقیق برد
دیده‌های عقل، گر بینا شوند
خود فروشان زودتر رسوا شوند
دزد زر بستند و دزد دین رهید
شحنه ما را دید و قاضی را ندید
من به راه خود ندیدم چاه را
تو بدیدی، کج نکردی راه را ؟
می‌زدی خود، پشت پا بر راستی
راستی از دیگران می‌خواستی
دیگر ای گندم نمای جو فروش
با ردای عُجب، عیب خود مپوش
چیره‌دستان می‌ربایند آنچه هست
می‌بُرَند آنگه ز دزد کاه، دست
در دل ما حرص، آلایش فزود
نیت پاکان چرا آلوده بود؟
دزد اگر شب، گرم یغما کردن است
دزدی حکام، روز روشن است
حاجت ار ما را ز راه راست برد
دیو، قاضی را به هرجا خواست برد
پروین اعتصامی

۱۴۰۴ مهر ۹, چهارشنبه

 سه مانع بزرگ ابتکار ترامپ برای پایان جنگ غزه

استاد علوم سیاسی دانشگاه قدس: وزرای تندرو کابینه نتانیاهو امیدوارند حماس «نه» بگوید -العربیه فارسی 1-10-2025
با تعیین مهلت سه تا چهار روزه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، برای دریافت پاسخ «حماس» به طرح صلح غزه که روز دوشنبه آن را ارائه کرد، این سئوال مطرح شده که آیا این طرح به اجرا خواهد رسید یا نه. به‌ویژه آنکه این طرح شامل شروط و بندهایی بود که به باور شماری از ناظران، پذیرش آن برای حماس دشوار است. همچنین بتسلئیل اسموتریچ، وزیر راست‌گرای تندرو در ائتلاف نتانیاهو، و ایتمار بن‌گویر، وزیر امنیت داخلی، نیز از این طرح انتقاد کردند.

جدول زمانی برای عقب‌نشینی
نخستین مانع احتمالی این طرح آمریکایی آن است که برای عقب‌نشینی اسرائیل جدول زمانی مشخصی در نظر نگرفته، اما در مقابل بر «غیرنظامی‌سازی غزه» تأکید دارد. موضوعی که حماس پیش‌تر بارها رد کرده بود.

هیو لوات، پژوهشگر برجسته در برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای روابط خارجی اروپا گفت: «اگر این طرح مبنای مذاکرات باشد، احتمال دارد حماس واکنش مثبتی نشان دهد، اما اگر قرار باشد آن را فقط بپذیرد یا رد کند، موضوع مشکل‌ساز خواهد شد، زیرا حماس نمی‌تواند چیزی با این حد از ابهام را بپذیرد».

او افزود: «حماس پیش‌تر با پایان دادن به حاکمیت خود در غزه و ورود به روند تحویل تدریجی سلاح‌های تهاجمی موافقت کرده بود، بنابراین تا حد زیادی آماده پذیرش بسیاری از بندهای این طرح است، اما همچنان نقاط مبهمی وجود دارد که نیازمند شفاف‌سازی است».

ایاد القرا، تحلیلگر سیاسی فلسطینی از غزه نیز معتقد است مسأله خلع سلاح حماس «تصمیمی دشوار برای این گروه یه شمار می‌رود. زیرا سلاح‌های موجود در غزه ابتدایی، محلی و سبک‌اند و نه سلاح‌های سنگین تهاجمی همان‌طور که برخی تصور می‌کنند».

او توضیح داد: «اگر حماس طرح را رد کند، برای جهان به‌عنوان مانع صلح بین‌المللی معرفی خواهد شد، اما اگر آن را در شکل کنونی بپذیرد، به معنای مشروعیت بخشیدن به نابودی و پایان مقاومت خواهد بود».

در همین حال، حسام بدران، عضو دفتر سیاسی حماس، دیروز (سه‌شنبه) تأکید کرد این گروه از همه پیشنهادهای حل بحران استقبال می‌کند، اما نه با دادن هیچ امتیازی که با اصول آن در تضاد باشد.

او گفت: «حق مقاومت در برابر اشغالگری حقی مشروع است و با همه قوانین بین‌المللی همخوانی دارد».

ویدئوی نتانیاهو
دومین مانع به موضع نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو بازمی‌گردد. با وجود حمایت او از طرح صلح ترامپ، به نظر می‌رسد یکی از بندهای اصلی آن با اظهاراتی که او دیروز طی ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد، در تضاد باشد. نتانیاهو اعلام کرد ارتش اسرائیل حتی پس از آزادی گروگان‌ها در بیشتر مناطق نوار غزه باقی خواهد ماند. این در حالی است که طرح ترامپ بر عقب‌نشینی تدریجی اسرائیل از غزه تأکید دارد.

در توضیح این تناقض، جایل نتلشیر، استاد علوم سیاسی در دانشگاه عبری قدس، گفت: «نتانیاهو با دو صدا سخن می‌گوید. یکی برای جهان و دیگری برای پایگاه انتخاباتی‌اش در جناح راست اسرائیل».

او افزود: «نتانیاهو روی این حساب باز کرده است که حماس به توافق «نه» بگوید، یا همراه با شروطی «بله» بگوید که اسرائیل آن را رد کرده و سپس از معامله عقب‌نشینی کند».

منتقدان داخلی نتانیاهو در اسرائیل و خانواده‌ گروگان‌ها نیز مدت‌هاست او را متهم می‌کنند که با کارشکنی در مذاکرات غیرمستقیم آتش‌بس، جنگ را طولانی‌تر می‌کند تا از آن برای منافع سیاسی شخصی بهره ببرد.

«راست‌گرایان افراطی اسرائیل»
سومین مانع، موضع راست افراطی در دولت نتانیاهو است. کابینه کنونی او که یکی از راست‌گراترین دولت‌ها در تاریخ اسرائیل به شمار می‌رود، بر حمایت وزرای تندرویی تکیه دارد که پایان جنگ را مگر با شکست کامل حماس قاطعانه رد می‌کنند. روز گذشته بتسلئیل اسموتریچ وزیر دارایی اسرائیل، طرح ترامپ را «شکست دیپلماتیک پرصدایی» خواند.

نتلشیر در این‌باره گفت: «همه آنان امیدوارند که حماس «نه» بگوید تا جنگ علیه غزه ادامه یابد. اگر حماس «بله» بگوید، نتانیاهو دیگر دولتی نخواهد داشت».

او توضیح داد: «از دیدگاه راست‌گرایان اسرائیل، کاری که نتانیاهو کرده، تفاوتی با امضای طرح راه‌حل دو کشوری ندارد. بنابراین او از منظر جناح راست اسرائیل در وضعیتی بسیار دشوار قرار دارد».

وزرای راست‌گرا در ائتلاف نتانیاهو به شدت با ایده تشکیل کشور فلسطینی مخالفند. موضوعی که طرح آمریکا آن را باز گذاشته اما به‌طور قطعی تعیین نکرده است.

طرح ترامپ که کاخ سفید دوشنبه گذشته بندهای بیست‌گانه آن را منتشر کرد، شامل استقرار «نیروی بین‌المللی موقت برای ثبات»، ایجاد «شورای صلح» به‌عنوان یک مرجع انتقالی به ریاست خود ترامپ و با عضویت تونی بلر، نخست‌وزیر پیشین بریتانیا، و همچنین مشارکت تدریجی تشکیلات خودگردان فلسطین در اداره غزه است.

گفتنی است که در بند 19 طرح ترامپ آمده است: «با پیشرفت توسعه مجدد غزه و با اجرای برنامه اصلاحات تشکیلات خودگردان فلسطین، ممکن است شرایط برای مسیری به سوی حق تعیین سرنوشت و تشکیل کشور فلسطین، که ما آن را به عنوان آرمان مردم فلسطین می‌شناسیم، فراهم شود». با این حال، نتانیاهو تصریح کرد اجازه نخواهد داد تشکیلات خودگردان فلسطین که امور فلسطینیان کرانه باختری را اداره می‌کند، نقشی در غزه داشته باشد.

ترامپ نیز تأکید کرد که نتانیاهو در دیدار با او به شدت با تشکیل هرگونه کشور فلسطینی مخالفت کرده است.

 سیاست‌ دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، در محدود کردن ویزای کار، شرکت‌های آمریکایی را به ‌سوی انتقال گسترده‌تر فعالیت‌های خود به هند سوق داده است. افزایش هزینه درخواست ویزا از حدود دو تا پنج هزار دلار به یکصدهزار دلار شکاف بزرگی در تأمین نیروی کار متخصص خارجی ایجاد کرده، و فشار شدیدی بر صنایع فناوری و مالی آمریکا آورده است.

به گزارش «رویترز»، در نتیجهٔ این اقدامات دولت ترامپ، «مراکز قابلیت جهانی» در هند، که اکنون بیش از 1700 واحد را در خود جای داده‌اند‌ و پیش‌بینی می‌شود تا سال 2030 به بیش از 0200 واحد برسند، در حال تبدیل ‌شدن به موتور اصلی نوآوری و عملیات شرکت‌های آمریکایی هستند. این مراکز اکنون در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی، کشف دارو، امنیت سایبری، و تحلیل داده نقش‌آفرینی می‌کنند.
صنایع بزرگ فناوری مانند «آمازون»، «مایکروسافت»، «اپل»، و «گوگل»، و همچنین بانک‌های وال ‌استریت و خرده‌فروشان بزرگ نظیر «والمارت»، همگی عملیات گسترده‌ای در هند دارند، و احتمالاً برای جبران محدودیت‌های ویزایی، نقش این مرکز را پررنگ‌تر خواهند کرد. تحلیلگران می‌گویند حتی احتمال «برون‌سپاری افراطی» وجود دارد، چرا که پاندمی کرونا نشان داد وظایف کلیدی فناوری را می‌توان در هر کجا انجام داد.
گسترش سریع مراکز قابلیت جهانی در هند پیامدهای اجتماعی و اقتصادی داخلی مهمی به همراه دارد. این روند می‌تواند صدها هزار فرصت شغلی تازه در حوزه‌های باارزش ‌افزودهٔ بالا ایجاد کند، و سهم هند از زنجیره ارزش جهانی فناوری و خدمات را افزایش دهد.
با این حال، نیاز به آموزش نیروی کار، ارتقای مهارت‌ها، و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های دیجیتال و شهری بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. در صورت موفقیت، هند می‌تواند جایگاه خود را نه تنها به‌عنوان مرکز پشتیبانی فناوری، بلکه به‌عنوان قطب جهانی نوآوری تثبیت کند.
افزایش محدودیت‌های ویزایی از سوی ترامپ همچنین فضای رقابتی تازه‌ای در سطح بین‌المللی ایجاد کرده است. در حالی که هند با زیرساخت‌ها، نیروی کار گسترده، و تجربه چند دهه‌ای در جذب پروژه‌های برون‌سپاری در موقعیت ممتاز قرار دارد، کشورهای دیگری چون مکزیک، کلمبیا، و کانادا نیز به‌عنوان مقاصد جایگزین در حال مطرح‌شدن هستند. فیسبوک

 عبدالعلی پورشاسب، جانشین پژوهشگاه «علوم و معارف دفاع مقدس» وابسته به وزارت دفاع، درباره جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل گفت: «ما پیش‌بینی کرده بودیم که دشمن حمله می‌کند حتی نقاطی که موشک‌ها اصابت می‌کنند را هم تعیین کرده بودیم و تقسیم وظایف لازم انجام شده بود.»

او با اشاره به خامنه‌ای افزود: «نقش فرماندهی این بود که خیلی سریع فرماندهان جنگ را جایگزین کردند و این در دنیا بی نظیر است. اشراف فرمانده کل موجب شده تا بتوانند به خوبی فرماندهان مد نظر خود را در طول یک جنگ انتخاب کنند و این از تدابیر مهم فرماندهی معظم کل قوا بود.» ایران انترنشنل 1-10-2025

 در ۲۱ سالگی در تجارت شکست خورد.

در ۲۲سالگی در انتخابات مجلس شکست خورد.
در ۲۴ سالگی بار دیگر در تجارت شکست خورد.
در ۲۶ سالگی همسر مورد علاقه‌اش را از دست داد.
در ۲۷سالگی ناراحتی اعصاب گرفت.
در ۳۴ سالگی در رقابتهای کنگره شکست خورد.
در ۴۵ سالگی برای رسیدن به مقام سناتوری شکست خورد.
در ۴۹ سالگی بار دیگر برای رسیدن به مقام سناتوری شکست خورد.
در ۵۲سالگی به عنوان رئیس جمهـور امریکا برگزیده شد.
نام او «ابراهام لینکن» است.
اگر تمام این شکست‌ها را می‌پذیرفت آیا می‌توانست رییس جمهور شود؟ حتما نه. فیسبوک

 تمامی کابی دولت به ایضافه وزیر دارایی اسرائیل، بتسالل اسموتریچ، از بنیامین نتانیاهو به خاطر عذرخواهی از قطر شدیداً انتقاد کرد و گفت: «عذرخواهی ذلت‌بار نتانیاهو یک ننگ است.»

اسموتریچ این اقدام نتانیاهو را با توافقنامه مونیخ ۱۹۳۸ میان نخست‌وزیر وقت بریتانیا، با آلمان نازی مقایسه کرد.
اسموتریچ از وینستون چرچیل، نخست‌وزیر جنگ بریتانیا، نقل قول کرد:
«کشور مجبور بود بین جنگ و ننگ انتخاب کند. آن‌ها ننگ را انتخاب کردند و جنگ هم به دست خواهند آورد.»
اسموتریچ در توییتی نوشت که «عذرخواهی ذلت‌بار نتانیاهو از کشوری که از ترور حمایت و آن را تأمین مالی می‌کند، یک ننگ است.»
او تاریخ امضای توافقنامه مونیخ را ۲۹ سپتامبر عنوان کرد، اما این توافق در ۳۰ سپتامبر ۱۹۳۸ امضا شد.
عذرخواهی نتانیاهو از نخست‌وزیر قطر، محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، همچنین سبب واکنش منفی دیگر مقامات راست‌گرای اسرائیل از جمله ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی، و یار گولان، رئیس یک حزب چپ‌گرا شد.
این اقدام، بحث‌ها و انتقادات گسترده‌ای درباره سیاست خارجی اسرائیل و روابط آن با کشورهای منطقه به ویژه قطر به راه انداخته است ناهوریان مقیم خارج - فیسبوک

 سخنان جنجالی پیت هگست، وزیر جنگ آمریکا، و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری این کشور، در نشست فرماندهان ارتش در کوانتیکوی ویرجینیا در روز دوشنبه بحث‌های گسترده‌ای درباره آینده ارتش و جایگاه آن در ساختار سیاسی ایالات متحده برانگیخته است.

به گزارش «رویترز»، هگست با حمله به «ژنرال‌های چاق» و سیاست‌های تنوع‌گرایانه که به گفته او موجب «چندین دهه‌ زوال ارتش» شده‌اند، از فرماندهان خواست اگر با دیدگاه‌های او مخالفند استعفا دهند. او تصریح کرد معیارها باید تنها بر پایه «شایستگی مردانه» تعریف شود، و با لحنی تند از ظاهر و آمادگی جسمانی ژنرال‌ها انتقاد کرد.
ترامپ نیز در این نشست حضور یافت، و در سخنانی طولانی، ضمن حمایت کامل از ارتش، با حمله به رسانه‌ها، جو بایدن، و ونزوئلا، بر لزوم حذف سیاست‌های «ووک» و بازگشت به اصول «شایسته‌سالاری» تأکید کرد، و تهدید کرد هرکه با او مخالفت کند را فوراً از کار برکنار خواهد کرد.
ترامپ در عین حال از نظامیان خواست شهرهای بحران‌زدهٔ آمریکا را به‌عنوان «میدان تمرین» برای ارتش به کار گیرند؛ اقدامی که از نظر منتقدان خطر سیاسی‌ کردن بیش از حد ارتش را در پی دارد.
این رویکرد با واکنش تند دموکرات‌ها روبه‌رو شد. سناتور جک رید هشدار داد که این سخنان اصل بی‌طرفی ارتش را مخدوش کرده و وفاداری حزبی را جایگزین وفاداری به قانون اساسی می‌کند. برخی فرماندهان حاضر نیز با سکوت و چهره‌های بی‌احساس نشانه‌هایی از نگرانی بروز دادند.
دولت ترامپ در ماه‌های اخیر تغییرات گسترده‌ای در «پنتاگون» اعمال کرده است: از اخراج فرماندهان ارشد و ممنوع‌ کردن برخی کتاب‌ها در کتابخانه‌های آکادمی‌های نظامی گرفته تا تغییر نام «وزارت دفاع» به «وزارت جنگ»، که البته نیازمند تأیید کنگره است.
او همچنین نیروهای گارد ملی و حتی تفنگداران دریایی را به شهرهایی چون شیکاگو، پورتلند، و لس‌آنجلس اعزام کرده، و حضور نظامی را در خیابان‌های آمریکا به‌عنوان پاسخی به «تهاجم از درون» که به مهاجران نسبت داده می‌شود توجیه کرده است. ایران انترنشنل

 سخنان جنجالی پیت هگست، وزیر جنگ آمریکا، و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری این کشور، در نشست فرماندهان ارتش در کوانتیکوی ویرجینیا در روز دوشنبه بحث‌های گسترده‌ای درباره آینده ارتش و جایگاه آن در ساختار سیاسی ایالات متحده برانگیخته است.

به گزارش «رویترز»، هگست با حمله به «ژنرال‌های چاق» و سیاست‌های تنوع‌گرایانه که به گفته او موجب «چندین دهه‌ زوال ارتش» شده‌اند، از فرماندهان خواست اگر با دیدگاه‌های او مخالفند استعفا دهند. او تصریح کرد معیارها باید تنها بر پایه «شایستگی مردانه» تعریف شود، و با لحنی تند از ظاهر و آمادگی جسمانی ژنرال‌ها انتقاد کرد.
ترامپ نیز در این نشست حضور یافت، و در سخنانی طولانی، ضمن حمایت کامل از ارتش، با حمله به رسانه‌ها، جو بایدن، و ونزوئلا، بر لزوم حذف سیاست‌های «ووک» و بازگشت به اصول «شایسته‌سالاری» تأکید کرد، و تهدید کرد هرکه با او مخالفت کند را فوراً از کار برکنار خواهد کرد.
ترامپ در عین حال از نظامیان خواست شهرهای بحران‌زدهٔ آمریکا را به‌عنوان «میدان تمرین» برای ارتش به کار گیرند؛ اقدامی که از نظر منتقدان خطر سیاسی‌ کردن بیش از حد ارتش را در پی دارد.
این رویکرد با واکنش تند دموکرات‌ها روبه‌رو شد. سناتور جک رید هشدار داد که این سخنان اصل بی‌طرفی ارتش را مخدوش کرده و وفاداری حزبی را جایگزین وفاداری به قانون اساسی می‌کند. برخی فرماندهان حاضر نیز با سکوت و چهره‌های بی‌احساس نشانه‌هایی از نگرانی بروز دادند.
دولت ترامپ در ماه‌های اخیر تغییرات گسترده‌ای در «پنتاگون» اعمال کرده است: از اخراج فرماندهان ارشد و ممنوع‌ کردن برخی کتاب‌ها در کتابخانه‌های آکادمی‌های نظامی گرفته تا تغییر نام «وزارت دفاع» به «وزارت جنگ»، که البته نیازمند تأیید کنگره است.
او همچنین نیروهای گارد ملی و حتی تفنگداران دریایی را به شهرهایی چون شیکاگو، پورتلند، و لس‌آنجلس اعزام کرده، و حضور نظامی را در خیابان‌های آمریکا به‌عنوان پاسخی به «تهاجم از درون» که به مهاجران نسبت داده می‌شود توجیه کرده است. العربیه فارسی اول اکتبر2025

 تایپه روز چهارشنبه درخواست واشینگتن مبنی بر اینکه 50 درصد از تولید تراشه‌های نیمه‌رسانا تایوان در خاک ایالات متحده انجام شود را رد کرد. این درخواست بخشی از تلاش دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، برای کاهش وابستگی کشورش به این جزیره در صنعت راهبردی نیمه‌رساناها است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، چنگ لی-چیون، معاون نخست‌وزیر تایوان، اعلام کرد: «می‌خواهم روشن کنم این ایده از سوی ایالات متحده مطرح شده است. تیم مذاکره‌کننده ما هرگز به تقسیم تولید نیمه‌رساناها به نسبت 50-50 متعهد نشده است.» او افزود: «تایوان هرگز چنین شرطی را نخواهد پذیرفت.»
این اظهارات در پاسخ به هاوارد لوتنیک، وزیر بازرگانی آمریکا، منتشر شده که گفته بود او به تایوان پیشنهاد داده تولید تراشه‌ها را به‌طور مساوی تقسیم کند.
دولت ترامپ به تایوان فشار می‌آورد که سرمایه‌گذاری‌ها و تولید تراشه‌های الکترونیکی خود را به ایالات متحده منتقل کند.
تایوان بیش از 90 درصد نیمه‌رساناهای پیشرفته جهان را تولید می‌کند. بنا به گزارش شبکه خبری «نیوز نیشن»، این موضوع باعث نگرانی واشینگتن شده است، چرا که تایوان از آمریکا فاصله زیادی دارد و در نزدیکی چین است.
لوتنیک در این زمینه گفت: «هدف من و هدف دولت ترامپ، انتقال گسترده صنعت تراشه به داخل کشور است. باید تراشه‌های خود را خودمان تولید کنیم.»
وزیر بازرگانی دولت ترامپ هدف‌گذاری کرده که تا پایان دوره فعلی ریاست جمهوری ترامپ، حدود 40 درصد از تولید نیمه‌رساناها در داخل آمریکا انجام شود. موضوعی که به گفته او، نیازمند سرمایه‌گذاری بیش از 500 میلیارد دلاری است.
برتری تایوان در صنعت تراشه‌ها به شرکت «تایوان سمی‌کنداکتور» (تی‌اس‌ام‌سی) بازمی‌گردد. بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین تولیدکننده سفارشی تراشه در جهان که ساخت محصولات شرکت‌های بزرگ فناوری آمریکا مانند «انویدیا» و «اپل» را بر عهده دارد.
برخی معتقدند موقعیت محوری تایوان در تولید این تراشه‌ها، سپر دفاعی آن در برابر هرگونه اقدام نظامی مستقیم چین است. موضوعی که با عنوان «سپر سیلیکون» شناخته می‌شود.
با این حال، لوتنیک در مصاحبه با نیوز نیشن، «سپر سیلیکون» را کم‌اهمیت دانست و استدلال کرد این جزیره با توزیع متوازن‌تر تولید تراشه میان آمریکا و تایوان، امنیت بیشتری خواهد داشت.
او گفت: «استدلال من برای آنها این بود: اگر 95 درصد تولید تراشه‌ها را در اختیار دارید، من چگونه می‌توانم از شما دفاع کنم؟ آیا آنها را با هواپیما منتقل می‌کنید؟ یا با کشتی؟»
بر اساس طرح «50-50»، آمریکا همچنان به‌طور عمده به تایوان وابسته خواهد بود. اما در عین حال، «توانایی انجام اقدامات لازم در صورت نیاز» را خواهد داشت. العربیه فارسی