ziaie1

ziaie1

۱۴۰۴ فروردین ۲۱, پنجشنبه

 

((( چند حزبى )))
اسلام آيين وحدت و يكپارچگى است، رمز موفقيت و سعادت مسلمانان را در اتحاد و وحدت مى‌داند، و از هرگونه تفرقه و پراگندگى و روى هر انگيزه و به هر عنوان بوده باشد، بيزار است.
در احاديث فراوانى به لزوم و اهميت اين اتحاد و اخوت ايمانى با عبارات مختلفى اشاره شده است: «الْمُؤْمِنَ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا».
«افراد با ايمان نسبت به يكديگر همانند اجزاى يك ساختمان‌اند كه هر جزئى از آن جز ديگر را محكم نگاه مى‌دارد».
«الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ ، لا يَظْلِمُهُ وَلا يَخْذُلُهُ...».
«مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نمى‌كند، و او را خوار و تنها نمى‌گذارد».
و نيز مى‌فرمايد: «مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِى تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ وَتَعَاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى مِنْهُ عُضْوٌ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى».
«افراد با ايمان در دوستى و نيكى و ترحم بر يكديگر همچون اعضاى يك پيكر‌اند كه چون عضوى از آن رنجور و دردمند شود، اعضاى ديگر قرار وآرامش نخواهد داشت».
مشروعيت دادن به سيستم چند حزبى، ووجود اپوزسيون و فعاليت آن در انتخابات و رسيدن به پارلمان و حصول حكومت از اساسات دموكراسى بشمار مي‌رود.
از ديدگاه اسلام نتيجه‌ی حتمى و انکار ناپذير چند حزبى تعصب کورکورانه براى حزب، اختلاف و تفرقه است که با اصل مسلم شرعى «اخوت اسلامى» و وحدت و يكپارچگى مسلمانان منافات دارد.
قرآن مسلمانان را از اختلااف و تفرقه برحذر داشته مي‌فرمايد:
﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١٠٥﴾ [آل‌عمران: 105]. «مانند كسانى نباشيد كه پراگنده شدند و اختلاف کردند، پس از آنکه دلايل روشن پروردگار به آنان رسيد».
و در آيه‌ی ديگر مسلمانان را از عواقب زشت اختلاف و تفرقه هشدار داده، نفاق و تفرقه را رديف عذاب‌هاى آسمانى، صاعقه‌ها و زلزله‌ها قرار داده‌است:
﴿قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن يَبۡعَثَ عَلَيۡكُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِكُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِكُمۡ أَوۡ يَلۡبِسَكُمۡ شِيَعٗا وَيُذِيقَ بَعۡضَكُم بَأۡسَ بَعۡضٍ﴾ [الأنعام: 6].
«بگو: او قادر است كه از بالا يا از زير پاى شما عذابى بر شما بفرستد، يا بصورت دسته‌هاى پراگنده شما را باهم بياميزد، و طعم جنگ و خون‌ريزى را به بعضى به وسيله‌ی بعضى ديگر بچشاند ....».
قرآن نتيجه‌ی اختلاف و تفرقه را شكست، ذلت، از ميان رفتن قوت و قدرت، هيبت و عظمت مسلمانان مى‌داند: ﴿وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِيحُكُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْ﴾ [الأنفال: 46].
«نزاع و كشمكش نكنيد، تا سست نشويد، و قدرت و شوكت شما از ميان نرود، صبر و استقامت كنيد».
زيرا جامعه‌ی كه اساس قدرت و اركان همبستکى‌هاى آن با تيشه‌هاى تفرقه كوبيده شود، سرزمين آنان براى هميشه جولانگاه بيگانگان و قلمرو حكومت استعمارگران بوده، هيبت و عظمت‌شان از دست مي‌رود.
بلكه چند حزبى را قرآن مرادف تفرقه و نفاق معرفى نموده، و در آيات متعدد با عبارات مختلف مورد نكوهش قرار داده‌است:
﴿وَمَن يَكۡفُرۡ بِهِۦ مِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ فَٱلنَّارُ مَوۡعِدُهُ﴾ [هود: 17].
«هرکس از گروهها به قرآن ايمان نياورد، ميعاد‌گاه او آتش است».
﴿وَمِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ مَن يُنكِرُ بَعۡضَهُۥ﴾ [الرعد: 36].
«از ميان گروه‌هاى كسانى هستند كه قسمتى از قرآن را نمى‌پذيرند».
﴿فَٱخۡتَلَفَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَيۡنِهِمۡ﴾ [مريم: 37].
«گروه‌ها درميان خود اختلاف كردند».
﴿وَثَمُودُ وَقَوۡمُ لُوطٖ وَأَصۡحَٰبُ لَۡٔيۡكَةِۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡأَحۡزَابُ ١٣﴾ [ص: 13].
«قوم ثمود، قوم لوط و مردمان‌ايكه اينها‌اند احزاب و دسته‌ها».
﴿وَلَمَّا رَءَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلۡأَحۡزَابَ﴾ [الأحزاب: 22].
«هنگاميکه مؤمنان احزاب و گروه مختلف کفار را ديدند».
در آيه‌ی اول و دوم، كفر و انكار را صفت احزاب قرار داده، و در آيه‌ی سوم اختلاف و تفريق را نتيجه‌ی گروه گرايى معرفى نموده است.
و در آيه چهارم قوم ثمود، قوم لوط و باشندگان‌ايكه كه در نتيجه‌ی كفر و تكذيب‌شان هلاك گرديدند، قرآن از آنها با صيغه‌ی حصر «احزاب» تعبير نمود.
همان‌گونه كه آيه‌ی سوره‌ی احزاب تشكيل گروه و اقوام مختلف كفار را در برابر مسلمانان احزاب تعبير نمود، زيرا مسلمانان با اختلاف موقعيت‌هاى جغرافياى، و تفاوت رنگ ، نژاد، زبان و ... همه يك گروه محسوب مى‌گردند.
در حديث‌هاى متعددى مى‌خوانيم كه پيامبرr مسلمانان را از تفرقه و چند حزبى باشدت برحذر داشته، و مسير تحزب و فرقه‌گرائى را گمراهى و آتش دوزخ پيش‌بينى كرده است:
«إِنَّ هَذِهِ الأُمَّةَ سَتَفْتَرِقُ عَلَى ثَلاَثٍ وَسَبْعِينَ فِرقة كُلُّهَا فِى النَّارِ إِلاَّ وَاحِدَةً. قالوا: من هي؟ قال: من كان على مثل ما عليه أنا وأصحابي».
«اين امت بر هفتاد و سه گروه تقسيم مى‌گردد که تمام اين گروه‌ها به استثناى يکى آن مستحق دوزخ‌اند، و اين گروه نجات يابنده گروهى‌اند که بر راه وروش پيامبر و ياران گران وى بوده باشند».
مگر نتايج تلخى چون ذلت و خوارى مسلمانان جهان، سقوط خلافت -كه رمز وحدت و يكبارچگى مسلمان بود-، از دست دادن عظمت ديرين‌شان و .. ثمره‌ی اختلاف مسلمانان نيست؟
مگر رمز شكست مجاهدين افغانستان و از ميان رفتن ثمره‌ی اين جهاد تفرقه و چند حزبى نبود؟
آيا انتخابات زمينه‌ساز براى برانگيختن تعصب‌هاى لسانى، نژادى، منطقوى و چند حزبى نيست؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر