شیخ آصف محسنی و..
بنام خداوند بخشاینده ومهربانقسمت دوممدتها پس ازآنکه با آقای محسنی درقم صحبتی داشتیم، شنیدیم که حزبی بنام حرکت اسلامی به ریاست آقای محسنی تآسیس گردیده ودفاتری به همین منظوردرتهران وبرخی دیگرازشهرهای ایران بازنموده اند، وما هم به نسبت این که درهمسایگی ایران قرارداشتیم وروزانه جمع کثیری ازآواره گان ومهاجرین ما پس ازقیام بیست وچهارم حوت که درآن تعداد کثیری شهید وجمعیت بزرگی ازهمشهریان ما آواره گردیده ودررفت وآمد بسوی ایران بودند وبه همین منظورباید که برای شان کاری انجام داده می شد وازجانب دیگر، ارتباط وتماس با داخل کشوروازجمله ولایات هرات، بادغیس، فراه، نیمروزوغور، فقط ازطریق ایران ممکن بود وبس، بناءٌ درروزهای اول پس ازپیروزی انقلاب ایران، دفاتری را درایران بازنمودیم، اما هیچ گاهی کمک نظامی ویا مالی درطول اقامت خود درایران تقاضا ویا هم دریافت نکردیم، فقط درطول اقامت وکاروفعالیت های خود درایران، روزی به ما اطلاع دادند که اگرپول یک موتر(وانت بار) را تحویل کنید می توانید یک موتر را بدون پرداخت مالیه دریافت کنید، ما پول آنرا پرداخت نموده وموتررا گرفتیم وآنرا امبولانسی برای انتقال مجروحان ساختیم.همه میدانند که بیشترین کمک ها را نه برادران ما ازمرکزجمعیت، بلکه کارگران واعضای مخلص جمعیت به گونۀ حق العضویت به ما می پرداختند– ما دربخش های تعلیم وتربیه وتأسیس مکاتب وچندین مدرسۀ بزرگ دینی درخواف وتایباد وتربت جام ومشهد هم کاری کردیم که باعث رشک برادران ایرانی ما گردیده بود.دریکی ازروزها، ازدفترآقای منتظری (قائم مقام رهبری ) تماس گرفتند وگفتند که آقا درفلان تاریخ برای شما وقت ملاقات گذاشته اند، چیزی که برای ما بی سابقه بود، هنگامی که با یک هیئت ازمسئولین به دفترایشان درقم مراجعه کردیم ملاحظه نمودیم که حاجی آقای محسنی هم درآنجا موجود اند، همین که ما را جهت ملاقات خواستند، آقای منتظری ازما به گرمی غیرقابل تصوری که هرگزدرایران روبرونگردیده بودیم، استقبال نمودند و ازسنگرها وفعالیتهای مجاهدین ما یاد آوری نمودند، وازاین که برای اولین باری است که با ما دیده اند اظهارتأسف نموده گفتند: به آقایون دیگرهم اطلاع بدهید که بیایند تا مشترکاً صحبتی داشته باشیم، همین که آقای محسنی وهمراهان داخل گردیده ونشستند، آقای منتظری روی به آقای محسنی نموده گفتند: این اولین باری است که من با این آقایون می بینم ولی ازفعالیتها وسنگرها وکارزارهای مبارزاتی وجهادی شان که می شنوم تعجب می کنم، اینها تنها درهمسایگی ما درهرات، درقیامی که کردند بیست وپنج هزارشهید دادند، قیامی که با آن جهان را متوجه خود ساختند وافکارعمومی درجهان را با خود کردند، همۀ رادیوها، تلویزیون ها واخباری که د ررابطه با جهاد مردم افغانستان شنیده میشود، اختصاص به اینها دارد، وگروه ایشان درصدراخبارجهان وایران قراردارند وگفته می توانم که تنها وتنها سنگرهای داغی که شوروی را به شکست مواجه نموده، این آقایون وفرماندهان ومجاهدین سربکف ایشان اند، که ازتعدادی ازآنها نام واریاد کرد وگفت: « ازشرق تا غرب وازشمال تا جنوب افغانستان تحت سیطرۀ اینها قراردارد، واما ازشما بغیرازاختلاف وکشمکش داخلی چیز دیگری نشنیده ام، من نشنیده ام که شما یک روز ویک دفعه هم یک جنگ حسابی با روسها وعوامل شان کرده باشید، من خیلی متأثرومتأسفم که ما یک عمری فقط وفقط ازشما حمایت وپشتیبانی کرده ولی هیچ حاصل نداشتیم، سپس گفت اگرپیشنهادی داشته باشید بفرمائید؟ آقای محسنی رشته سخن را بدست گرفته گفتند: حقیقتاً همین گونه است ما هم متأسفیم وحرفی برای گفتن نداریم وحالا روی به ما کرده گفت که هرچه اینها بگویند ازجانب ما هم تأئید است. ( ادامه دارد)
ziaie1
۱۴۰۳ آذر ۲, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر