نامۀ سرگشاده به:
قسمت سیزدهم
خواهر و برادر مسلمان! میدانی که مدت هاست، دیانت، کرامت، ایمان و همۀ چیز من و شما زیر سوال رفته است؟ نه تنها از جانب ...... و هم میهنان ما، بلکه از جانب خیلی از برادران و هم سنگران نزدیک ما ( انسان های باخدا و فرهیخته ) که از چشم ها افتاده و از رده ها خارج شده و از صفوف مقدم به انتهای خط رانده شده اند و همین ها بودند که از ما و حرکت ما و آن چه به آن فخر و مباهات می کردیم در بد ترین و سخت ترین شرایط در کنار ما ایستادند و از ما حمایت و پشتیبانی کردند ولی امروز....و کار بجایی کشیده است که ایمان و وجدان ما هم احساس د رد و الم می کند.
خواهر و برادر گرامی! فغان و نالۀ همه عزیزان مسلمانت، از زن و مرد و خورد و بزرگ، از شهری و دهاتی در سراسر افغانستان و حتی جهان بلند است، کسی فقیر، کسی مریض، کسی محکوم، و کسی مظلوم است. و اما کسانی را نمی یابند تا به ندای مظلومانۀ شان لبیک گفته و مرهمی بر زخم های شان بگذارد. جمع کثیری از این ها به علت فقر، بیماری، ظلم و استبداد راه فرار را بر قرار ترجیح داده و این ملیون ها آواره و مهاجر فراری از ( جمع
) خود و دم و دستگاه و نظام (حاکم )، خود را که زندگی درسایۀ آن خیلی وحشتناکتر از محیط و دیار آوارگی و غربت است، خونسردانه در گرو دسایس و توطئه ها و مظالم ددمنشنانۀ کسانی رها کرده و ما هم نظاره گرهستیم که دل سنگ هم به حال شان آب می گردد.
خواهر و برادر مسلمانم! می دانی که سؤظن و گمان، تشتت و راکندگی، اختلاف و نفاق، جنگ و درگیری، بیرحمی و کشتار، ترور و انفجار ؛ فضای تیره وتاری را بوجود آورده است که زندگی را بر همۀ ما و ملت مظلوم و مسلمان ما تنگ ساخته است و اختلاف و نفاق بجایی کشیده است که نظام خانوادگی کشور را هم که از پایدارترین و قویترین نظام های خانوادگی در دنیا بود به یک صحنه تقابل و رویاروئی و به یک کانون اختلاف ونفاق و به یک میدان جنگ و درگیری تبدیل نموده است و در این راستا ازپخش فیلم های مزخرف هندی در گذشته تا برخی فیلم های ترکی که مستقیماً خانه و خانواده را نشانه گرفته اند تا مؤسسات و مراکز بی شماری را که تاسیس و تقویت کردیم تا آن چه از بنای خانوادگی را که باقی مانده است آن را هم ویران و به نابودی کامل روبرو سازند.
می دانی خواهر و برادر مسلمانم که تلاشهای فزایندۀ درجریان است، برای کسب ثروت و قدرت بیشتر، و در نتیجه اسراف و فضولخرچی که خانواده ها را به سرحد جنون و مستی کشانده است بصورتی که به یک خانه و ویلا، و به یک اپارتمان و چند منزله در یک شهر و یا شهرهای مختلف کشور خود اکتفا نکرده بلکه از سطح یک، یا دو، یا سه کشور خارجی هم فراتر رفته است و بالمقابل خانواده ها و فرزندان دیگری را هم که هرگز راه عیاشی و اسراف را نپیموده و در خیال و تصورشان هم نمی گنجیده است، بلکه با زندگی شرافتمندانه و اسلامی راه اعتدال و میانه روی را اختیار و پیموده اند با این شیوه ها و روش های شیطانی بسوی خود کشانده و به مهلکه روبرو کرده اند.
خواهر و برادر مسلمان و فداکارم! می دانی که خانواده های مؤمن و مسلمان ( حتی طبقات اشراف و درباریان) از قدیم الایام، تلاش شان مبنی بر این بود که فرزندان شان را به کانون های ادبی، عرفانی، و اخلاقی و از جمله مدارس دینی و مذهبی داخل نموده تا در اولین جلسات درس، با نام خدا و پیامبران برحقش آشنا گردیده و زبان شان به خیر و خوبی باز گردد و درس قرآن و سنت و عرفان و اخلاق فراگرفته و به جمع آدمیان افزوده شوند ولی حالا همین که طفلی تازه به دنیا می آید در تلاش آن اند تا آنان را با فرهنگ و کلتور وارداتی، آشنا نموده و به این افتخارکنند که این گونه فرزندان داریم.
ای خواهر و برادر مسلمان! آه و سوز کسانی بگوش می رسد که جز تو و هم فکران بی پناه تو ( مؤمنین ) و خدای تو، کسی درد شان را احساس نکرده و دوا کردنی نیست، زیرا احساس خیلی ها مرده و خیلی از ما ( انسان ها ) تغییر جهت داده و به دنبال چیزهایی سرگردانیم که نه در دنیا و نه در آخرت بدرد ما می خورد و به همین اساس خود را به خسارۀ دنیا و آخرت روبرو کرده ایم.
خواهر و برادر عزیز و مسلمانم! شیطان و پیروانش دست در دست هم داده و با تمام توان و قدرتی که دارند شب و روز شان به ویرانی و خرابی من و تو و ملت و مردم و خانه و وطن صرف می گردد و یکی از صد ها تلاش شان این است که من و تو را به این چیز و آن چیز غافل نموده و به این وسیله طرح های ویرانگرانۀ خود را مانند گذشته ها عملی سازند، غفلت از فرائض و وجائب الهی، غفلت ازسنن و سیرۀ رسول گرامی، غفلت از حقوق و مسئولیت های انسانی و اخلاقی، غفلت از مکر و حیله و غدر و فریب شیطانی، کشاندن انسان بسوی منکرات و گمراهی، دامن زدن به اختلافات و خود خواهی، تشویق به خوشگذرانی و عیاشی، بی تفاوتی در برابر مظالم و بی عدالتی، پُشت پازدن به ارزش های والای معنوی و انسانی، و ده ها منکرات دیگر.
واتقوا فتنة لا تصيبن الذين ظلموا منكم خاصة ۖ واعلموا أن اللـه شديد العقاب ﴿٢٥﴾
« خویشتن را از بلا و مصیبتی به دور دارید که تنها دامنگیر کسانی نمیگردد که ستم میکنند ( بلکه اگر جلو ستمکاران گرفته نشود، خشک و تر به گناه آنان میسوزد ) و بدانید که خداوند دارای کیفر سخت و مجازات شدید است.»
خواهر و برادر عزیز و مسلمان! پرسش های زیادی مطرح است که آن همه شهید و قربانی، آن همه معلول و مجروح، آن همه خانه خرابی و آواره گی و مهاجرت و آن همه ویرانی های کشور و آن همه شعارها و آن وعده و وعیدهای روز های نخست مبارزه و آن ادعاهائی گوناگونی که مطرح بو؛ .سر انجامش به کجا کشید، درست است که جمع کثیری ازبهترین های ما در این راه، همه چیز خود را به شمول جان های شیرین خود را به طبق اخلاص گذاشته و رفتند ولی کسانی که باقی ماندند، کجایند و در کجایی این کاروان خسته قراردارند؟ و چرا از آن ها خبری نیست و اگر هست پس چرا این همه بی سر و سامانی و تشتت؟ این همه یأس و نا امیدی؟ این همه سستی وکسالت؟ این همه ضعف وناتوانی؟
برادر و خواهرمسلمان! آیا درست است که همه آن اهداف و آرمان ها و...که به خاطر آن گردهم آمده بودیم و بزرگترین تحول مقطعی را بوجود آورده به این حالت موجود خلاصه کنیم، چند وزیر و چند والی، و چند رئیس و چند باب مدرسه و دانشگاه با مشتی پول وآن هم در انحصار و در جیب افراد انگشت شماری که هم خود شان پریشان وهم عالَمی به غیبت شان گرفتار. آیا هدف همین بود و باز هم فرض کنیم که اگر همه چیز بدون مزاحمتی، در اختیار ما قرار می گرفت و ما مخیَّر می گردیدیم که خواسته های خود را عملی سازیم، چه می کردیم و چه برنامۀ داشتیم و آیا غیر از این که مسئولیت ها ( مسئولیت این ملت بی کس ) را اولاً مثل دیروز و امروز به تقسیمش در..... اکتفا می نمودیم و امکانات را هم آولاً کنترول بیشتر می کردیم تا از چنگ ما خارج نگردیده و در انحصار کامل ما ( خانواده، اقارب و نزدیکان و نهایتآً گروه
ما ) قرار بگیرد، درغیر آن در اختیار.....قرار می دادیم، آیا هدف و آرمان و شعار ما فقط همین بود؟
ما در همه چیز مورد امتحان قرار گرفتیم ( امتحان الهی )، از حمایت های گستردۀ بین المللی ( نظامی و اقتصادی و فنی ) اما عُرضۀ آن را نداشتیم وقادر نگردیدیم تا از این فرصت های بدست آمده برای رفع معضلات جامعه و کشور خود استفادۀ معقول نموده ولی دشمنان ما و دشمنان کشور ما بیشتر از ما از این فرصت ها استفاده کرده و به پیاده کردن طرح های ویرنگرانۀ خود مؤفقتر بوده و توانسته اند تا اوضاع کشور را بیش از آن چه در گذشته ها اتفاق افتاده است به آشوب و فتنه کشانده و به ویرانی و نابودی نزدیکتر سازند. ( ادامه دارد) بهاءالدین ضیایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر