24 - 1 -2018-
نامۀ سرگشاده به برادران .......
قسمت هفدهم
پیام خشم و خشونت پیام دشمنان اسلام است
در بین آن اسلامی که از طریق کتاب خدا و سنت پیامبرگرامی اش بما رسیده است، و این اسلامی که ما از آن نمایندگی می کنیم فاصله های زیادی ایجاد گردیده است، زیرا این اسلامی که از آن سخن می زنیم، در هر جایی جهان که پا نهاده است، آن جا را به محل امن و امان، آرامش و آسایش، ترقی و پیشرفت، رُشد و شگوفائی، امید و آرزو و مدینۀ فاضلۀ بدل کرده که سپس به الگو و نمونۀ یک تمدن و مدنیت مدرن در آمده است و اگر چنان چه پیام دیگری غیر از این را با خود آورده باشد، پیام اسلام نیست و باید که در مورد آن به تحقیق و بررسی پرداخت. و اما اسلامی که ما خود را به آن منسوب می کنیم اگر ایمان ( بخدا ) و عمل، علم و دانش، صداقت و راستی، برادری و اخوت، عفت و پاکدامنی، عدالت و انصاف، حلم و بردباری، صبر و تحمل، عفو و گذشت، وفا به عهد و پیمان؛ و ده ها صفت انسانی دیگر را با خود به همراه نیاورده باشد باید در مورد این هم به شک و تردید نگاه کرد.
پروردگار می فرماید: اُدخلوا فی السلم کافَّه........
« ای کسانی که ایمان آوردهاید! همگی ( اسلام را به تمام و کمال بپذیرید و) به صلح و آشتی در آئید، و از گام های اهریمن ( و وسوسههای وی) پیروی نکنید ( و به دنبال او راه نروید). بیگمان او دشمن آشکار شما است.» بقره: 208
در این اواخر، این پیام های ( خشم و خشونت، شکنجه و اعدام، ترور و انفجار، هجرت و آوارگی ) که بنام اسلام و مسلمین به جهان فرستاده می شود، پیام هایی وحشتناکی است که نه تنها اسلام و مسلمین باید از آن ها برائت و بیزاری خود را اعلام کنند؛ بلکه باید با تمام توان و نیرو و تدبیر و درایتی که دارند به رفع و دفع این فتنۀ عظیم بپردازند، زیرا این حرکات موجود به هر دلیل و بهانۀ هم که صورت بگیرد، نه تنها این که منافی اسلام است و به نفع اسلام و مسلمین تمام نمی شود؛ بلکه تیشه بر ریشۀ اسلام کوبیدن و آب به آسیاب دشمن ریختن است، اگر چه بظاهر توسط مسلمین و با فتوی و ظواهری آراسته با اسلام انجام یابد.
زمانی که پروردگار آدم را در بهشت جایگزین کرد و او را مخیر ساخت که می تواند از همه نعمات بهشتی بهره مند گردد، مگر استفاده ازیک درخت. اما شیطان بلافاصله به سراغش رفت، و با حیله و نیرنگ انسان را به وسوسه انداخت و او را ترغیب کرد که فقط از آن چیزی استفاده کند که خداوند او را برحذر داشته است و در نهایت به این طرح و توطئۀ خود کامیاب گردید و انسان غافل هم کاری کرد که برایش جبران ناپذیر بود.
پروردگار می فرماید: « و گفتیم: ای آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن و از(نعمت های فراوان و گوارای) آن، هرچه و هر کجا که میخواهید، خوش و آسوده بخورید و لیکن نزدیک این درخت نشوید و از آن نخورید. چه ( اگر چنین کنید) از ستمگران خواهید شد.» بقره: 35
شیطان به این صورت اولین ضربۀ هولناک خود را به آدم وارد کرد و آدم به این وسیله از بهشت به زمین تبعید و بدین گونه از نعمت های عظیم و بیکران خداوندی در بهشت محروم و به خواری و زاری روبرو گردید و آن هدف شیطان که در برابر خداوند سوگند یاد کرد که تا زنده است برای بدبختی وپریشانی آدم، و اولاد و احفاد او تلاش خواهد کرد، محقق گردید.
پروردگار می فرماید:
« شیطان گفت: به من بگو که آیا این همان کسی است که او را بر من ترجیح و گرامی داشتهای؟! ( جای تعجّب است).اگر مرا تا روز قیامت زنده بداری، فرزندان او را همگی جز اندکی ( باگمراهی )نابود میگردانم ( ولگامِ وسوسه را به دهانشان میزنم و به جادهای خطا و گناهشان میکشانم.)» اسرا: 62
« (اهریمن) گفت: بدان سبب که مرا گمراه داشتی، من بر سر راه مستقیم تو در کمین آنان مینشینم ( و با هرگونه وسائل ممکن در گمراهی ایشان میکوشم.)» اعراف:16
« واقعاً ابلیس پندار خود را در بارهای آنان راست کرد ( و به کرسی نشاند). چرا که همگی از او پیروی کردند؛ مگر گروه اندکی از مؤمنان.» سبا:20
و بر ادامۀ همان طرح و نقشه بود که شیطان مؤفق گردید تا در اولین فرصت پس از تبعید انسان از بهشت، طرح بعدی خود را در رابطه با اولین فرزندان آدم پیاده کند و بناءً هابیل را به دست برادرش قابیل به کشتن دهد و سپس حضرت یوسف را بالوسیلۀ برادرانش به چاه اندازد، و برادر را بدست برادران به ذلت وخواری دچارکند. و بر همین مبنا با ظهور هرپیامبر، نبی و رسولی بی کار ننشسته و تلاش کرد، که پیروان آن پیامبران الهی را از مسیر حق منحرف و به خواری و ذلت روبرو سازد، در بین پیامبران و رسولان الهی و اولاد آدم اختلاف و نفاق ایجاد کند و اولاد آدم را نسبت به دعوت انبیاء الهی مشکوک و متردد سازد. در برخی ادیان تلاش کرد که با پیروان خود، دین و آئین و کتاب شان را به تحریف بکشاند و در برخی قادر گردید که پیروان انبیاء را به انحراف سوق دهد.
پروردگار در مورد شیطان و خطرات ناشی از آن می فرماید:
« هرکس از یاد خدا غافل و روگردان شود، اهریمنی را مأمور او میسازیم، و چنین اهریمنی همواره همدم وی میگردد (و گمراه و سرگشتهاش میسازد. ) شیاطین این گروه را از راه (خدا) باز میدارند و (به گونهای گمراهی را در نظرشان میآرایند که) گمان میکنند ایشان هدایت یافتگان حقیقی هستند.» زخرف:36-37
چیزی که امروز به وضاحت، در همۀ حوادث و اتفاقات ناگوار و غیر منتظره و و حشتناک شاهد آن هستیم.
پروردگار می فرماید:
« و پا به پای اهریمن راه نیفتید ( و به دنبال شیطان روان نشوید). بیگمان او دشمن آشکار شما است. او تنها شما را به سوی زشت کاری و گناهکاری فرمان میدهد ( و بدی ها را در نظر تان میآراید و شما را وا میدارد بر) این که آن چه را نمیدانید به خدا نسبت دهید ( و با پیروی از اوهام و خرافات نادانسته به دنبال معبودهای باطل روان شوید و حلال را حرام، وحرام را حلال بشمار آورید.)» بقره: 169
منظور از حرام، تنها گوشت حرام و یا شراب و یا ...نیست بلکه آن چه خدا از آن برحذر داشته است حرام بحساب می آید.
« ای مؤمنان! گام به گام شیطان، راه نروید و به دنبال او راه نیفتید، چون هرکس گام به گام شیطان راه برود و دنبال او راه بیفتد (مرتکب پلشتی ها وزشتی ها میگردد). چرا که شیطان تنها به زشتی ها و پلشتی ها ( فرا میخواند و) فرمان میراند. اگر تفضّل و مرحمت الهی شامل شما نمیشد هرگز فردی از شما ( از کثافت گناه، با آب توبه) پاک نمیگردید، ولی خداوند هر که را بخواهد (از کثافات سیّئات، با توفیق در حسنات، و با پذیرش توبه از او ) پاک میگرداند، و خدا شنوای (هر سخنی، و) آگاه (ازهر عملی) است.» النور: 21
جریانات دلخراشی که امروز باعث گردیده است تا مسلمان به جان مسلمان بیفتد و با خشم و خشونت و جنگ و درگیری، حربۀ را در اختیار منافقین و دشمنان اسلام قرار دهد تا هزاران نفر را به کام مرگ کشانده و ملیون ها نفر را آواره و مجبور به ترک خانه و وطن و دیارش کنند. این حرکات مشکوک و مرموز از آدرس اسلام و حتی هیچ دین و آئین آسمانی و غیر آسمانی نیست، زیرا در آئین های زردشت و بودا هم خشونت پذیرفته شده نیست، و در پی هر خشونتی باید رد پای شیطان و دستگاه ها و کانون های شیطانی را جستجوکرد.
فاجعه بارتر این که مسلمان با ایمان، بدست مسلمان با ایمان و با نعرۀ تکبیر و با فتوای این که کافر است و یک وجیبۀ الهی را باید انجام داد، کشته می شود؛ ومسلمان از دست مسلمان فرار را برقرار ترجیح می دهد و آن قدر ترس و وحشتی را که مسلمان از برادر مسلمان خود دارد از کس دیگری احساس نمی کند، و شرم آورتر این که، هر دو جانب خود را مجری دستورات الهی دانسته و این اعمال خود را از حسنات بحساب آورده و خود را غازی و فاتح بحساب می آورند. همین اکنون هزاران انسان مؤمن ومسلمان و مظلوم بدست مسلمان یا زندان ویا در انتظار اعدام اند، و تأسف بارتر این که در موارد زیادی سران و کسانی که باید مرهمی بر زخم های این مظلومان و بیچارگان گردند، همان راه فرسوده وپیموده را باز هم می پیمایند، و با همان طبل جنگ و خونریزی و اعدام این آتش افروخته را افروخته ترمی سازند. اما هیچ گاهی به کتاب خدا و سنت رسول اکرم ( ص) و هشدارهای صادره مراجعه نکرده و علت را از درون فکرر ور اندیشۀ پوسیده و از درون نفس و هوای خوار کنندۀ خود و جمع خود جستجو نکرده و به همان راه تکراری و وحشتناک ادامه می دهند و خوشحال اند که زنده اند و می غرند و نعره می زنند و دستور جنایت و مسلمان کشی و انسانی کشی صادر کرده و سپس با خیره سری و غرور در برابر خدا، در بین خود تبریکی میدهند و علاوتاً خود را مسلمان و فاتح و رهبر و قائد هم می شمارند.
این کور مغزان از خدا بی خبرباید بدانند که از آغاز نبوت و در طول دورانی که اسلام دعوت خود را آغازکرد و تا برقراری اولین نظام اسلامی در مکه و تا دوران طولانی از خلافت، خلفای راشده، باهمه موانع و مشکلات، و همۀ مصائب وپریشانی ها، و با همۀ آن جنگ و گریزها، و آوارگی وهجرت، یک نفر زندانی و اعد امی نداشت، حتی یک مورد هم انتقام گیری نکرد و نه تنها سران و رؤسای قریش که در رأس آن توطئه و دسیسه و پُشت آن ظلم و اجحاف قرار داشتند و از سرکردگان آن جبهۀ مخالف بودند نه تنها کسی به مقام وموقف شان توهین، تحقیر ، تعرض و با ایشان محاسبه نکرد، حتی آن وحشی که حضرت همزه را به فجیع ترین شکل به شهادت رساند و به این هم اکتفاد نکرد، بلکه سینۀ مبارک را چاک کرد و درید و جگرش را به وحشیانه ترین صورت به عنوان تحفه با خود برد، عفو کرد و پناه داد، این است پیام حقیقی اسلام برای بشریت ولی آن چه از کشمکش های خونینی که به نام اسلام درجهان می بینیم، باید متیقین شد، که کار مسلمان نیست، بلکه طراح وعاملین اصلی آن شیطان و پیروان شیطان اند. ( ادامه دارد) بهاء الدین ضیایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر