ziaie1

ziaie1

۱۴۰۰ بهمن ۳, یکشنبه

 

23 – 1 - 2021
بحران تمام عیارکشورومسئولیت هرکدام ما دربرابرآن.
اکثرهم صنفان، همراهان وهم رزمان دوران حیات وزندگی ما تا همین لحظه به نوبت ازجمع ما رفتند ودراین اواخر، این رفتن – رفتن ها به علت بیماری وامراض کشنده شتاب بیشتری پیدا کرده است واحتمال زیاد است که نوبت ما هم فرا رسیده باشد؛ چیزی که دراین میان غم انگیزاست این نیست که ما میرویم، زیرا این یک روند طبیعی درنظام هستی است که همۀ مخلوقات خدا، همان گونه که درزمان معینی بدنیا می آیند، در زمان معینی هم رخت سفرازاین دنیا برمی بندند واما چیزی که فاجعه باراست این است که با رفتن خود دربرابریک پرسش مهم ( بحران موجود کشور) قرارمی گیریم، بحرانی که ناشی ازیک نظام تحمیلی، دولت های تقلبی ویک سازش وتوطئۀ بزرگ برضد ارزش های الهی وانسانی است. بحرانی که خود یا ازعوامل آن هستیم ( پیروی نفس وهوی، یکه تازی وخود محوری، بی تفاوتی نسبت به وجائب ومسئولیت ها، جاه طلبی ومقدس مآبی، کبروغرور، سوء ظن وگمان، افتراق وجدایی، تعصب وتنفر، اختلاف ونفاق، تکه- تکه وگروه- گروه کردن ملت یکدست ویکپارچه )، و یا آن که دربرابرآن سکوت کرده وبا آن نان ونامی که ازبرکت اسلام کمایی کرده خوشحالیم وبا همه آن زمینه های مساعد، توانایی های خدادادی، امکانات دست داشته ( تفکروتعقل، دوراندیشی وانعطاف، مسئولیت پذیری وادای فریضه ووجیبه، حسن ظن وگمان، وحدت واتحاد، برادری واخوت، دلسوزی وترحم، عفووگذشت، ایثاروفداکاری و... )، قدمی دررفع آن برنداشتیم، وآن هم، بحران تمام عیاری که کشوررا به یک پرتگاه مخوف مواجه ساخته است.
بحرانی که دراصل ریشه دراختلاف من وتو دارد، ای برادرمسلمان و ای مدعی اسلام ناب محمدی! اختلافی که ازنفس وهوی ( خود برتربینی و... ) آب می خورد وعامل آن تعصب جاهلی قومی ونژادی است که ما را تکه- تکه وپارچه-پارچه کرده است.
بحرانی که دوگروه نژاد پرست، با تفوق طلبی وبرتری جویی وبا دامن زدن به تعصبات و گرم کردن تنوراختلافات قومی و نژادی، نان ونامی ( شهرت ) برای خود دست وپا کرده اند.
اگربینی که نا بینا به چاه است – اگرخاموش بنشینی گناه است
ما که فقط همه چیزما به شعارهای میان تهی قومی ونژادی، گروهی وحزبی وحتی مذهبی ودینی خلاصه می گردد که نه تنها باعث نجات جامعه و کشورما ازبحران ( طغیان وتجاوز، انتحاروانفجار، ترور و اختطاف و فساد وبی بند وباری که دولت وملت را به زانو درآورده است و بیماری ومرضی که هرلحظه جان هزاران نفررا گرفته ومی گیرد ) نگردیده است؛ بلکه گویای آن است که آب به آسیاب دشمن ریختیم؛ نفاق واختلاف، تعصب وتنفر، تجزیه وتحلیل، وپارچه- پارچه کردن ملت ازدست آورد ها وازکارنامه های سیاه ما وهمۀ آن های است که درطی یک قرن ویا بیشتردررأس قدرت حاکمه بودند، ویا سران وبزرگان اقوام، گروه ها ودسته جات، علما وملاهای که به وضعیت موجود صحه گذاشتند وبه رسم تأئید سرجنباندند وخصوصاً رژیم های هم که یکی پس ازدیگری، چه با استعمال زور وقدرت وچه با کودتا وخونریزی وچه هم با حمایت ومداخلۀ مستقیم وغیرمستقیم کشورها وقدرت های خارجی ودشمنان قسم خوردۀ دین ووطن برسرنوشت مردم حاکم گردیده و کشوررا به یک زباله دان افکارواندیشه های بیمار و به یک ویرانۀ تبدیل کردند.
شاید کسانی ادعا کنند که ما فرائض و وجائبی ( الهی ) که به تعمیل آن ها مکلفیم، تا حد توان انجام دادیم وچنین استناد کنند که خدای خود را عبادت کرده، نمازخود را ادا نموده وعلاوتآً شب زنده داری کردیم، زکات مال خود را ادا نموده وبا خیرات و صدقات، وجیبۀ الهی وانسانی خود را ادا نمودیم، روزه گرفته ودر روزه های مسنون ونفلی هم کوتاهی نکردیم، مکتب ساخته ومدرسه آباد کردیم ویا این که گروهی بودیم که درخدمت قوم وقبیله خود قرارگرفته وخدمتگزار قوم بودیم ویا متعلق به گروه مذهبی بودیم که درخدمت دین خود قرارداشتیم، ویا ازجملۀ کسانی بودیم که به کارهای عام المنفعه مصروف بوده و درساخت وساز و آبادانی کشور سهیم گردیده ودرحد توان خود ازخدمت به مردم، جامعه و وطن شانه خالی نکردیم.
ما اگرهرچه انجام داده باشیم، ازتلاش های فردی و جمعی، قومی ونژادی، دینی ومذهبی؛ ولی اگر برای رفع این بحران موجود کشورتلاش نکرده واین بحران را ریشه یابی نکرده وبرای دفع آن داخل عمل نگردیده باشیم، به این معنی است که هیچ کاری انجام نداده ایم.
بطورمثال: بیماری کرونا درمدت زمان کوتاهی همانند یک سیل خروشان همۀ جهان را درنوردید. اگرکسانی برای مهار آن دست بکارنمی گردیدند وبرای دفع این بلا ومصیبت، واکسین مورد نیاز آن را فراهم نمی کردند، به مفهوم این بود که دراین جهان پیشرفته، این داکتران، متخصصان، کلینیک ها وبیمارستان ها هیچ نکرده واصلاً نمی توان به ایشان اعتماد واطمینان کرد.
کشورهای پیشرفتۀ جهان نه تنها درتخنیک، تکنالوژی، صنعت، زراعت، طب و.... وکشف بیماری ها وداروهای مورد نیازبشرمؤفقیت های چشمگیری حاصل کرده اند، بلکه هر روز بر سایر معضلات خود وجوامع خود فایق می آیند تا جایی که ما هم با هزاران درد وحرمان چشم براه امداد و کمک ایشان هستیم.
اگر معضلات دلخراش جامعه وکشور را به عوامل داخلی وخارجی نسبت دهیم، آیا ما هم در روند ایجاد وادامۀ این معضلات وبحران کشورچه نقشی ( مثبت ویا منفی ) ایفا کرده ایم؟ آیا همان گونه که برای اهداف وخواسته ها و رفع معضلات فردی، خانواده گی، قومی، گروهی ومذهبی خود، سعی وتلاش نموده و از همه چیز خود مایه گذاشتیم آیا لحظۀ به مسئولیت ها و وجائب خود دربرابرخدا و بنده گان خدا واین بحران هولناک کشورفکرکرده ایم؟ چنانچه هرمشکلی که فرا راه انسان قرارمی گیرد وهرمعضلۀ که انسان را به درد والمی مواجه می سازد، راه حلی برایش جستجو می کند.
آیا لحظۀ به راه حل این معضلات جامعه وکشورهم فکرکرده ایم؟ اگرمعضلات وپرابلم های جامعه وکشور را به داد و فریاد و به سروصدا واتهام به این وآن خلاصه نکردیم، پس آیا راه حلی برای آن جستجوکردیم؟ هرمعضله راه حل دارد. همان گونه که درظرف یک سال برای رفع و دفع بیماری کرونا واکسن آن را ساختند. می توان به این درد و رنج جامعه وکشورهم، نسخه، دارو، و واکسن آن را پیدا کرد. شاید بگوئیم که ما رهبر، زعیم، رئیس ویا مسؤل یک نهاد قدرتمند؛ یک وزیر، رئیس، والی وحاکم نبوده ونیستیم که قادرگردیم این معضلات ومصایب وارده برکشور را برطرف ویا دفع کنیم؛ اما باید درنظربگیریم که این مصایب ومعضلات جامعه وکشور را با استعمال قدرت وبا استفاده ازثروت نمی توان حل وفصل کرد، بلکه یک راه نجات وجود دارد؛ به شرط آن که ما آمادۀ قبول آن وآمادۀ تطبیق آن باشیم، مشکل ما درنبود قدرت وثروت نیست، وما همه چیزرا امتحان کردیم؛ ازحمایت های بزرگ نظامی واقتصادی قدرت های خارجی تا تطبق افکارواندیشه های وارداتی؛ بلکه مشکل ما درنبود وحدت و اتحاد، همبستگی وتعاون، عفو وگذشت، حلم و بردباری، ایثار و فداکاری، صدق وصفا و راستی، تسلط بر هوی وهوس، زهد وتقوی، و.... آیا ما حاضریم که ازمنافع فردی، خانواده گی، قومی، گروهی ومذهبی خود گذشته و برای نجات خود، جامعه وکشورخود به خدا روی آورده و خدا را وکیل وقاضی وفرمانراوی بلاقید و شرط قراردهیم؟
خیلی ازآن های که به مدارج بالا وبه اهدافی بزرگ نایل گردیده اند، دراثرکوشش وتلاش، رنج وزحمت، صبرو تحمل، استقامت وپایداری بوده است. واما مشخص است که اگر ما احساس مسئولیت کرده و نسبت به اوضاع ناگوارونابهنجارکشور بی تفاوتی اختیارنکرده ونمی کردیم، همان گونه که قدرت وثروت گره گشای خیلی ازمعضلات بشری است اما ایمان وعمل صالح، تفکروتعقل، اتحاد و وحدت، عفووگذشت، ایثاروفداکاری، دلسوزی وترحم و... است که می تواند خیلی ازمعضلات وپرابلم های ما وجامعه ما را حل وفصل کند. آیا ما لحظۀ به آن ها فکرکرده وحتی قدمی برای آن ها برداشته ایم؟ هرگاه فرصت آن را پیداکرده ومی کنیم، دوست و دشمن، همه کس وهمه چیز وهمه نهاد ها وهمه مراکزقدرت وثروت را نقد می کنیم آیا شده باشد که لحظۀ خود و جمع خود را دربرابروجائب ومسئولیت های الهی وانسانی خود نقد کرده وازآیندۀ خود در برابرمحاسبۀ خداوندی احساس مسئولیت کرده باشیم؟ بهاءالدین ضیایی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر