6 jaar geleden
تبریکی بمناسبت عید سعید فطر
درحالی عید سعید فطر را به هم وطنان و سایرمسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض می کنم که جنگ ودرگیری وکشتار، چه درافغانستان وچه هم درسایرنقاط جهان ازسوریه تا مصرو ازعراق تا یمن به شدت ادامه دارد.
ما (مسلمانها) درحالی به پیشوازیکی ازاعیاد بزرگ خود ( عید سعید رمضان) میرویم که دنیای اسلام دریک تب وتاب عجیب وغریب و دریک حالت انفعالی بی سابقۀ بسرمیبرد که استقبال ازبزرگترین عید را که می باید بصورت طبیعی برگزارگردد بچالش کشیده است و درعوض شادی ومسرت، غم واندوه جانکاهی امت اسلامی را به کام خود فروبرده است.
دیکتاتوری ویکه تازی دردنیا به پایان خط خود نزدیک می گردد و آن هم بصورتی که شاید جهان را به نابودی کامل روبرو سازد، بخصوص دردنیای اسلام که این پدیدۀ شوم بیداد می کند و درهمین لحظاتی که مردم مسلمان دراقصی نقاط جهان درتدارک برگزاری مراسم عید اند، ملیون ها نفردرحالت آوارگی دردشت وکوه ودریا سرگردان و ده ها هزارنفردیگرازبهترین انسانهای روی زمین درزندان های جهنمی و هزاران نفرازشریفترین ومظلوم ترین فرزندان انسان در زیرساطورجباران وقصابان قرن بیست ویکم (قرن مدرنیته ومدنیت وافتخار...؟!) ودیکتاتورهای وحشی وفراعنۀ کوچکی مثل سیسی واسد ومالکی وصالح قراردارند، قرنی که ازمدرنیه و مدنیت درآن دم میزنند، وبلند گوها و تلویزیون ها ازپشرفت و پیشقدمی انسان به سوی جهانی دیگرغیرازکرۀ زمین حکایت دارند.
ودرحالی که درآن سوی جهان هم افراط وتفریط وحشت آفریده است – سرمایه داری و کمونیزم دریک مسابقۀ خطرناک با یکدیگر، ملت ها را به بردگی کشانده ویک فضای جنگلی وحشتناکی را دردنیا حاکم گردانیده اند که غیرقابل وصف است. درهمان مهد دیموکراسی وآزادی ودرهمان مرکزبزرگ قدرت و ثروت که مدعی آبادانی جهان وسرمایه گذاری درکشورهای فقیراند، ملیون ها انسان با فقرو تنگدستی پنجه نرم می کنند، وجائی که به آسمان خراشها معروف است مردم بدون خانه و سرپناه شب را درزیرپل و پلچک ها درحالی که لقمۀ نانی برای خوردن نمی یابند، به دنبال لحظۀ آرامش، به مواد مخدرپناه می برند، درحالی که ازیکسو ( اینها ) مدعی وحامی دیموکراسی و آزادی و انتخاب وحقوق بشراند، ازجانب دیگردرحمایت و پشتیبانی و تحکیم قدرت این دیکتاتور ها و درجهت جلوگیری ازفروپاشی این نظام های فرعونی واین جباران و قصابان لحظۀ غفلت نمی ورزند، زیرا آن آسمان خراشها ثمرۀ پیوند و دوستی و رابطۀ نزدیک با این جنایتکاران است که سود فراوان برایشان به همراه می آورد، وچنانچه می بینیم که پس ازهرزد وبند پنهانی وآشکار، بلافاصله قرارداد های ملیاردی بسته میشود و متعاقب آن می بینیم که چگونه این داد وستدها خائنانه انجام می یابد.
و آنطرف دیگر، کمونیزم حاکم برجهان است که ازچین تا روسیه علاوه برمردم خود، جوامع و ملت های بیشماری را به اسارت درآورده و باکشتارواعدام وپاکسازی وزندان، تحت عناوین مختلف، کما حقُهُ به قانون جنگل عمل می کنند. آن سرمایه داری بی بند وباراست که آن کمونیزم خَشَن و آن سوسیالیزم لجام زده (برانسان ) را برای انسان ها به ارمغان آورده است. افراط وتفریط دردنیا بیداد می کند ونتیجه اش همین است که امروزشاهد آن هستیم (مسابقه درچوروچباول ملت های فقیر واشغال ومداخله وحمله وهجوم وویرانی وکشتار).
نمی گویم که این ها هیچ کارخوب و ارزندۀ را انجام نداده اند و قبول دارم که پول وسرمایه رفاه وآسایش می آورد وقبول دارم که توزیع ثروت وسرمایه دربین اقشارفقیرومستمند می تواند حلال مشکلاتی باشد اما چه درآنسو و چه دراینسوی تمدن کنونی بشریت، نمیتوان آرامش وآسایش را برای بشریت احساس کرد چنانچه که آمارنشان می دهد، افسردگی و پریشانی بشرازهرزمان دیگری درتاریخ محسوس و مشهود است زیرا با این ابزارکهنه وپوسیدۀ که درطی قرنها کارآمد نبوده است، نمیتوان با آن، زخم ها ودرد های بشررا التیام بخشید.
واما درد آوراین است: کسانی که ازداعیۀ رهبری جهان اسلام دم می زدند وازمدعیان دفاع ازاسلام ونهضت ها وجنبش های اسلامی بودند درکناراین فراعنه ودیکتاتورها ودشمنان اسلام قرارگرفتند و تا ویرانی و نابودی کامل کشورها وملت ها به همان روش خود ادامه دادند و آن گروه ها ودسته جاتی هم که خود را ازپاسداران قبلۀ مسلمین قلمداد می کردند و سنگ دفاع ازاسلام و ارزشهای والای اسلامی را به سینه می زدند دیدیم که چگونه به همه عهد وپیمان های خود پُشت پا زدند و با بدست آوردن برخی امتیازات وفرصتهای زود گذردرکناراین دیکتاتورها وگروه های ضاله وسکولارقرارگرفتند و درتوطئه برچیدن بساط اسلام ومسلمین سهم فعالی گرفتند.
هنگامی که جهاد ومقاومت مردم مسلمان افغانستان به دروازۀ های پیروزی نزدیک گردید، ریگان رئیس جمهوروقت امریکا خواهان ملاقات با رهبری جهاد افغانستان گردید وحمایت وپشتیبانی کامل خود را ازجهاد مردم افغانستان اعلام کرد وهمین که متعاقب آن دنیای غرب به برخی ازاهداف خود که فروپاشی قسمتی ازامپراطوری شوروی وآزادی اروپای شرقی اززیریوغ روسیه بود دست یافت، ازهمان روزهای اول معلوم شد که دنیای غرب به عهد وپیمان های خود با مجاهدین تجدید نظرنموده وبالعکس با روسیه هم پیمان گردیده است. چیزی که امروزثمرۀ آن را می چشد.
وبهمین صورت زمانی که جنبش های عربی و اسلامی می خواست تحت عنوان بهارعربی شکل بگیرد این دنیای غرب با تمام بوق وکرنا به استقبال آنها رفته و حمایت خود را ازاین حرکت ها و جنبش ها اعلام نمودند ولی همین که میخواست این حرکت ها شکل عملی به خود بگیرد یکباره با آن مواضع قبلی خود پُشت پازده و بالعکس درکنارآن جنایتکارانی قرارگرفتند که درطی یک قرن، با زوربرچه بربالای مردم خود حکومت کرده وازهیج جنایتی ابا نورزیده بودند.
بدا بحال بشریتی که هنوزهم درخواب وخیال بسرمی برد واحساس آن می کند که شاید ازاین اربابان زر و زور و قدرت روزی به نوایی خواهند رسید.
و اما تا زمانی که فرزندان آدم درعوض عهد و پیمان، حیله وتذویررا مشعل راه خود قراردهند، ودرعوض عدالت وانصاف جبروظلم، و درعوض دلسوزی وترحم کینه وانتقام ، و درعوض صداقت وراستی افترا و تهمت و درعوض جوانمردی وکرم ماجرا جوئی وسوء ظن ودرعوض دوراندیشی و سعۀ صدر کبروغرور، و درعوض تساهل وتسامح و تساند طغیان وتجاوزدربین اولاد آدم حاکم باشد، روزبهتر و خوشترازاین را کسی نخواهد دید.
بهاءالدین ضیائی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر