ازدواج اصلی ازاصول فطری واعتقادی
قسمت چهارم
بسم الله الرحمن الرحیم
همزمان باعقد نکاح وازدواج مسئولیت
ها ووجائبی برطرفین ( مرد وزن ) راجع می گردد که ایجاب می کند تاهردوجانب زن ومرد
یا عروس وداماد ویا زن وشوهردست دردست یکدیگرداده وبه وجائب ومسئولیت های که مکلف
به رعایت آن اند عمل نمایند، این مکلفیت ها و وجائب برای آن است تا زندگی مشترک
خانوادگی تحت نظم وقانون درآمده وهریکی دربرابردیگری احساس مسئولیت ووجیبه نمایند.
این اصول واساسی است که غیرازاسلام درهیچ طرزفکرواندیشه ودرهیچ مکتب عقیدتی، اجتماعی،
اخلاقی وسیاسی دیگری سراغ نمی گردد، این فقط اسلام است که قریب به یک هزاروپنجصد
سال قبل، همانگونه که برای همه امورانسانی، طرح وبرنامه واصولی را اعلام نموده است
به خانه وخانواده هم اصل واصول واساسی را بنیاد گذاشته است که نظیرآنرا دراین قرن بیست
ویکم هم نمی توان سراغ کرد. این مسئولیت ها ووجائب دوجانبه است به گونۀ که بعضی
ازآنها برمرد وبرخی برزن واجب به رعایت و...است.
الف – مسئولیت ها ووجائبی که برذمه شوهراست عبارت ازاین ها است: ولیمه –
معاشرت – اداره - خوشخوئی (مزاح ) – حمیَّت
– نفقه – تعلیم – عدالت – تأدیب – مباشرت –
ولادت – جدائی با طلاق.
1-ولیمه مستحب است، وبه مراسمی گفته می شود که پس ازعقد نکاح، با صرف غذا برگزارمی
گردد واما حالا این محفل ومراسم بنام عروسی مرسوم ومعروف گردیده است. درگذشته ها
با کشتن گوسفندی مردم را به صرف غذا دعوت می نمودند. وبرگذاری این محفل برای آن
است تا مردم ازعقد نکاح وازدواج آگاه گردیده ودرجریان نکاح و وصلت قراربگیرند.
رسول اکرم (ص) فرمودند: « فرق دربین حلال وحرام با دف وآوازاست.» وبازفرمودند:
« نکاح را آشکارکنید،عقد نکاح را درمسجد به
بندید ودف زنید.»
حضرت انس ( رض) می گوید: که پیامبر(ص)
درعبدالرحمن بن عوف علایمی ازخوشبوئی وعطرملاحظه نمودند وفرمودند: « این چیست؟»
گفت: با زنی ازدواج کرده ام به مهرپنج درمسنگ زر. فرمودند:
« خداوند (ج ) تورا درآن برکت دهد، ولیمه کن
اگرچه با یک گوسفند باشد.»
واما امروز ولیمه به یک صحنۀ رقابت وبه یک میدان
مسابقه بدل گردیده است که نه تنها حالت افراط
واصراف را بخود گرفته است حتی گوئی سبقت را ازحریفان غربی خود هم ربوده است،
این مسابقات باعث آن گردید، که درطی چندین سال متوالی ده ها تن خود ها را
بخاطرمحافل ومجالس عروسی ومصارف گزافی که باید صورت بگیرد وازدیگران عقب نمانند، آتش
زدند، این محافل نه برای صد نفرویا درمواردی نه برای پنجصد و یا برای یک شب ویا
دوشب و یا درداخل کشورخود ودرسالن هایی زنجیره ای ومتعدد وبیشماری که همۀ کابل وولایات
را دربرگرفته است وبنام پنج ستاره شناخته می شوند، بلکه برای بزرگنمائی وفخرفروشی به
یکی ازکشورهایی ثروتمند منطقه که کسی قادربه سفردرآنها نیست، ترتیب دعوت وترتیب
سفرداده می شود ومحافل هم بگونۀ طراحی ومهیا می گردد که زن ومرد وپیروجوان قبل
ازشرکت درمراسم، خود را آرایش کرده ومانند مراکزی بنام دیسکوکه درغرب رائج است،
این ......ازعصرروزی که محفل آغازمی گردد، اکثراً تا صبحگاهان به رقص وپایکوبی
مصروف اند ودراین میان بارها لباس ها وآرایش ها وسروصورت ها عوض وبدل می گردد گوئی
که سالن نمایش مُد وفیشن است، درحالی که ما اعضای جامعۀ هستیم که درآن فقروفاقه
بیداد می کند وصف گدایان ومتکدیانی که زمانی ازبهترین مردم روی زمین بودند
وانشاءالله که همین حالا هم هستند، ازصف بازاریان وخریداران وفروشندگان
طویلتروگسترده تراست، و این مردم نجیب وشریف ما بدنبال لقمه نانی به این دروآن
دروبه این کشور وآن کشورسرگردان اند بگونۀ که جمع کثیری درمسیرراه ها ودرداخل
دریاها ودربین کشورها غرق وتلف می گردند ودست ما وجامعه وکشورما هم بسوی همه
جهانیان درازاست ودربدترین وناگوارترین شرایط درسطح دنیا زندگی می کنیم، (
فقیرترین کشورجهان) این است وضعیت اجتماعی ما درمحدودۀ کشورهای اسلامی ما واما
دردنیای غرب این نسل مسلمان وآواره ومهاجرآنگونه محافلی را برگذارمی کنند که مردم
بومی این سرزمین ها دست حیرت به دندان گرفته و با تعجب به این محافل روبرومی گردند
ومی پرسند که شما مردم آواره ومهاجری هستید که برای سد جؤوسرپناهی به این سرزمین
ها روی آورده اید ولی اینگونه ظاهرمی گردید که غیرقابل تصوراست. غافل ازاین که
هرلحظه دربین ما وجامعه وکشورما چه مصائب و بد یختی ها وپریشانی هایی درجریان است
وچه اتفاقات دلخراشی همه را به خود پیچانده است حتی ما که خود را از آنها ( مردم وکشور) نمی دانیم، وگوئی
که ازآنها بریده وازآنها نبوده ایم، گاهی کاربجائی می کشد که داد وفریاد ما هم
بلند می گردد وصدا می زنیم که این چه بلا ومصیبتی است که برما ومردم ما وکشور ما
نازل گردیده است؟ خداوند (ج ) میفرماید:
قال فبما اغویتنی ......
اعراف 16-
« اهریمن گفت: بدان سبب که مرا گمراه داشتی، من برسرراه مستقیم تودرکمین آنان
می نشینم. سپس ازپیش رو وازپشت سرایشان می روم وبیشترشان را سپاس گزارنخواهی
یافت.»
پروردگاردرآیۀ دیگری می فرماید:
ولقد صدق علیهم .....
سبا: 20
« واقعاً ابلیس پندارخود را دربارۀ
آنان راست گردانید وجزگروه اندکی ازمؤمنان، همگی ازاو پیروی کردند.» وهمچنین
خداوند( ج) می فرماید: آ
واذا اردنا ان نهلک........
اسراء: 16
« هرگاه بخواهیم شهرودیاری را نابود
گردانیم، افراد متمول وخوشگذران وشهوتران آنجا را سرداروچیره می گردانیم، وآنان
درآن شهرودیاربه فسق وفجورمی پردازند ( ازدستورات الهی سرپیچی می کنند )، پس فرمان
( وقوع عذاب ) برآنجا واجب وقطعی می گردد وآنگاه آن محل را سخت درهم می کوبیم (
ساکنانش را هلاک می گردانیم).» وهمچنین فرمودۀ پروردگاراست:
وماکان ربک......
هود:117
« ( سنت
وعادت ) پروردگارت چنین نبوده است که شهرها وآبادیها را ستمگرانه ویران کند،
درحالی که ساکنان آنجا ( متمسک به حق وملتزم به فضائل بوده و) درصدد اصلاح ( حال
خود ودیگران) برآمده باشند.» ( ادامه دارد )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر