ziaie1

ziaie1

۱۳۹۵ فروردین ۳, سه‌شنبه

نامۀ سرگشاده به:
برادران....
قسمت پنجم
    متأسفانه هرروز بخاطراتفاقات وحشتناکی که روی میدهد، تعداد کثیری ازمردم مظلوم وبیگناه ما، عزیزانی ( پدر، مادر، خواهروبرادری) را ازدست میدهند وبه این مناسبت ها ماتمی برپا میکنند واما درطرف مقابل تعدادی مست قدرت وشهوت وحماقت وجهالت طبل شادی می نوازند وبدترازهمه این که این شرارتها ودشمنی با خدا وخلق خدا را که دربدل مشتی پول انجام میدهند، حرکتی خدائی وانمود کرده و ادای وجیبۀ خود قلمداد می کنند، وباداران شان (شتردرخواب بیند پنبه دانه ).
   من کسانی را درطول این مدت دیده ام که هرگاه حوادث دلخراشی اتفاق افتاده است دست دعا به درگاه خدا بلند نموده وچنین دعای بد کرده اند: پروردگارا همانگونه که این پاکستانی ها کشورما را خراب می کنند، پروردگارا کشورشان را خراب و ویران کن ونه تنها این که آنها را هم مانند ما به ماتم بنشان بلکه این کشور را زیروروبگردان. بدون این که توجه کنند که گناه یک نهاد شیطانی، یا چند انسان خائن وظالم وشیطان را نباید بحساب یک کشورویک ملت مسلمان بحساب آورده وهمه را مقصرومسئول دانست، آن مردم مظلومی که خود اسیردست آن کسانی اند که حدود نیم قرن است که تحت نام اسلام کشوررا قبضه کرده، اما درنظام سیاسی واقتصادی و.... آن کشورازاسلام خبری نیست ( هرچند به خیابان ها می ریزند وشعارشریعت، شریعت سرمی دهئد نه تنها ازشریعت خبری نیست بلکه با قصاوت های خیلی وحشیانه ترآزآنجه درافغاانستان اتفاق می افتد روبرو می گردند. پس این مردم چه گناهی را مرتکب شده اند که به چنین دعای بدی (بلای ) روبروگردند وازجمله دوملیون مهاجری که آنجا زندگی می کنند وهمۀ آنها ازما و یا ازخانواده های ما ودرنهایت ازخانوادۀ بزرگ اسلام اند. وآنچه را هم که این اربابان وتوطئه گران به آن تکیه کرده اند، گروهک ها و.......وآخند هایی بی مایه وضعیف النفسی اند که درطول دوران جهاد افغانستان، درصف مقابل جهاد قرارگرفتند ودریک ائتلاف با نشنل عوامی پارتی به موانعی برسرراه مجاهدین تبدیل گردیدند ودرنهایت هم، چند سال قبل صوبۀ سرحد را به نشنل عوامی لیگ تحت نام پشتونخواه، تحویل دادند که این هم یکی ازپیامد های دشمنی با دوستان سابق است که پاکستان را به لبۀ پرتگاه ( تجزیه قومی ) نزدیکترکرده است. این گروهک های را که پاکستان، دردشمنی با افغانستان به آنها مباهات می کند درروزی که همۀ مسلمین جهان وتمام دنیا ( سازمان ملل وهمۀ سازمانهای مدافع حقوق انسانی ) یکدست ویکپارچه ازاین جهاد وقیام مقدس مردم افغانستان حمایت خود را اعلام نمودند،  این ها ( این گروهک ها ) یا درسوراخ ها خزیده ویا با سران کشورهای هم پیمان شوروی مانند: قذافی، صدام، هند وحتی شوروی روابط تنگاتنگی داشتند زیرا پیروزیهای جهاد را تحمل کرده نمی توانستند.(انسان آنچه کِشت کند درو می کند)
   این نهادهای نا متجانس تعدادی طالب بینوا وصاحب منصبان فراری وملیشه های دوران نجیب را گرد آورده وبه جان مردم افغانستان انداختند بدون این که عواقب چنین شیطنتی را سنجیده باشند. اینها آن کِشت خوبی که درحمایت ازمجاهدین ومهاجرین وملت مسلمان افغانستان دردوران اشغال شوروی صورت گرفته بود، وثمرش را ازجهات اقتصادی وسیاسی واجتماعی بگونۀ یک قدرت بزرگ منطقه ای برداشته بودند همه را به خاک یکسان کردند. پاکستان نه تنها ازهمه جهات، کشوری بی نام ونشان بود، حتی درمسائل داخلی وخصوصاً درسه صوبۀ سرحد وبلوچستان وسند به غیرازداخل شهرهای بزرگ هیچ حاکمیتی براین ایالت ها نداشت وحدود نود درصد این مناطق بنام مناطق غیریاد می شد وچنانچه این فوج تا دندان مسلح فعلی پاکستان اگرقصد سفربه مناطق مذکور را می کرد، باید به صورت کاروان تا د ندان مسلح ازاین مناطق رد می شد. وازبرکت جهاد ومجاهدین افغانستان این مناطق تحت سیطرۀ پاکستان درآمد. وازهمۀ این ها مهمترین دست آورد پاکستان آن بود که آن خصومت ودشمنی دیرینۀ بین پاکستان وافغانستان که دراثرشیطنت های دشمنان اسلام قریب یک قرن، برروابطه دوهمسایۀ مسلمان سایه افگنده بود دراثراین تحولات ( هجرت وجهاد) بدوستی وبرادری تبدیل گردید واما وسوسه های شیطانی سبب شد که این دشمنی ها باردیگرقوت گرفته ودوکشوربرادربه دوکشورمتخاصم تغییرموضع بدهند.
   واما این کِشت بدی را که با دشمنی با مجاهدین وملت مسلمان افغانستان براه انداختند (لشکرکشی به افغانستان) اولین نتیجه اش سربرآوردن همان طالبانی است که امروزبا آن ها مُشت وگریبان اند ومانند افغانستان با آنها دست و پنجه نرم می کنند. افسوس بحال این غافلان واین بیخردان. آن موقعیت طلائی را که پاکستان درسطح ملی وبین المللی بدست آورده بود واین انزوا واین نفرتی که امروزدردنیا نسبت به پاکستان بوجود آمده است خود بیانگرآن است که پاکستان به انزوای جهانی روبروگردیده است وحیف است وهنوزهم فرصت است که اگر پاکسانی های خردمندی پیدا شوند که این زمامداران شان را سرعقل بیاورند.
   واما شعارمرگ براین ویا مرگ برآن که به معنی نابودی آن آدم ویا آن ملت ویا آن کشوراست خیلی نفرت انگیزاست و منتهای کینه وعداوت ودشمنی وانزجاررا میرساند که شایستۀ یک انسان ویا یک جمع ویا یک ملت معقول ومنطقی نیست و بیانگرمعقولیت، علمیت، عدالت، انصاف، دوراندیشی وشرافت وبزرگواری نمی باشد. ازجمله شعاردادن علیه فلان کشورویا فلان قدرت، که جمع کثیری یعنی ملیون ها مسلمان وبهمین ترتیب ملیون ها انسان با احساس درآن زندگی می کنند اما این آقایان، نابودی همۀ اینها را میخواهند بصورتی که اگرفرصبت پیداکنند، شاید برای رسیدن به آرزوی خود همه را کشته ویا سربزنند، مانند آنچه درسوریه اتفاق افتاده است، واین وحشت ودهشت است نه اسلام. واما تاجائیکه دیده می شود هدف اینها فقط ویرانی وکشتاروبیرحمی است.
   «ای اهل ایمان ، برای خدا پایدار و استوار بوده و به عدالت و راستی و درستی گواه باشید ، و البته شما را نباید عداوت گروهی بر آن دارد که از راه عدل بیرون روید، عدالت کنید که به تقوا نزدیکتر( از هر عمل ) است ، واز خدا بترسید، که البته خدا به هر چه می کنید آگاه است.» مائده:8
    وبازاین شعارها به گونۀ طراحی ودرعمل پیاده می گردد که هرانسانی را بدون تأمل به خود جلب وجذب وبه دنبال خود می کشاند زیرا تبلیغات به گونۀ سازماندهی می گردد که هرچه عیب واشکال است به طرف حواله می گردد، درحالی که اگرآن عیب واشکالات را بگونۀ بیطرفانه وبیغرضانه به جانب حواله کننده هم مورد ارزیابی قرارگیرد، عیب واشکالات حواله دهنده کمترازطرف مقابل نخواهد بود، ازجملۀ عیب واشکالات: تعصبات نژادی وقومی، مذهبی ودینی، حقوق انسانی وبشری ولی افسوس که ازاسلام سؤ استفاده صورت می گیرد ومسلمین را درعوض جهت دادن بسوی خیروصلاح بسوی کشمکش های مذهبی ونژادی وقومی سوق دادن است. وآنهم تحت عنوان انقلابی وآزادیخواه ومبارز.   وبالعکس انسان کریم وشریف ومؤمن و صادق وداعی اِلاالحق را خائن وسازش کاروفلان .....وانمود می سازند تابدینوسیله قهروغضب وخشونت وعَطش خود برای غلبه را سیراب کرده و آب به آسیاب دشمن بریزند، یعنی کشتاروویرانی وتخریب. افسوس که دراین صورت نه  تنها درامردعوت وارشاد اشکالات اساسی ایجاد می گردد بلکه ازاسلام ومسلمانان یک سیمای دهشت ووحشت به نمایش می گذارد. که خیلی زیان آورومهلک است.

آدرس وبلا:ziaiebeha.blogspot  :     

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر