ziaie1

ziaie1

۱۳۹۲ بهمن ۱۲, شنبه


     به ادامۀ گذشته
                           باب عقاید
                        قسمت  دوم

ایمان به پیامبران
       خداوند ( ج) آن نظامی را که برای هدایت و راهنمائی بشر معین فرموده است رسالت گویند و آن بندگان برگزیدۀ خداوند( ج) که این احکام پروردگار(ج) رامی رسانند ، رسول ، نبی و یا پیامبر گویند.
       پیامبر ، پیام خداوند (ج ) را دقیقأ و به صورت صحیح و درست می رساند . هیچ گاهی کم و یا زیاد نمی کند و نه چیزی  را پنهان می کند . آن وحی که از جانب پروردگار ( ج) برایش می رسد تا نزد بندگان  مسئولیت خود را اداء می کند ، یعنی به صورت کامل به مردم می رساند .
       رسالت یک عطیۀ خداوندی (ج) است . برای کسی که بخواهد می دهد . در رسیدن به این مقام اراده و سعی انسان هیچ اثر گذار نیست . رسالت  یک عطیۀ خاص خداوندی ( ج) است . او فقط می داند که این نعمت عظیم را به چه کسی و به چه صورتی بسپارد .
       پیامبر از جنس بشر است . فرشته ، جن و یامخلوق دیگری نمی باشد و نه پیامبران را در کارهایی الهی دخالتی است  . رجحان آنها در این است که خداوند ( ج ) پیامبران را جهت ترجمانی کلام خود و به ارتباط فریضۀ رسالت منتخب فرموده و وحی خویش را بوسیلۀ آنها می فرستد .
       رسول ، دینی را که عرضه میدارد خود نیز از آن متابعت نموده و نمونۀ کامل دعوت می باشد . ازمقام وی دور است که دیگران را به اطاعت از دین الهی (ج ) بخواند ولی خودش را برتر از آن بداند  .
       رسول در هر عصر وزمان و در میان هرقوم وقبیله و در هر سرزمینی آمده است . مسلمان به تمام رسولان ایمان می آورد . کسی را انکار نمی کند. آن پیامبرانی را که ذکر آنها در قرآن مجید و حدیث مبارک آمده است بر آنها اظهار ایمان کرده و کاملأ احترام می نماید .البته آنهایی که ذکر شان در قرآن و حدیث نیامده است نسبت به آنها خاموشی اختیار می کند. نه پیامبری آنها را قبول می نماید نه انکار و نه حرفی میزند که بی حرمتی به آنها محسوب شود . البته بطور اجمال ، به همه پیامبران برحق الهی ( ج ) ایمان دارد .
       دعوت تمام انبیا یکی است ، انکار یکی ، امتناع ازهمۀ آنها است . همه افراد یک گروه اند و یک پیام آورده اند .
       مراد از ایمان به رسول این است که از ایشان بطور کامل اطاعت گردد. بدون تصدیق قلبی و تنها با  اعتراف زبانی به نبوت  معنی ندارد .  پیروی کامل از رسول لازمی است .
       نبوت با محمد (ص) خاتمه یافت و تا قیامت پیامبر دیگری مبعوث نمی گردد . آنحضرت خاتم النبیین است و نبوت حضرت محمد (ص) تا پایان دنیا و برای تمام عالمیان است . خداوند( ج ) آن مردمی را نجات می دهد که به آنحضرت ( ص) ایمان آورده باشند و زندگی را در پیروی از آنحضرت ( ص) سپری کرده باشند.
       برای ما در تمام امور زندگی ، فقط ذات پاک رسول الله ( ص ) نمونه است . دستورا ت ایشان در مسائل دینی قاطع و فیصله کن است و مسلمان باید با شنیدن دستورات آنحضرت ( ص ) از دل و  جان برای تعمیل آن آماده گردیده  و از چیزیکه منع شده است خود داری کند .غرض اینکه در برابر هر دستور آنحضرت (ص ) سر تسلیم فرود آورد .
     اطاعت از رسول ( ص ) در حقیقت اطاعت از خداوند (ج )است و نافرمانی از رسول (ص ) نافرمانی از خداوند ( ج) است . اطاعت از رسول ( ص) لازمه اش محبت به پروردگار (ج ) و نشانۀ قوت ایمان است  و سرپیچی از دستورات آنحضرت ( ص ) علامت نفاق است .
     ادب و احترام به رسول ( ص ) نشانۀ ایمان است و بی توجهی یا نعوذ باالله ، گستاخی به مقام آنحضرت باعث  ضایع شدن تمام اعمال شخص  می گردد.
     برمسلمین واجب است تا نه تنها به رسول الله ( ص ) از پدر ، مادر و اولاد و اقارب و عزیزان خود علاقه و محبت بیشتر داشته باشند ، بلکه آنحضرت ( ص ) را از جان خویش هم محبوبتر و عزیزتر بدانند . در قرآن مجید آمده است :
     « النبی اولی بالمؤمنین  من انفسهم »
     < پیامبر نسبت به مؤمنان از خود آنها اولی است>.
                                                         ( الاحزاب )
     یکی از مقتضیات ایما ن به رسالت این است که مسلمان به پیامبر اکرم ( ص ) درود بفرستد ودرپیشگاه  خداوند ( ج ) برای آنحضرت  ( ص ) دعا کند .

ایمان به کتب آسمانی
       خداوند  (ج ) به جهت راهنمائی و هدایت بند گان خویش کتب و صحایف متعددی نازل فرموده است و درین کتب  ، مسائل دنیوی و اخروی را یطور کامل بیان فرموده است و پیامبران الهی محتوای این کتب را  به صورت درست و واضح برای بندگان خدا تفهیم نموده و عمل به آنها را راهنمایی کرده اند .
       ایمان به تمام کتب آسمانی لازمی است زیرا اساس تعلیمی همۀ آنها یکی است. یعنی بندگی خدای واحد و اجتناب از کفر و شرک .
       در کتب و صحایف آسمانی چهار کتاب معروف و مشهور است که برای چهار پیامبر مشهور نازل گردیده است .
     الف – تورات : که به حضرت موسی علیه السلام نازل شده است .
     ب  _ زبور   : که به حضرت داود علیه  السلام نازل شده است .
     ج  _ انجیل   : که به حضرت عیسی علیه السلام نازل شده است.
     د   _ قرآن مجید : که به حضرت محمد مصطفی (ص) نازل شده است.
       در بین کتب آسمانی ، قرآن مجید به صورت اصلی آن ، یعنی حرف به حرف و لفظ به لفظ محفوظ  مانده است و تا قیامت محفوظ می ماند، زیرا خداوند ( ج ) حفاظت آنرا وعده فرموده است . اگرخدای نخواسته افراد و یا اقوام ظالمی پیدا شوند که تمام نسخه هایی آنرا هم بکلی از بین بردارند« نعوذ بالله » در این صورت هم محفوظ  و مأمون می ماند زیرا که در هر عصر و زمان و درهرمحیط و منطقه هزاران انسان با خدایی موجود اند که قرآن مجید درسینه هایی آنها مأمون و محفوظ است .
       در سه کتاب آسمانی دیگر تغیرات زیادی آورده اند که هیچ کدام از آنها به شکل اصلی خود باقی نمانده است زیرا که :
     اولأ : آن کتب مدتها پس از رحلت پیامبران جمع آوری و مرتب گردیده است .
     ثانیأ : اینکه عناصر خائن و گمراه ، مطالب زیادی را در آن ها علاوه نمود ه اند که با اصول واساسات دینی مغایرت داشته وهم چنین  مسائل زیادی را از آنها حذف نموده اند که مطابق ذوق آنها نبوده است .
     بناءً جهت فهم و آگاهی از دین الهی و عملی ساختن دستورات و هدایات او یک وسیلۀ مستند و قابل قبول و محفوظ قرآن مجید است . با انکار و یا احساس بی نیازی از آن ، هیچ کسی مدعی آن شده نمی تواند  که پیروی دین خالص الهی را کرده است و بناءً بر تمام انسانها واجب است اینکه ، تا روز قیامت به این کتب آسمانی ایمان داشته باشند ، زیرا بدون ایمان آوردن به آن ها فلاح و رستگاری و نجات ممکن نیست .
       کسی صلاحیت کم و زیاد کردن قرآن مجید را  ندارد و مسؤلیت پیامبر( ص) فقط آن بوده است که به صورت کامل از آن پیروی  کند.
     از قرآن مجید مسائل قابل بحث را تأ ویل و توجیه نمودن و آنها را مطابق میل و خواست خود استعمال کردن ، علامت بی دینی و الحاد  است .
       قرآن مجید پاسخگوی تمام مسائل انسانها است . هیچ امر فردی و اجتماعی نیست که قرآن مجید برای  آن هدایات واضح و روشن ارائه نکرده با شد . بناءً در زاویۀ از زوایای زندگی ،  از آن  احساس بی نیازی کردن  و یا در برابردستورات آن با اصول و یا قواعد دیگری زندگی کردن ، بغاوت و سرکشی در برابرقرآن مجید بحساب می آید.

ایما ن به آخرت
       1 – زندگی ، تنها این زندگی دنیا نیست، بلکه بعد از مرگ زندگی دیگری آغاز می گردد ، که زندگی همیشگی است و بعد از آن مرگی وجود ندارد . این زندگی، مطابق اعمال انسان ، یا با انتهایی آرامی و آسودگی و یا با رنج و تکلیف همراه خواهد بود این عقیده را عقیده به آخرت گویند.
       2 – پس از مردن و قرار دادن انسان در قبر ، نکیر و منکر نزد مرده می آیند و این دو فرشته سوال می کنند :
     *بگو خدای توکیست ؟
     *بگو دین تو چیست  ؟
     *و درمورد حضرت محمد ( ص ) سوال می کنند که آن حضرت  ( ص ) کیست ؟ این اولین مرحلۀ امتحان آخرت است .
       3 – یک روز صور دمیده می شود و تمام این کائنات درهم و برهم گردیده و زمین با یک زلزلۀ هولناکی می لرزد . آفتاب و ماه پارچه پارچه  گردیده و ستاره ها خرد شده و بی نورمی گردند. کوه ها به مانند پنبۀ محلوج در آمده  و تمام موجودات زندۀ زمین و آسمان می میرند و تمام عالم هستی فنا و نابود می گردد.
       4 – با ر دیگر به دستور پروردگار (ج) صور دمیده می شود و تمام انسانهای مرده برمیخیزند و یک عالَم جدیدی بر پا  گشته و تمام مرده ها زنده می گردند . این زندگی حیات همیشگی است . این روز بسیار هولناک است  ، زیرا دل های مردمان از خوف و وحشت می لرزد . نگاه ها به زیر افگنده شده و هر یکی منتظر سر نوشت خود اند .
      5 – تمام مخلوقات در حضور پروردگار ( ج) به میدان حشر جمع می گردند و  پرور دگار (ج) بر تخت عدالت نور افشانی می کند .
     در آن روزحاکمیت از آن اوست و  برای کسی فرصت نفس کشید ن نیست .کسی بدون دستورش قادر نیست تا لب  به جُنباند . پروردگار( ج ) از هریکی جداگانه حساب می گیرد و با علم و حکمت و برمبنای عدل و انصاف فیصلۀ خویش را صادر می نماید . برای هریکی پاداش مناسب آنرا میدهد و برکسی ظلمی روا نمی دارد.
     6 – نامۀ  اعمال افراد نیک به دست راست و نامۀ اعمال افراد مجرم به دست چپ آنها داده می شود . افراد نیک فلاح و رستگاری می یابند و افراد بد ، ناکام و نامراد می گردند . چهرۀ، افراد کامیاب  از خوشی و فرحت می درخشد و چهرۀ افراد ناکام از شدت غم و  غصه می سوزد . افراد نیک د رجنت به  عیش و آرامی می پردازند و افر اد باغی و سرکش د رشعله هایی آتش جهنم می سوزند . پروردگار( ج) از افراد جنتی راضی  و خوشحال و برافراد دوزخی خشمگین است .
    7 – فیصلۀ آنروز کاملأ بی آلایش و منصفانه و قاطع است ، نه کسی آن فیصله را به تأخیر انداخته می تواند و نه کسی حیله و بهانۀ تراشیده و پروردگار ( ج ) را نعوذبالله فریب داده می تواند .
     برای شفاعت کسی زبان گشوده می تواند که پروردگار ( ج ) برایش اجازه داده باشد . نه برای کسی این موقع میسر می گردد که بار دیگر زنده گردیده و با انجام اعمال صالحه ، برای خود خوشبختی و سعادت بیافریند و نه گریه و زاری کسی باعث نجاتش از عذاب می گردد.
    8 – اعمال هر کسی ثبت می گردد . ما آنچه را بگوئیم یا انجام دهیم ، فرشته هایی الهی  آنها را می نویسند. همینکه کلمۀ از زبان ما خارج گردد ، فرشتۀ آمادۀ یاد داشت است .
    9 – هیچ گونه عمل انسان در آن روز از نظر پروردگار ( ج ) پوشیده نمی باشد ، حتی به اندازۀ دانۀ خردلی که در دل سنگ بزرگی دفن باشد ، یا در پهنای آسمان و یا در تاریکی هایی قعر زمین ، هرجائیکه  باشد ، در آن روز پروردگار آنرا حاضر می کند و در آن روز نقاب از چهرۀ همۀ انسانها بر داشته می شود .
   10 – برای مؤمنین در بهشت نعمت هایی جاویدان و بی مانندی است که هیچ گاه چشمی  آنرا ندیده و گوشی آنرا نشنیده و کسی تصور آنرا هم کرده نمی تواند . مؤمن هرجائیکه قدم گذارد با سلام استقبال می گردد و  اوهیچ گاهی از آن عیش و تنعم و آرامش و عزت و عظمت ، محروم نمی گردد. سعادتی عظیم تر اینکه پرورگار ( ج ) او را به نعمت دیدار خویش نوازش می دهد و می گوید :
     « ای بنده هایی من ، من شما را بخاطر خوشنودی خود می نوازم . حالامن هرگز از شما پنهان  نمی گردم .»
   11 – کسانی که در برابر پروردگار(ج ) بغاوت می کنند در دوزخی انداخته می شوند که در آن شعله ها افروخته است ، آتش آنها را به محاصره در می آورد و آنها از محاصرۀ آتش فرار کرده نمی توانند . نه آنها می میرند که نجات پیداکنند و نه آنها نجات می یابند که از لطافت هایی زندگی بار دیگر بهره مند گردند . باترس و وحشت مرگ را آرزو می کنند ولی مرگ به سراغ آنها نمی آید . این آتش از خشم به خود می پیچد و هرگز خاموش نمی گردد. وقتی از شدت تشنگی ناله می کنند آهن هایی گداخته برای شان داده میشود که دهن ها را کباب می کند و  یا زهری داده می شود که از حلق آنها پائین نمی رود و درگردن آنها طوقی سنگین و لباس آنها از زغال و یا آتش است . و قتی از گرسنگی به تنگ آیند با بوتۀ خاردار روبرو می گردند و پروردگار (ج) برآنها سخت خشمگین است.
   12 – چه  کسی به جنت می رود و چه کسی به دوزخ ، فهم صحیح آن با پروردگار است . البته رسول اکرم (ص) آن اموری را واضح فرموده اند که انسان با انجام دادن آن ها به جنت می رود و آن اموری را هم واضح فرموده اند که انسان بواسطۀ آنها به دوزخ می رود . در دنیا تشخیص اینکه چه کسی به جنت می رود غیرممکن است ، بغیرآن کسانی که رسول اکرم (ص ) آنها را به جنت بشارت داده اند . البته علائم و نشانه هایی خوبی را دیده ، به رحمت پروردگار (ج ) باید امید وار بود.
  13 – پروردگار( ج ) گناهی را که بخواهد معاف می کند اما در مورد کفر و شرک ، به صراحت( در قرآن مجید ) آمده است که پروردگار ( ج ) این گناهان را نمی بخشد .

  14 – انسان در زندگی هرزمانی که ایمان آورد یا از گناهان توبه کند ، ایمان و توبۀ او ازهمان لحظه مورد پذیرش قرار می گیرد ، البته در هنگام مرگ ، یعنی زمانی که جان به لب آمده و فرشتۀ عذاب حاضر گردد ، درین فرصت نه ایمان کسی پذیرفته می شود و نه توبۀ کسی مورد قبول واقع می گردد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر