به ادامۀ گذشته
باب عقاید
قسمت دوم
ایمان به پیامبران
خداوند ( ج) آن نظامی را که برای هدایت و
راهنمائی بشر معین فرموده است رسالت گویند و آن بندگان برگزیدۀ خداوند( ج) که این
احکام پروردگار(ج) رامی رسانند ، رسول ، نبی و یا پیامبر گویند.
پیامبر ، پیام خداوند (ج ) را دقیقأ و به صورت
صحیح و درست می رساند . هیچ گاهی کم و یا زیاد نمی کند و نه چیزی را پنهان می کند . آن وحی که از جانب پروردگار
( ج) برایش می رسد تا نزد بندگان مسئولیت
خود را اداء می کند ، یعنی به صورت کامل به مردم می رساند .
رسالت یک
عطیۀ خداوندی (ج) است . برای کسی که بخواهد می دهد . در رسیدن به این مقام اراده و
سعی انسان هیچ اثر گذار نیست . رسالت یک
عطیۀ خاص خداوندی ( ج) است . او فقط می داند که این نعمت عظیم را به چه کسی و به
چه صورتی بسپارد .
پیامبر از
جنس بشر است . فرشته ، جن و یامخلوق دیگری نمی باشد و نه پیامبران را در کارهایی
الهی دخالتی است . رجحان آنها در این است
که خداوند ( ج ) پیامبران را جهت ترجمانی کلام خود و به ارتباط فریضۀ رسالت منتخب
فرموده و وحی خویش را بوسیلۀ آنها می فرستد .
رسول ، دینی
را که عرضه میدارد خود نیز از آن متابعت نموده و نمونۀ کامل دعوت می باشد . ازمقام
وی دور است که دیگران را به اطاعت از دین الهی (ج ) بخواند ولی خودش را برتر از آن
بداند .
رسول در هر
عصر وزمان و در میان هرقوم وقبیله و در هر سرزمینی آمده است . مسلمان به تمام
رسولان ایمان می آورد . کسی را انکار نمی کند. آن پیامبرانی را که ذکر آنها در
قرآن مجید و حدیث مبارک آمده است بر آنها اظهار ایمان کرده و کاملأ احترام می
نماید .البته آنهایی که ذکر شان در قرآن و حدیث نیامده است نسبت به آنها خاموشی
اختیار می کند. نه پیامبری آنها را قبول می نماید نه انکار و نه حرفی میزند که بی
حرمتی به آنها محسوب شود . البته بطور اجمال ، به همه پیامبران برحق الهی ( ج )
ایمان دارد .
دعوت تمام
انبیا یکی است ، انکار یکی ، امتناع ازهمۀ آنها است . همه افراد یک گروه اند و یک
پیام آورده اند .
مراد از
ایمان به رسول این است که از ایشان بطور کامل اطاعت گردد. بدون تصدیق قلبی و تنها
با اعتراف زبانی به نبوت معنی ندارد . پیروی کامل از رسول لازمی است .
نبوت با محمد
(ص) خاتمه یافت و تا قیامت پیامبر دیگری مبعوث نمی گردد . آنحضرت خاتم النبیین است
و نبوت حضرت محمد (ص) تا پایان دنیا و برای تمام عالمیان است . خداوند( ج ) آن
مردمی را نجات می دهد که به آنحضرت ( ص) ایمان آورده باشند و زندگی را در پیروی از
آنحضرت ( ص) سپری کرده باشند.
برای ما در
تمام امور زندگی ، فقط ذات پاک رسول الله ( ص ) نمونه است . دستورا ت ایشان در
مسائل دینی قاطع و فیصله کن است و مسلمان باید با شنیدن دستورات آنحضرت ( ص ) از
دل و جان برای تعمیل آن آماده گردیده و از چیزیکه منع شده است خود داری کند .غرض
اینکه در برابر هر دستور آنحضرت (ص ) سر تسلیم فرود آورد .
اطاعت از رسول
( ص ) در حقیقت اطاعت از خداوند (ج )است و نافرمانی از رسول (ص ) نافرمانی از
خداوند ( ج) است . اطاعت از رسول ( ص) لازمه اش محبت به پروردگار (ج ) و نشانۀ قوت
ایمان است و سرپیچی از دستورات آنحضرت ( ص
) علامت نفاق است .
ادب و احترام
به رسول ( ص ) نشانۀ ایمان است و بی توجهی یا نعوذ باالله ، گستاخی به مقام آنحضرت
باعث ضایع شدن تمام اعمال شخص می گردد.
برمسلمین واجب
است تا نه تنها به رسول الله ( ص ) از پدر ، مادر و اولاد و اقارب و عزیزان خود
علاقه و محبت بیشتر داشته باشند ، بلکه آنحضرت ( ص ) را از جان خویش هم محبوبتر و
عزیزتر بدانند . در قرآن مجید آمده است :
« النبی اولی
بالمؤمنین من انفسهم »
< پیامبر
نسبت به مؤمنان از خود آنها اولی است>.
( الاحزاب )
یکی از مقتضیات
ایما ن به رسالت این است که مسلمان به پیامبر اکرم ( ص ) درود بفرستد
ودرپیشگاه خداوند ( ج ) برای آنحضرت ( ص ) دعا کند .
ایمان به کتب آسمانی
خداوند (ج ) به جهت راهنمائی و هدایت بند گان خویش کتب
و صحایف متعددی نازل فرموده است و درین کتب
، مسائل دنیوی و اخروی را یطور کامل بیان فرموده است و پیامبران الهی
محتوای این کتب را به صورت درست و واضح
برای بندگان خدا تفهیم نموده و عمل به آنها را راهنمایی کرده اند .
ایمان به
تمام کتب آسمانی لازمی است زیرا اساس تعلیمی همۀ آنها یکی است. یعنی بندگی خدای
واحد و اجتناب از کفر و شرک .
در کتب و
صحایف آسمانی چهار کتاب معروف و مشهور است که برای چهار پیامبر مشهور نازل گردیده
است .
الف – تورات :
که به حضرت موسی علیه السلام نازل شده است .
ب _ زبور
: که به حضرت داود علیه السلام
نازل شده است .
ج _ انجیل
: که به حضرت عیسی علیه السلام نازل شده است.
د _ قرآن مجید : که به حضرت محمد مصطفی (ص) نازل
شده است.
در بین کتب
آسمانی ، قرآن مجید به صورت اصلی آن ، یعنی حرف به حرف و لفظ به لفظ محفوظ مانده است و تا قیامت محفوظ می ماند، زیرا
خداوند ( ج ) حفاظت آنرا وعده فرموده است . اگرخدای نخواسته افراد و یا اقوام
ظالمی پیدا شوند که تمام نسخه هایی آنرا هم بکلی از بین بردارند« نعوذ بالله » در
این صورت هم محفوظ و مأمون می ماند زیرا
که در هر عصر و زمان و درهرمحیط و منطقه هزاران انسان با خدایی موجود اند که قرآن
مجید درسینه هایی آنها مأمون و محفوظ است .
در سه کتاب
آسمانی دیگر تغیرات زیادی آورده اند که هیچ کدام از آنها به شکل اصلی خود باقی
نمانده است زیرا که :
اولأ : آن کتب
مدتها پس از رحلت پیامبران جمع آوری و مرتب گردیده است .
ثانیأ : اینکه
عناصر خائن و گمراه ، مطالب زیادی را در آن ها علاوه نمود ه اند که با اصول
واساسات دینی مغایرت داشته وهم چنین مسائل
زیادی را از آنها حذف نموده اند که مطابق ذوق آنها نبوده است .
بناءً جهت فهم
و آگاهی از دین الهی و عملی ساختن دستورات و هدایات او یک وسیلۀ مستند و قابل قبول
و محفوظ قرآن مجید است . با انکار و یا احساس بی نیازی از آن ، هیچ کسی مدعی آن
شده نمی تواند که پیروی دین خالص الهی را
کرده است و بناءً بر تمام انسانها واجب است اینکه ، تا روز قیامت به این کتب
آسمانی ایمان داشته باشند ، زیرا بدون ایمان آوردن به آن ها فلاح و رستگاری و نجات
ممکن نیست .
کسی صلاحیت
کم و زیاد کردن قرآن مجید را ندارد و
مسؤلیت پیامبر( ص) فقط آن بوده است که به صورت کامل از آن پیروی کند.
از قرآن مجید
مسائل قابل بحث را تأ ویل و توجیه نمودن و آنها را مطابق میل و خواست خود استعمال کردن
، علامت بی دینی و الحاد است .
قرآن مجید
پاسخگوی تمام مسائل انسانها است . هیچ امر فردی و اجتماعی نیست که قرآن مجید
برای آن هدایات واضح و روشن ارائه نکرده
با شد . بناءً در زاویۀ از زوایای زندگی ،
از آن احساس بی نیازی کردن و یا در برابردستورات آن با اصول و یا قواعد
دیگری زندگی کردن ، بغاوت و سرکشی در برابرقرآن مجید بحساب می آید.
ایما ن به آخرت
1 – زندگی ، تنها
این زندگی دنیا نیست، بلکه بعد از مرگ زندگی دیگری آغاز می گردد ، که زندگی همیشگی
است و بعد از آن مرگی وجود ندارد . این زندگی، مطابق اعمال انسان ، یا با انتهایی
آرامی و آسودگی و یا با رنج و تکلیف همراه خواهد بود این عقیده را عقیده به آخرت
گویند.
2 – پس از
مردن و قرار دادن انسان در قبر ، نکیر و منکر نزد مرده می آیند و این دو فرشته سوال
می کنند :
*بگو خدای
توکیست ؟
*بگو دین تو
چیست ؟
*و درمورد حضرت
محمد ( ص ) سوال می کنند که آن حضرت ( ص )
کیست ؟ این اولین مرحلۀ امتحان آخرت است .
3 – یک روز
صور دمیده می شود و تمام این کائنات درهم و برهم گردیده و زمین با یک زلزلۀ
هولناکی می لرزد . آفتاب و ماه پارچه پارچه گردیده و ستاره ها خرد شده و بی نورمی گردند.
کوه ها به مانند پنبۀ محلوج در آمده و تمام
موجودات زندۀ زمین و آسمان می میرند و تمام عالم هستی فنا و نابود می گردد.
4 – با ر
دیگر به دستور پروردگار (ج) صور دمیده می شود و تمام انسانهای مرده برمیخیزند و یک
عالَم جدیدی بر پا گشته و تمام مرده ها
زنده می گردند . این زندگی حیات همیشگی است . این روز بسیار هولناک است ، زیرا دل های مردمان از خوف و وحشت می لرزد .
نگاه ها به زیر افگنده شده و هر یکی منتظر سر نوشت خود اند .
5 – تمام
مخلوقات در حضور پروردگار ( ج) به میدان حشر جمع می گردند و پرور دگار (ج) بر تخت عدالت نور افشانی می کند .
در آن روزحاکمیت از آن اوست و برای کسی فرصت نفس کشید ن نیست .کسی بدون دستورش
قادر نیست تا لب به جُنباند . پروردگار( ج
) از هریکی جداگانه حساب می گیرد و با علم و حکمت و برمبنای عدل و انصاف فیصلۀ
خویش را صادر می نماید . برای هریکی پاداش مناسب آنرا میدهد و برکسی ظلمی روا نمی
دارد.
6 – نامۀ اعمال افراد نیک به دست راست و نامۀ اعمال افراد
مجرم به دست چپ آنها داده می شود . افراد نیک فلاح و رستگاری می یابند و افراد بد
، ناکام و نامراد می گردند . چهرۀ، افراد کامیاب
از خوشی و فرحت می درخشد و چهرۀ افراد ناکام از شدت غم و غصه می سوزد . افراد نیک د رجنت به عیش و آرامی می پردازند و افر اد باغی و سرکش د
رشعله هایی آتش جهنم می سوزند . پروردگار( ج) از افراد جنتی راضی و خوشحال و برافراد دوزخی خشمگین است .
7 – فیصلۀ آنروز
کاملأ بی آلایش و منصفانه و قاطع است ، نه کسی آن فیصله را به تأخیر انداخته می
تواند و نه کسی حیله و بهانۀ تراشیده و پروردگار ( ج ) را نعوذبالله فریب داده می
تواند .
برای شفاعت کسی
زبان گشوده می تواند که پروردگار ( ج ) برایش اجازه داده باشد . نه برای کسی این
موقع میسر می گردد که بار دیگر زنده گردیده و با انجام اعمال صالحه ، برای خود
خوشبختی و سعادت بیافریند و نه گریه و زاری کسی باعث نجاتش از عذاب می گردد.
8 – اعمال هر
کسی ثبت می گردد . ما آنچه را بگوئیم یا انجام دهیم ، فرشته هایی الهی آنها را می نویسند. همینکه کلمۀ از زبان ما خارج
گردد ، فرشتۀ آمادۀ یاد داشت است .
9 – هیچ گونه
عمل انسان در آن روز از نظر پروردگار ( ج ) پوشیده نمی باشد ، حتی به اندازۀ دانۀ
خردلی که در دل سنگ بزرگی دفن باشد ، یا در پهنای آسمان و یا در تاریکی هایی قعر
زمین ، هرجائیکه باشد ، در آن روز
پروردگار آنرا حاضر می کند و در آن روز نقاب از چهرۀ همۀ انسانها بر داشته می شود
.
10 – برای مؤمنین
در بهشت نعمت هایی جاویدان و بی مانندی است که هیچ گاه چشمی آنرا ندیده و گوشی آنرا نشنیده و کسی تصور آنرا
هم کرده نمی تواند . مؤمن هرجائیکه قدم گذارد با سلام استقبال می گردد و اوهیچ گاهی از آن عیش و تنعم و آرامش و عزت و
عظمت ، محروم نمی گردد. سعادتی عظیم تر اینکه پرورگار ( ج ) او را به نعمت دیدار
خویش نوازش می دهد و می گوید :
« ای بنده هایی
من ، من شما را بخاطر خوشنودی خود می نوازم . حالامن هرگز از شما پنهان نمی گردم .»
11 – کسانی که در
برابر پروردگار(ج ) بغاوت می کنند در دوزخی انداخته می شوند که در آن شعله ها
افروخته است ، آتش آنها را به محاصره در می آورد و آنها از محاصرۀ آتش فرار کرده
نمی توانند . نه آنها می میرند که نجات پیداکنند و نه آنها نجات می یابند که از
لطافت هایی زندگی بار دیگر بهره مند گردند . باترس و وحشت مرگ را آرزو می کنند ولی
مرگ به سراغ آنها نمی آید . این آتش از خشم به خود می پیچد و هرگز خاموش نمی گردد.
وقتی از شدت تشنگی ناله می کنند آهن هایی گداخته برای شان داده میشود که دهن ها را
کباب می کند و یا زهری داده می شود که از
حلق آنها پائین نمی رود و درگردن آنها طوقی سنگین و لباس آنها از زغال و یا آتش
است . و قتی از گرسنگی به تنگ آیند با بوتۀ خاردار روبرو می گردند و پروردگار (ج)
برآنها سخت خشمگین است.
12 – چه کسی به جنت می رود و چه کسی به دوزخ ، فهم صحیح
آن با پروردگار است . البته رسول اکرم (ص) آن اموری را واضح فرموده اند که انسان
با انجام دادن آن ها به جنت می رود و آن اموری را هم واضح فرموده اند که انسان
بواسطۀ آنها به دوزخ می رود . در دنیا تشخیص اینکه چه کسی به جنت می رود غیرممکن
است ، بغیرآن کسانی که رسول اکرم (ص ) آنها را به جنت بشارت داده اند . البته علائم
و نشانه هایی خوبی را دیده ، به رحمت پروردگار (ج ) باید امید وار بود.
13 – پروردگار( ج
) گناهی را که بخواهد معاف می کند اما در مورد کفر و شرک ، به صراحت( در قرآن مجید
) آمده است که پروردگار ( ج ) این گناهان را نمی بخشد .
14 – انسان در
زندگی هرزمانی که ایمان آورد یا از گناهان توبه کند ، ایمان و توبۀ او ازهمان لحظه
مورد پذیرش قرار می گیرد ، البته در هنگام مرگ ، یعنی زمانی که جان به لب آمده و
فرشتۀ عذاب حاضر گردد ، درین فرصت نه ایمان کسی پذیرفته می شود و نه توبۀ کسی مورد
قبول واقع می گردد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر