شهادت مهسای مظلوم
کشتن یک انسان به ناحق همانند کشتن تمام انسان ها است.
عاملین وقاتلین مهسای فرشته ومظلوم، مهسای ملت ومردم، مهسای کشوروافغانستان، مهسای اسلام ومسلمین، مهسای جامۀ بزرگ انسانی به یک اقدام خطرناک متوصل شده اند. هرکسی افغان است ومسلمان است به مهسا همانند فرزندان دلبند خود می بیند ورویداد های ازاین گونه که بلاوقفه وهرروزاتفاق می افتد، برایش دردآور وغیرقابل تحمل است. همۀ آن کسانی که ذرۀ ایمان واحساس وطن دوستی دارند، ازاین حادثۀ غم انگیز پریشان ونا آرام ودل شکسته وغمگین اند، اما شاید کسانی هم پیدا شوند که ازاین گونه جریانات دلخراش بخاطراهداف شیطانی که درافغانستان دارند، لذت ببرند ودرغم دیگران شادی کنند ویا کسانی پیدا شوند که چنین فکرکنند که این جریان چه ربطی به ما دارد ویا هم افرادی که با وجود نقش پررنگی که درمسائل سیاسی، قانونگذاری، قضائی، اقتصادی، نظامی، امنیتی واجتماعی دارند وعامل اصلی این حوادث واتفاقات واین معضلات مختلف درون جامعه اند، خود را برائت داده وبی تفاوتی اختیارکنند، کسانی که درطی سالیان دراز، باب خشم وخشونت، بی نظمی وقانون شکنی را گشوده اند، ویا کسانی که دررأس قدرت ومقامات دولتی قرارداشته وازقدرتی که داشته اند فقط برای منافع خود، خانواده، اقارب، قوم وگروه خود استفاده کرده واوضاع کشوررا به این سوکشانده اند، ویا آن هایی که زمینه سازدزدی وغارت بیت المال بوده وباب دزدی وراهزنی های کوچک وبزرگ را گشوده اند ویا کسانی که حد وحدود واصل واصول، ونظم وقانون را زیرپاکرده اند ویاهم آنهایی که یه خرابی ملت ودولت ازدرون نظام کمربسته وداخل عمل گردیده و برای رسیدن به خواهشات نفس وهوا وشیطان، همۀ ارزشهای الهی وانسانی را نادیده گرفته ودین واعتقادات مردم خود را بباد استهزا وبازی گرفته ویا کسانی که جامعه را به فساد اجتماعی واخلاقی مواجه ساخته و زمینه سازبی بند وباری، عیاشی وگمراهی دربین ملت ومردم بوده اند، همۀ این ها واین عوامل است که شرایط را برای قانون شکنی، تعاون درفساد، حیف ومیل بیت المال، تظاهربه گناه، طغیان وتجاوز، مال اندوزی ازهرطریق ممکن، اغواگری وتزویر، سؤاستفاده ازقدرت وثروت، تلاش برای فساد اجتماعی ومسابقه درفساد که باعث این بحران عظیم اجتماعی واخلاقی درکشورگردیده، فراهم نموده است.
باید قضاوت درمورد این گونه جریانات پس ازبررسی های عمیق، چه ازجهات روحی وروانی وچه ازجهات، اجتماعی واخلاقی وبا قضاوت عادلانه وآنهم بالوسیله قاضی های عادل ومنصف ومعتقد به اصل واصول باید انجام یابد هرگونه تصمیم گیری وقضاوت عجولانه وآن هم برمبنای احساسات وعواطف، چیزی خواهد بود که درطی قرنها وخصوصاً درچهل سال گذشته جریان داشته است، حرف اعدام وتصامیمی انتقام جویانه، چیزی که تا حال نه تنها هیچ نتیجه وثمری به همراه نداشته است بلکه با العکس برخشم وخشونت افروده است. درزمان ودرشرایطی که باید ازچنین ابزاری ( اِعمال قدرت ) استفاده صورت می گرفت، مجرمین وتبه کاران حرفوی ودشمنان قسم خوردۀ ملت ومردم وکشوربا محاکمه های عادلانه تنبیه وتهدید می گردیدند، کسی دست به چنین اقدامات مؤثرنزد، زمانی که با موانع ومشکلات کمتری همراه بود ولی دراین شرایطی که یا ما خودعامل آن ( حوادث ) بودیم ویاهم عوامل دیگری این گونه درآورده است نباید دست به اقدامات خشونت بارزد وخشونت را با خشونت پاسخ داد وآن هم با جوانان واطفالی که مشخص است تحت تأثیروسوسه های شیطانی قرارگرفته وهمانند آنچه قبلاً ذکرشد، بدنبال مبلغ پولی وآن هم معلوم نیست که برای فرارازکشورویا ...
درجامعۀ که پول پیدا کردن ازهرطریق ممکن، چه مشروع وچه غیرمشروع وخصوصاً ازطریق نا مشروع وحرام نهادینه شده وعمومیت پیدا کرده باشد به گونۀ که رهبروپیرو، حاکم ومحکوم وآمروماموروعوام وخواص را شامل شود، چه انتظاردیگری می توان داشت.
درجامعه وکشوری که جنگ ودرگیری، خشم وخشونت، زدن وکندن، قتل وکشتارجزء زندگی یومیه ودرمواردی ازافتخارات یک جمع، جامعه، ملت ودولتی گردیده باشد، وبصورت سیستماتیک همه حکومت ها یکی پی دیگری برآن افزوده باشند، خشم وخشونتی که اصل واصول نمی شناسد، امرونهی را قبول ندارد، خشم وخشونتی که فراگیرشده باشد خشم وخشونتی که ریشۀ تاریخی دارد وحق و باطلی را تمیزنمی کند، همانند خشم وخشونتی که قابیل دربرابرهابیل بکاربرد.
دراین گونه موارد باید بصورت عاجل، اقداماتی صورت می گرفت تا درس عبرتی برای دیگران می گردید. تظاهرات وتبلیغات وسیع براه انداخته می شد، وآن هم درصورتی که احزاب وسازمان های میداشتیم که دربرابراین گونه حوادث احساس مسئولیت می کردند، نه سازمان های که فقط برای منافع خود تجمع کنند، حرکاتی که با آن مردم پای خود را جمع نموده ودرس عبرت گرفته وباردیگرازاین گونه اعمال پرهیزمی نمودند.
تحقیقاتی کامل ازخانواده واقارب، دوستان وآشنایان وهمسایه ها، خصوصاً ازخوی وخصلتها وروابط وارتباطات این ها، ازمدرسه ومحل کارومحیط رفت وآمد ایشان.ازوضعیت روحی ومعیشتی ایشان، ازطرزفکرواندیشه ایشان که درحال وگذشته وآینده بیشترمتوجه چه مسائلی بوده اند.
اما افسوس که نه یک قوای اجرائیۀ قابل بحث ونه یک قوای مقننۀ با احساس وبا مسئولیت ونه یک قوۀ قضائیۀ .. داریم که برآن ها بتوان حساب کرد، قوای سه گانۀ که خود عامل اصلی این همه بی سروسامانی درکشوراند. قوای که دشمنان قسم خوردۀ دین ووطن، کسانی که دست های شان به خون ده ها هم وطن ما آلوده است، بخاطررسیدن به امیال ناپاک خود آزاد می کنند واما ریاکارانه همانگونه که یک خانواده را خراب ( خانواده مهسا مظلوم ) کردند، خانواده های دیگری را هم خراب کرده می روند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر