ziaie1

ziaie1

۱۴۰۳ اسفند ۱۵, چهارشنبه

 

درکلیله و دمنه آمده است:
« می بینم که کارهای زمانه میل به ادبار دارد و چنانستی که خیرات مردمان را وداع کردستی؛ و افعال ستوده و اقوال پسندیده مدروس گشته؛ و راه راست بسته؛ و طریق ضلالت گشاده؛ وعدل ناپیدا؛ وجور ظاهر؛ وعلم متروک؛ وجهل مطلوب؛ ولئوم و دنائت مستولی؛ وکرم و مروت متواری؛ و دوستی ها ضعیف؛ و عداوت ها قوی؛ نیک مردان رنجور و مستذل؛ و شریران فارغ و محترم؛ و مکر و خدیعت بیدار؛ و وفا وحریت در خواب؛ و دروغ مؤثر و مثمر؛ و راستی مهجور و مردود؛ و حق منهزم؛ و باطل مظفر؛ و متابعت هوا سنتی متبوع؛ و ضایع گردانیدن احکام خرد طریقتی مشروع؛ و مظلوم محق ذلیل؛ و ظالم مبطل عزیز؛ و حرص غالب و قناعت مغلوب؛ و عالم غدار؛ و زاهد مکار؛ بدین معانی شادمان و بحصول این ابواب تازه روی و خندان؛ و چون فکرت من بدین گونه در کارهای دنیا محیط گشت و بشناختم که آدمی شریف ترخلائق وعزیزتر موجوداتست و قدر ایام عمر خویش بواجبی نمی داند و در نجات نفس نمی کوشد. از مشاهدت این حال در شگفتی عظیم افتادم و چون بنگریستم مانع این سعادت را حتی اندک و نهمتی حقیر است که مردمان بدان مبتلا شده اند و آن لذات حواس است.» کلیله ودمنه 57
این حالتی بوده است که در زمان و مکان و دریک برهۀ خاصی از تاریخ اتفاق افتاده است و مسبب اصلی این حالت یا حکام و دولت های خود کامه، ظالم و فاسدی بوده اند که مقدرات مردم را در اختیار داشته اند و یا این که انسان ها از وجائب و مسئولیت هایی ایمانی وانسانی خود غفلت نموده و راه خود را بسوی فلاح و رستگاری گم کرده و در نتیجه به این وضع نا به هنجار روبروگردیده اند.
انحطاط اخلاقی و وضعف ایمانی در امت
پس ازوفات عمر بن عبدالعزیز (رض)
« حکومت های فردی وموروثی وکثرت مال و ثروت در جامعه اسلامی میکروب های نفاق و اخلاق و اعمال مترفین سابق آغاز شد. محیط به عیش جوئی گرایش پیدا کرد. زندگی ایمان و عمل صالح که اصل سرمایه این امت است و ترکه ارزشمند پیامبر(ص)، در این دور در معرض خطر بود و تصور میرفت که این امت از نظر اخلاقی و روحی بطور کلی تو خالی بماند، زیرا در قلوب- افسردگی، در ایمان - ضعف، در ارتباط با خدا اضمحلال بشدت و سرعت درحال رشد بود و این امربی نهایت خطرناک بود و دولت از حفاظت چنین گوهر ارزشمندی نه تنها غافل و بی تفاوت بود، بلکه خود دولت و نمایندگانش خطر مهمی علیه این امر محسوب می شدند و درحقیقت با روش های عملی خویش داعی و محرک انحطاط اخلاقی بودند. » ( 59 تاریخ دعوت واصلاح )
هشدار رسول اکرم ( ص ) به امت اسلامی
« پیامبر اکرم (ص ) در روزهای واپسین حیاتش از چیزی که زیاد احساس خطرمی کرد، همین بود که حب دنیا مسلمانان را هضم نکند و مانند امت های گذشته به این مرض مبتلا نشوند و از بین نروند. چند روز قبل از وفات، در خطبۀ به صراحت ارشاد فرمودند: « مالفقراخشی علیکم ولاکن اخشی علیکم ان تبسط الدنیا ......»
« من درمورد شما از فقر و افلاس احساس خطر نمی کنم، اما خطر این است که ثروت دنیا زیاد گردد، هم چنان که برای امت های گذشته زیاد شده بود. پس شما جهت حرص ازیکدیگرسبقت می جوئید هم چنان که گذشتگان چنین کردند و این نیز شما را هلاک خواهد کرد؛ همان طوری که گذشتگان راهلاک کرد. » ( 60 تاریخ دعوت واصلاح )
درطول تاریخ بشر موارد زیادی پیش آمده است که اوضاع جوامع وملت ها درهم و بر هم گردیده است و اما بزودی کسانی پیدا شده اند که همه چیز را عوض نموده و به انسان ها امید تازۀ بخشیده اند، و چنان چه آمده است:
« این خطری که از زمان نبوت احساس می شد، بزودی ظاهر شد، اما بلافاصله برای مبارزه با این خطر، بندگان مخلص وفداکارخداوند وارد میدان عمل شدند و با نیروی درونی ایمان، صحبت و تربیت، وعظ و نصیحت، ودعوت وتلقین، هزاران نفر را از طوفان مادیت نجات دادند، بلکه خود جریان این طوفان مهیب را، کند کردند و تسلسل ایمانی و معنوی امت را حفظ کردند که ازتسلسل سیاسی ونژادی خیلی مهم تر بود و نگذاشتند که بطور کلی این امت، قومی بی روح و بی سیرت و بدون یقین بار بیایند؛ و برای مبارزه با این فتنه، گروهی برجسته از فضلای تابعین وجود داشت که تعدادی از آن ها مانند سعید بن جبیر – محمد بن سیرین وشعبی اختصاص و امتیاز داشتند. »
اما حریف اصلی این فتنه وپرچمدار دعوت ایمانی، حضرت حسن بصری ( رح ) بودند.
حضرت، اوضاع آشفتۀ آن ایام را چنین به تصویر می کشند:
« هیهات، هیهات که آز، طمع و برنامه های خیالی، ایمان مردم را غارت کرده اند؛ سخن های زبانی موجود است اما اثری از عمل نیست. علم موجود است اما برای آن عمل بر آن، صبر و استقامت نیست. ایمان است اما خالی ازیقین، تعداد مردم زیاد است، اما مغزهای متفکر کم، سر و صدای جمعیت ها زیاد، اما یک بندۀ خدای که از او انس پیدا شود وجود ندارد. به خدا سوگند، مردم ( در ایمان ) داخل شدند و بلافاصله خارج شدند و همه چیز را دانستند و ازپذیرفتن انکار ورزیدند، قبلأ چیزی را حرام گفتند و بعدأ همان را حلال کردند. چه دینی دارید شما؟ فقط چرب زبانی؟ اگرپرسیده شود؛ آیا شما بر روز حساب یقین دارید؟ در جواب می گویند: آری. قسم به مالک روز جزا غلط گفتند، زیرا مؤمن باید در دین قوی باشد و برای علمش حلم و برای حلمش علم، زیبایی آن باشد. مؤمن بایستی عاقل، اما نرم طبیعت باشد، صبر و استغنای آن، فقر و افلاسش را بپوشاند و اگر ثروت دارد، حد اعتدال را از دست ند هد و باید در خرج گشاده دست و در مورد مستمندان رحیم و کریم و در پرداخت حقوق دست باز و گشاده دل و در انصاف مالی ثابت قدم باشد. اگر از کسی متنفرباشد، نباید درحقش زیاده روی کند و اگر کسی را دوست دارد، در همکاری با او از حد شرعی تجاوز نکند، عیب جوئی نکند، تمسخر، طعن، تشنیع نکند و یا به امور بیهوده سر و کار نداشته باشد. با لهو و لعب گرایش پیدا نکند، سخن چینی نکند. چیزی که حق او نیست؛ خواستار آن نباشد، به چیزی که پرداخت آن واجب است از آن سرپیچی نکند، در عذرخواهی از حد نگذرد، از مصایب دیگران خوشحال نگردد. »
آن اوضاع آشفته و حالت اسفبار، باسعی و تلاش مستقیم؛ و ایثار و فداکاری مردان باخدا و ایثارگر و مؤمنِ چون شیخ حسن بصری و یارانش دگرگون؛ و بزودی تغیرات کمی وکیفی در همه ابعاد زندگی جامعه رونما گردید. بهآءالدین ضیایی 5-3 - 2016

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر