با دوستان شما به اشتراک گذاشته شده

بنام خداوند بزرگ
به مناسبت سال نو
درحالی به استقبال سال نو می رویم که سال گذشته را توام با غم وشادی، جنگ و صلح، ناکامی و کامیابی، فروپاشی ارزش های معنوی و انسانی و پیاده کردن طرح های زیربنائی و عام المنفعۀ مانند، بندسلما و....پُشت سرگذاشتیم.
چیزی که برای من خیلی دل گرم کننده و مایۀ امیدواری است آن است که در بین همۀ این اوضاع متشتت و متلاطم و این حالت خوف و رجاء نه تنها در سطح کشور ما بلکه در همۀ نقاط جهان، ملت و مردم خود را می بینم که با چه شور و هلهله و با چه نیرو وقدرت و با چه احساس و انگیزۀ به کار و بار و اموریومیۀ خود ادامه می دهند، این خود بیانگر آن است که انشاءالله همان گونه که همه دسایس و شیطنت ها، همه دهشت و وحشت ها، همه حمله ها و هجوم ها و همه تجاوزاتی که بر این سرزمین مظلومان و مستضعفان، چه از سوی خَسَک، موش و مار آستینی که با تبانی با دشمن آب به آسیاب دشمن میریزد، چه از ناحیۀ همسایه های بی عاطفه، بی مروت، حریص و ظالمی که به نحوی از انحا دست شان بخون ملت مسلمان ما رنگین و در ویرانی و خرابی کشور ما چه بصورت آشکار و یا پنهان سهیم اند، و چه از ناحیۀ دشمنان قسم خوردۀ وطن، سرزمین و آئین ما، و چه از ناحیۀ هر قدرت و قوت شیطانی که صورت گرفته است در نهایت با شکست ورسوایی آن ها انجامیده است. دنیا محل امتحان و آزمایش پروردگاراست که هر کس از هرچه ادعا کند مورد امتحان و آزمایش قرار می گیرد.
أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ﴿٢﴾ وَلَقَدْ.........
« آیا مردمان گمان برده اند، همین که بگویند ایمان آورده ایم ( و به یگانگی خدا و رسالت پیامبر اقرار کرده ایم ) به حال خود رها می شوند و ایشان ( با تکالیف و وظائف و رنج ها و سختی های که باید در راه آئین آسمانی تحمل کرد ) آزمایش نمی گردند. ما کسانی را که قبل از ایشان بوده اند ( با انواع تکالیف و مشقات و با اقسام نعمت ها و محنت ها ) آزمایش کرده ایم، آخر باید خداوند بداند که چه کسانی راست می گویند و چه کسانی دروغ می گویند.» (العنکبوت: 2-3)
همسایه گانی که دم از برادری و اخوت، مشترکات کلتوری و فرهنگی، دینی و عقیدتی می زدند، کشورهای که دست دوستی، همکاری و تعاون دراز کرده و لاف از حمایت و همبستگی می زدند و آن هائی که با حِیل و دسایس به این کشور هجوم و حمله نموده همه و همه باید در انتظار عواقب آنچه مرتکب گردیده اند باشند. هر خانۀ را که خراب کردند، هر شهر و دیاری را که ویران نمودند، هر انسان آزاده و با ایمانی را که زخمی و معلول ویا شهید ساخته اند، هر خانوادۀ را که آواره و پریشان و داغدارکرده اند و هر ظلم، ستم و اجحافی که در حق مستضعفین این سرزمین مرتکب گریده اند ذره ذره جواب گوی خواهند بود. و اما دولت و نظامی که باید برای رفع درد ها و پرابلم ها و معضلات و از جمله دفاع جانانه از این ملت مظلوم چاره اندیشی می کرد، تمام هم وغمش در زد و بند های و تشدید تضاد های قومی و نژادی، گروهی و مذهبی خلاصه می گردد. ما اگر از حکومت و نظام محرومیم اما خدای رحیم و رحمانی داریم که همه چیز درید قدرت اوست، مرگ و زندگی، سعادت و شقاوت، و کامیابی و ناکامی؛ امید ما وملت ما به او است، زیرا این نظام هستی برمبنای وهم و خیال و به عبث و عبث آفریده نشده است، بلکه خالق قدرتمند، قهار و حکیمی دارد که از همه چیز آگاه و از همه چیزپرسان می کند، این ها بدانند که نمی توانند این ملت مسلمان و آزاده و انقلابی را نا امید و سرخورده کرده و از پای در آورند زیرا پروردگار بامظلومان است.
من در سفرهای که به خانه و وطن و شهر و دیار و کشورم داشتم و با دید و بازدید های که با مردم شریف و نجیب خود انجام داده ام بر این باورم که انشاءالله آینده از آن مردم مسلمان ما است و با هرسختی دو آسانی است که انشاءالله به سراغ شان آمده ومی آید، همان گونه که مردم ما بیش از یکدهه سرخط همه اخبار دنیا بودند، و همۀ دنیا چشم به پیروزی ومؤفقیت شان دوخته بود و در حق شان دعا می کرد و نهایتاً کامیاب و مؤفق گردیدند امروزه هم، همۀ جهان مظلومیت مردم ما را درک نموده و انشاءالله در نهایت سربلندی و سعادت شامل حال مردم ما، و سرافگندگی و ذلت برای دشمنان خاک و وطن ما حتمی است.
من در حالی که سال نو را به همه عزیزان و هموطنانم تبریک عرض می کنم نمی دانم که به چه عنوان و زبان وعبارتی از برادران، عزیزان، اقوام و نزدیکان و همۀ مردم شریف ما، در سفرهای که داشتم اظهار سپاس و امتنان کنم، زیرا یکباردیگر آن خاطرات دوران طولانی زندگی باعزیزان در کشور تازه گردید اما با تب و تاب دیگری و با گرمی و حرارت و با محبت وعلاقمندی غیر قابل وصفی، واقعاً برای من غیر منتظره بود، آنچه که به آن مواجه گردیدم.
در این اوضاع و احوالی که دشمنان دین و وطن و آن حیوان صفتان بی شعور و بی معرفتی که لحظۀ بخود نیامده و از آن متجاوزین و قدرتمندانی که کم مانده بود که دردنیا ادعای خدائی کرده وهمه چیز را به چالش بکشند، و برای رسیدن به امیال شوم خود ملیون ها انسان را از دم تیغ گذشتانده و جهان را به جهنمی تبدیل کرده بودند، هنوز هم درس عبرت نگرفته حیرانم. آن هائی که در افغانستان بدست این مستضعفان و مجاهدان و مؤمنان به خدا به چنان سرنوشتی مواجه گردیدند که نه برای خود شان و نه برای هیچ کسی در جهان قابل باور و یقین نبود، من در حالی که اوضاع فعلی را نامناسب ونا میمون می بینم اما در دلم شعله های از امید به آینده، آیندۀ تابناک برای ملت و مردم و کشورم روشن می بینم. خداوند یار و مدد گارشان، و سال پر بار و پرمیمنت و بامؤفقیت و سربلندی برای شان آرزومندم. بهاءالدین ضیایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر