نامۀ سرگشاده به :
قسمت پانزدهم
زمانی که سید جمال الدین افغان را مجبور به ترک خاک و وطن کردند و به دنیای غرب روی آورد و حال و هوای اجتماعی، اخلاقی و سیاسی این سرزمین ها را با تدبر و تأمل زیر مطالعه قرار داد، اعلام داشت: « من مسلمان را در شرق و اما اسلام را در غرب یافتم»، آیا او واقعاَ در این سرزمین ها با حقایقی روبرو گردیده بود، که قبلاً تصورش را نمی کرد؟ بلی. زیرا او در این سرزمین ها دریافته بود که پیروی از قانون و اصول و رعایت قانون و زانو زدن در برابر قانون یک فرهنگ جا افتاده و رایج و مورد قبول عامۀ مردم این سرزمین ها است.
پروردگارمی فرماید:
« خداوند آئینی را برای شما ( مؤمنان ) بیان داشته و روشن نموده است که آن را به نوح توصیه کرده است و ما آن را به تو وحی و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نموده ایم ( به همه ای آنان سفارش کرده ایم که اصول ) دین را پا برجا دارید و در آن تفرقه نکنید و اختلاف نورزید. این چیزی که شما مشرکان را بدان میخوانید ( که پا برجا داشتن اصول و ارکان دین است ) بر مشرکان سخت گران میآید. خداوند هر
که را بخواهد برای این دین بر میگزیند و هرکه ( از دشمنانگی با دین دست بکشد و ) به سوی آن برگردد، بدان رهنمودش میگرداند.» شوری:12
بشر در جستجوی فلاح، رستگاری، سعادت و خوشبختی است. کسی خوشبختی و سعادت را در مال و ثروت، کسی در چوکی و مقام، کسی در خانواده و فرزندان، کسی در قوم و نژاد، کسی در سرزمین و وطن، کسی در مذهب، گروه و یا حزب خاص، و به همین گونه اهداف و مقاصد کوچک و بزرگ دیگری جستجو می کند؛ بگونۀ مثال: چشم و صورت و یا جرأت و شهامتی جستجو می کند.
مال و ثروت اگر از طریق مشروع و حلال بدست آید و علاوه بر ادای ذکات آن و صدقاتی که بر آن مال می افزاید و باعث درمان زخم های می شود که در اثر فقر و ناتوانی بر مردمی تحمیل گردیده است، خیلی هم از زندگی با تنگدستی بهتر و افضل است، و مقام و منزلتی ( رسمی وغیررسمی ) هم که در سایۀ دستورات الهی و بر رعایت و جائب و مسئولیت های ایمانی و انسانی باشد؛ شایستۀ مقام انسان است و خیلی هم پسندیده است، تاجر، زارع، استاد، انجنیر و داکتری هم که زندگی شان را مطابق دستورات الهی سر و سامان دهند، یعنی همان گونه که برای مال و متاع، و کسب علم و دانش انسانی وقت خود را صرف می کنند، در ادای فرایض و واجبات الهی هم کوتاهی نکرده و به جهت فراگیری علم و آگاهی از دستورات الهی تلاش کنند می توانند در عرصه های وسیع مادی و معنوی به مدارج عالی علمی و عرفانی و انسانی رسیده و مصدر خدمات شایانی برای بشر و مقام انسانی خود شوند. در غیر آن به این معنی است که انسان فقط برای حوایج دنیای خود سعی و تلاش کرده و از دین و آخرت خود غافل گردیده است و بس.
اللهمَّ لا تجعل الدنیا اکبرهمَّنا ولامبلغ علمنا.
« خدایا دنیا را بزرگترین مقصد و کوشش و سرحد دانش ما قرار مده.»
پروردگارمی فرماید:
« برای انسان، محبّت شهوات ( و دلبستگی به امور مادی ) جلوه داده شده است، از قبیل: عشق به زنان و فرزندان و ثروت هنگفت و آلاف و الوف طلا و نقره و اسب های نشاندار ( و مرکب های ممتاز ) و چهارپایان ( همچون: شتر،
گاو، بز و گوسفند ...) و کشت و زرع. این ها ( همه ) کالای دنیای پست ( فعلی ) است و سرانجام نیک ( تلاشگران در راه حق ) در پیشگاه خدا است ( و همو داند که در آخرت به نیکوکاران چه چیزهائی عطاء خواهد کرد.» آل عمران: 14
« و کسی که از خدا و پیغمبر ( با تسلیم در برابر فرمان آنان و رضا به حکم ایشان ) اطاعت کند، او ( در روز رستاخیز به بهشت رود و همراه و ) همنشین کسانی خواهد بود که (مقرّبان در گاهند و ) خداوند بدیشان نعمت ( هدایت) داده است ( و مشمول الطاف خود نموده است و بزرگواری خویش را بر آنان تمام کرده است. آن مقرّبانی که او همدم شان خواهد بود، عبارتند ) از پیغمبران و راست روان ( و راست گویانی که پیغمبران را تصدیق کردند و بر راه آنان رفتند ) و شهیدان ( یعنی آنان که خود را در راه خدا فدا کردند ) و شایستگان ( یعنی سایر بندگانی که درون و بیرونشان به زیور طاعت و عبادت آراسته شد )، و آنان چه اندازه دوستان خوبی هستند! » سورۀ نساء:69
« ما همه ای چیزهای روی زمین را زینتِ آن کردهایم ( و جهان پر زرق و برق، و پر نعمتی را برای انسان ها آراسته ایم ) تا ایشان را بیازمائیم ( و ببینیم از آنان ) کدام یک کارِ نیکوتر میکند. » کهف:7
« ایشان را به نیکی ها و بدی ها آزمایش کردیم تا این که ( پشیمان شوند و از خواب غفلت بیدار و به سوی کردگار ) باز گردند.» اعراف: 168
« به پروردگارت سوگند! که حتماً (در روز رستاخیز از آنچه در دنیا مردمان انجام میدهند) از جملگی ایشان پرس و جو خواهیم کرد. » حجر:92
ما ( مسلمین ) از اسلام و ارزش های والای آن همیشه بهره مند گردیده و توانسته ایم، در مقاطع مختلف تاریخ، جمع کثیری از مردم مسلمان خود را به دور خود و عقیدۀ خود ( اسلام ) جمع کنیم ولی به نفع اغراض دیگری ( از آن ها ) بهره برداری کنیم. برخی گروه ها و کشورها تحت نام اسلام ایجاد گردید و اسمش، گروه اسلامی ..... و یا جمهوری اسلامی .... گذاشته شد ولی هر گز این را ه را نپیمودند، ویا از آن عدول کردند، هرچند مردم مسلمان و تشنۀ اسلام شعار اسلام- اسلام، سردادند، و در این را ه حاضربه قربانی شدند ولی چیزی حاصل شان نشد، و در همان اوایل ویا اواخر تشکیل گروه و یا نظام ( حکومت )، اسلام را یا کناز گذاشتند ویا دزدیدند.
در افغانستان همیشه شعارهای اسلامی سرداده شد، و به همین منوال زمانی که ندای جهاد فی سبیل الله بلند گردید، مردم مسلمان ومتدین ما که در دیانت خود سرآمد ملت ها و شهرۀ آفاق اند وبه دنبال گمشدۀ خود می گشتند، کوچک و بزرگ، پیر و جوان، فوج -فوج برای پاسخ به این ندای الهی
(جهاد ) حاضرگردیدند. مردمی را می دیدیم که با پیوستن به صفوف جهاد، همه آن علایق و ارتباطات و حتی عادات و رسوم و ظاهر و باطن خود را برای این امر مهم آماده ساختند. در اولین فرصت و پاسخ گویی به ندای جهاد لباس جهاد به تن کرده، سیل آسا به سوی مساجد، نماز و سایر ارکان اسلام روی آورده و در ظاهر و باطن خود دگرگونی و تحول عظیمی را ایجاد نمودند، یعنی نه تنها به فرایض و سنت ها حتی به مستحبات هم التفات کافی کرده، انسان های که هیچ گاهی در زندگی محاسن خود را ( ریش ) نگذاشته بودند، اکنون با ریش بزرگ و سیمای روحانی و معنوی و لباس های مرغوب افغانی چیزی که خیلی مرسوم همان اوضاع و شرایط بود، خود را برای ادای فرایض الهی ( نماز، جهاد .... ) مجهز کرده، ریش، فکول وپتو از علایم و نشانه های آن حرکت تاریخی و آن تحول زمانی بود.
یکی از روزهای قبل از سفر به این سرزمین ها، به همراه چند نفری گردهم آمده بودیم، یکی از افراد سرشناس جهادی از ترکیه تماس گرفته و شکایت کرده بود که من هرجایی که گشتم اسلامی نیافتم. من که متوجه عمق مسئله گردیدم؛ گفتم که به او بگو که راست می گویی، زیرا آنچه را که تو، به عنوان اسلام ویا مظهر اسلام می شناسی یعنی ریش، فکول و پَتُّو آنجا پیدا نمی شود و بیش از این خود را سرگردان نکن.
و اما همین که دوران جهاد به پایان خود نزدیک و خصوصاً از آن زمانی که همه چیز متحول گردید، و نظام جدیدی در کشوربه میان آمد، این بار تغییری وارونه رونما گردید که جمع کثیری با نیکتائی، و موهای جِل زده فرمایشی، با کوت و شلوار و دریشی، صورت و سیمای آرایشی، و قد و قامتی کاملاً غربی و فوق کلتور غربی به صحنه آمدند، برخی از این ها گویی که مدل های مد و فیشن هستند، و حتی چند قدم هم ازآن ها جلوتر. افسوس است..... ( ادامه دارد)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر