ازدواج اصلی از اصول فطری و اعتقادی
قسمت سوم
بسم الرحمن الرحیم
بهترین ملاحظاتی را که باید یک خواستگار مسلمان در نظربگیرد این است که در زمان خواستگاری، علاوه بردیانت و ایمان شخص مورد نظر، به عمل وی هم توجه کند، ودقت نماید که آیا شخص مورد نظر در علم و آگاهی، تفکر و تعقل، ادای فرائض و واجبات الهی، خُلق و خوی، عفت و پاکدامنی، کسب حلال و مشروع، عدالت و انصاف، جوانمردی وکرم و ده ها صفت عالی انسانی دیگر در چه درجه و موقعیتی قرار دارد. و از جانب دیگر چه نقطه ضعف های را شاید دارا باشد؛ مانند: کبر و غرور، بخل و بغض، غیبت و دروغ، حسد و کینه، دشنام و بد زبانی، سخن چینی و بهم اندازی، مکر و حیله، و ده ها عیب و اِشکال دیگری که هریکی می تواند درد سرسازبوده و باعث پریشانی گردد، و قبل از هر اقدامی برای ازدواج لازم است، که نه تنها انسان به این اکتفا و توجه کند که امکانات مادی مراسم عقد ازدواج را فراهم نماید؛ بلکه خود را هم، وزن نماید، که آیا برای این بارعظیمی که قصد آن را کرده است تا بدوش بکشد، آمادگی گرفته است و یا خیر؟ زیرا زندگی فردی خود بار سنگینی بر دوش انسان است، و اما زمانی که قصد آن را می نماید تا فرد دیگری را هم شریک زندگی خود گرداند، بار مسئولیت ها و وجائبش دوچندان می گردد، یعنی این که باید به بیند که توانائی های لازم را برای این امرمهم دارد ویا خیر؟ مانند: صبر و تحمل در برابر مشکلات و معضلات زندگی را دارد ویا خیر؟ آیا آمادگی ایثار و فداکاری را دارد تا اگر در زندگی خانوادگی به بحرانی روبرو می گردد حاضربه ایثار و فداکاری هست ویا خیر؟ آیا آمادگی عفو و گذشت، حلم و بردباری، شهامت و جرأت، وفا به عهد وپیمان را دارد ویا خیر؟ زیرا زندگی تنها به مشتی پول ومقام ومنزلت وزرق و برقِ ظاهری نمی تواند، خوشبختی وسعادت بیافریند. بلکه از انسان می طلبد تا آن ابزار و وسائل حیاتی را که شیرازۀ آدمیت انسان را می سازد آن ها را فراهم نماید. شاید خیلی از عزیزان براین نظر ایراد بگیرند، که در زندگی اجتماعی ما و در این حالتی که ما قرار داریم که نود درصد ما از سواد محرومیم و آن هائی هم که از بین ما سواد دارند از دانش و آگاهی لازم بهرۀ کافی ندارند، پس چگونه خواهد شد، سرنوشت ما و آیندۀ ما و اولاد ما؟ باید به عرض رساند: این است راه وطریقی که اگر انسان تلاش کند، بهترین نتایج و ثمرات آن را در زندگی برخواهد داشت. ولی من به این اعتقادم که در هر صورت ما مخلوقات و بندگان خدائیم، خدائی که ما را از پدران و مادران و در شرایطی آفرید، که با آفرینش ما، قادر به هیچ چیزی نبودیم، ولی با مرور زمان و با کمک ویاری والدین و مدد خداوندی براه افتادیم وجلو رفتیم و به جائی رسیدیم که تصورش را هم کرده نمی توانستیم و اگر به وضعیت موجود خود اکتفا ننموده و تلاش کنیم همه چیز طبق برنامه درست ومهیا خواهد گردید ولی با وجود آن هم و با همه علم و آگاهی و تجربۀ هم که کسب کنیم، باز هم کامل و بدون عیب و اِشکال بوده نمی توانیم، و فقط در حد توان خود مسئولیم ( لایکلف الله نفساً .... ) و به خدای بزرگ توکل کرده وهر لحظه از او استعانت می طلبیم. و بویژه در آغاز و ادامۀ زندگی خانودگی که بار انسان رو به سنگینی میرود باید این رابطه وپیوند خود با پروردگار را محکمتر و قوی تر گردانیده و از آن دعای که ورد زبان بیشتر مسلمین است: « خدایا به اندازۀ یک چشم به هم زدن، ما را به حال ما مگذار» ما هم بگونۀ بلا وقفه باید از خدا طالب مدد و کمک گردیده تا قادر گردیم این زندگی پر از فراز و نشیب را بگونۀ مناسبتری پُشت سرگذاریم.
دو نفری را در نظربگیریم که یکی از آن ها آدم پولدار و صاحب یک زندگی پُر از زَرق و برق و مرفه، و دیگری آدم متوسط الحال و اما در جستجوی لقمۀ نانی برای خانواده و فرزندان. آن یکی بدون در نظرداشت حلال و حرام، چه از طریق ربا و رشوت و چه ازطریق احتکار و نیرنگ به کمائی و ذخیره می پردازد؛ و
آن دیگری با هزار زحمت و خواری مصروف آن است تا آن چه را برای تهیۀ لقمۀ نانی کمائی می کند ازطریق حلال و با رعایت عهد وپیمان و راستی و صداقت و با روش های شرعی و انسانی باشد، آن یکی با فرزندانی بی مروت، مغرور، عیاش، و بی بند و بار؛
و آن دیگری با فرزندانی مؤمن و متدین، و پایبند اصول و با سواد و درس خوانده و مکتبی. و به همین ترتیب فرد دیگری را می بینیم که حسود، بخیل و فخرفروش و آن انسان دیگری را که سخی و جوانمرد و متوکل.آن یکی انسانی است بد خُلق، ماجراجو، خشونت طلب، و آن دیگری که صبور و متحمل و با عفو و گذشت، آن یکی طغیانگر و متجاوز ، ضعیف الایمان، به گونۀ که نه پایبند نماز، روزه، زکات و نه هم پایبند وجائب ومسئولیت های ایمانی و انسانی است، و آن دیگری که با احساس حضور و نظارت الهی زندگی اش با پیروی از دستورات، فرایض و واجبات الهی سپری می گردد و حتی در سنن ومستحبات هم کوتاهی نمی کند آیا کدام یکی از این دو گروه متفاوت، در انتخاب یک مسلمان با احساس ومتفکر و عاقل، برای پیوند و وصلت وقرابت پسندیده تر و شایسته تر اند.
ارسال شده توسط B. Ziaie در ۴:۱۱ ازدواج اصلی ازاصول فطری واعتقادی
Leuk
Opmerking plaatsen
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر