ziaie1

ziaie1

۱۴۰۱ فروردین ۱, دوشنبه

 4

10S170 1mo95aa39rtrc 22i01f6 
Gedeeld met Je vrienden
Vrienden
نامۀ سرگشاده به:
برادران و....
قسمت سوم
خیلی از افرادی را می بینیم که به تنهائی خود، از یک حزب و یک گروه فعالتر و موفقتر عمل می کنند. نه در حرکاتی ظاهری و نمایشی، بلکه در نتیجه و ثمرۀ که از تلاش های خود بر می دارند. این گونه افراد به هدف و مرامی که دارند نه تنها عمیقاً اعتقاد دارند؛ بلکه در راه هدف و آرمان خود مانند شمع می سوزند تا دور و بر خود را روشن بدارند. واما بالعکس خیلی احزاب و سازمان های را هم سراغ داریم که نه تنها به چامعه و مردم خود و به اعضای خود، حتی برای مسئولین و رؤسای خود هم هیچ طرح و برنامۀ مشخصی نداشته و هیچ کاری انجام نداده و نمی دهند. ما برادران زیادی داشتیم که در سخت ترین شرایطی که امید به هیچ چیزی نبود، تا پایان حیات (شهادت ) شان لحظه آرام نگرفتند.
ما همه یکجا حشر گردیده و مورد پرسش قرارمی گیریم که چه کردید. تعدادی می گویند که ما جان های شیرین خود را در طبق اخلاص گذاشته و در راه خدا قربانی کرده ایم و اگر ما، از فرصت های که در اختیار داریم به وجائب و مسئولیت های خود عمل نکنیم، درپاسخ به این سوال چه خواهیم گفت؟
از همه چیز از ما سوال می گردد. از صحت و سلامتی، ثروت و دارائی، خانواده و فرزندان، و از همه آن نعمت های بیشماری که خداوند به ما ارزانی داشته است. خصوصاً از وقت و فرصت های را که در اختیار داشته و داریم. ولی ما چه خواهیم گفت؟
در دورانی که به یکی از کمپ های مهاجرین اقامت داشتم متوجه گردیدم که برخی از سران و بزرگان احزاب چپ، از صبح تا به شام یا به شطرنج ویا به پربازی ( قطعه بازی) وقت خود را سپری می کردند و حرف شان این بود که چه کنیم، غیر از این کاری نیست که انجام دهیم. و کسانی می گفتند که خیلی خانواده های هستند که در بین پدر و فرزند و دختر و مادر بر سرکنترول تلویزیون مشاجره و جنگ است، هریکی می خواهد که کنترول تلویزیون را در دست خود داشته باشد تا بدین وسیله خود را مصروف و سرگرم نماید.
و اما در همین کمپ یکی از برادران، با سعی و تلاش شبانه روزی مؤفق گردید تا بهترین و مشهورترین تفسیر ( تفسیر صابونی ) را ترجمه و آمادۀ چاپ سازد
ما فرصت های خوبی در اختیار داریم که اگر برای آن برنامه ریزی کنیم، می توانیم به وجائب و مسئولیت های خود کما حقُهُ عمل کنیم. امروز برادران زیادی الحمدالله دست بکار اند و در تمام سطوح و با تمام توان و استعدادی که دارند، مشغول انجام وظیفه و وجائب خود اند، و اما بصورت نه منسجم و منظم بلکه بصورت پراگنده، کسی به شعر و شاعری و کسی به نوشتن ونویسندگی و کسی به کنفرانس و سخنرانی و کسی به درس و استادی و کسی به دعوت و فراخوانی مشغول اند. اگر زمینۀ لازم بوجود آید که اکثر این برادران با یک همآهنگی و با در نظرداشت اولویت ها و مسائل حساسی که همه با آن روبرو هستیم طرح واحد و تلاش واحد و برنامۀ واحد داشته باشیم شاید بتوان بیش ازپیش به خیلی از نیازها و خواسته ها و مسایلی که همه را به خود مشغول نموده است، راه حل بهتری جستجو کنیم. باید اولویت ها را جستجو و به ترتیب مشخص سازیم.
امروز جنگ وحشتناکی نه تنها در سطح کشور بلکه در سطح منطقه و جهان در جریان است که شناخت حق از باطل را مشکل و مشکلتر ساخته می رود، و اگر حق و باطل هم تشخیص گردد، این سوال مطرح است که آیا طرف حق مجاز است، آن گونه با طرف مقابل خود عمل کند که طرف با وی می کند. موشگافی این مسائل از اولویت هاست و خصوصاً خون های که به دست دو طرف مسلمان ریخته می شود، دو مسلمانی که هیچ شکی در مسلمانی و اعتقادات شان نیست، ولی شاید یکی از جانبین به گروهی مربوط باشد که به مراکز شیطانی وصل است و یا به گروهی ارتباط داشته باشد که هیچ نقطۀ وصلی در بین آن ها و اسلام نیست و بهمین ترتیب این هر دو مسلمان هنگام رویا روئی از خود آن گونه عکس العمل هایی را نشان میدهند که با افکار و اعتقادات هیچ کدام و لااقل با اعتقادات یکی از طرفین مطابقتی ندارد و اگربا افکاریک جانب همخوانی داشته باشد با جانب دیگر غیر قابل همخوانی است.
اختلاف ونفاقی که همه چیز را به نابودی روبرو کرده است و هیچ کسی هم حاضر نیست تا یک قدم عقب نشینی کند. اختلاف و نفاقی که از بین دو نفر آغاز می گردد و سپس در سطح خانواده تا اجتماع و تا یک ملت و اکنون در سطح ملت ها و در نهایت تا سطح قارَّه ها به شدت ادامه دارد.
ادب و اخلاق بطور عام به سقوط مواجه گردیده است و همۀ آن ارزش های والای اخلاقی و انسانی که یک روزی معیار اصلی شخصیت انسان بحساب می آمد امروز جایش را ارزش های پست مادی فراگرفته است. و از همین گونه پرابلم های بی شماری که دامنگیر ما و جامعۀ ما وجهان گردیده است.
این چه شوری است که در دور قمر می بیینم - همه آفاق پر از فتنه و شر می بینم. ( حافظ شیرازی (
این حالتی که در شعرحافظ به ملاحظه می رسد بیانگر اوضاع نا بهنجاری است که در همان دوره و شاید در ادوار مختلف دیگربر جوامج حاکم بوده باشد. و اما پس از مدتی با تلاش و کوشش های انسان های با درد و با احساس و مؤمنی، این اوضاع چنان متحول گردیده است که باور کردنی نیست.
ما در گذشته ها و دراوار مختلف، هر زمانی که به دشواری هایی روبرو گردیدیم به این و آن امید بسته و از این و آن قدرت ..... تقاضای کمک و حمایت کردیم و اما بزودی مزۀ تلخ چنین کمک ها و حمایت هایی را هم چشیدیم، ما باید بخود بیائیم و خود به درمان درد خود بپردازیم و این در صورتی ممکن خواهد بود که خود را در جایگاه اصلی خود قرار داده و از این حالت متحیر و سرگردان، متلون مزاجی و رَر اندورَی، انزوا و افسردگی، یأس و نا امیدی، ضعف و ناتوانی، عذر و معذرت خواهی که هرکدام این ها بیماری و به عبارتی دیگر به دور از کرامت انسانی است، خود را رهائی بخشیم. البته بیشتر کسانی را که با ایشان آشنائی دارم؛ الحمدالله، مقام خود را با همه شائسته گی اش درک و در حد توان به آن عمل کرده اند و اما خیلی کسانی را هم سراغ داریم، که مانند یک فیلسوف همیشه کار شان فقط به انتقاد و انگشت گذاری به این و آن سپری می گردد و نه تنها بر امور خورد و ریزه انتقاد می کنند، بلکه تا جائی پیش می روند که نه تنها به افراد معمولی بلکه به بزرگان و امامان و حتی مذاهب و ادیان هم انگشت انتقاد می گذارند، و شعار می دهند، گویی که نوابغی هستند که اگر کسی مانع شان نمی گردید، نه تنها امور مهمی را انجام میدادند بلکه دنیا را هم متحول می ساختند، اما زمانی که میدان عمل فرا برسد شاید از ترس این و آن چیز موهوم زبان به کام هم نیاورده و گوئی معیوب و معلول و معذوراند. این گونه افراد فرصت طلب در زمان سختی و مشقت به سوراخ ها پناه برده و هیچ گاهی حاضر نمی گردند که بغییر از خود و شکم خود به چیز دیگری فکرکرده و یا لحظۀ وقت خود را صرف نمایند و لیکن در دوران گشایش وپیشرفت ... آن گونه ظاهرمی گردند که گوئی دایه های مهربانتر از مادر اند و همه کس مدیون و قرضدار ایشان و همه چیز از برکت این ها محقق گردیده است. _ ادامه دارد.) بهآءالدین ضیایی
آدرس وبلاگ : ziaiebeha.blogspot
ذکری حاجی سید عبدالعظیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر