جمعه 14 مارچ 2014 مطابق 23 حوت 1392
بهاءالدین ضیائی
قیام خونین بیست و چهارم حوت هرات
بنام خداوند بزرگ ، پروردگار عالمیان
قسمت اول
فردا شنبه بیست و چهارم حوت 1392 است ، روزی که انسان را بیاد بیست و چهارم حوت سال 1357 می اندازد که در آن بیست وپنج هزار انسان بی گناه ، از زن و مرد و خورد وبزرگ مردم هرات بدست گروه وحشی و ظالمی به خاک و خون کشیده شدند .
چیزی که مایۀ حیرت است این است که هرکسی از این جریان تعبیر و تفسیری دارد ، شوروی ها این قیام سراسری و این رستاخیز میهنی را به خارج نسبت دادند و تهمت زدند و افتراء کردند ، عوامل خلق و پرچم به سرمایه داران و فیودالان و ارتجاع نسبت دادند ، عناصر بی خبر و خوش خیالی که زندگی را در خواب و خیال صرف می کنند آن را به یک حرکت خود جوش و بی هدف و بی مایۀ نسبت دادند که هیچ انگیزه و اساس فکری و هیج درون مایۀ عقیدتی نداشته و فقط بر مبنای احساسات و عواطف براه افتاده است و از همه درد آور آن که ، دوستان نا آگاه و از خود راضی را می بینیم که این رستاخیز مردمی و این انقلاب اسلامی و این جهاد فی سبیل الله را می خواهند با این عظمت و وسعت آن به این و یا آن کس و یا آن چیز بی معنی نسبت دهند .
برای این که جریان مذکور بصورت دقیق ریشه یابی گردد و دیده شود که چه عوامل و اسبابی دست بدست هم دادند تا چنین انقلابی با این عظمت و وسعت آن بوقوع پیوندد ، انقلابی که آغاز گر یک حرکت بزرگ بود به سوی نابودی یک اندیشه و یک مکتب و یک ابرقدرت زمان .
هرات از لحاظ جمعیتی پس از کابل دومین و از لحاط بزرگی و مساحت، یکی از چهار شهربزرگ افغانستان به حساب می آید.
و از جانب دیگر، اگر افغانستان را از جهات بار معنوی آن در نظرگرفته و پیشینۀ علم و آگاهی ، دانش و فرهنگ و شعر و ادب را در آن جستجو کنیم به این نتیجه می رسیم، که افغانستان همیشه بر سه ستون بزرگ استوار بوده است یعنی غزنه ، بلخ و هرات .
و اما هرات در طول تاریخ خود ، و از جهات موقعیت جغرافیائی ، که در مسیر شاهراه بزرگ ابریشم قرار داشت ، نقطۀ تلاقی تمدن های شرق و غرب به حساب می آمده است.
در گذشته های دور گفته می شد که:
« جهان اقیانوسی است و در این اقیانوس مرواریدی است و آن مروارید هرات است .»
و از هرات بنام « خاک اولیاء » هم یاد می کنند.
هرات ازجهات آبدات تاریخی و مراکز بزرگ علمی و معنوی جایگاه خود را دارد . مسجد جامع بزرگ هرات ، ارگ هرات ، مناره های هرات ، زیارتگاه خواجۀ انصار و مولانا عبدالرحمن جامی و ده ها ساختمان و بنای دیگر نماد های باستانی و تاریخی و علمی این دیار اند که بیانگر تمدن و مدنیت های پیشرفته در ادوار مختلف تاریخ بوده است و چنانچه هرات گهوارۀ تمدنی تاریخ خراسان هم شناخته می شود .
هرات در سال 2009 و پس از تحقیقات سازمان یونسکو دربین شهر های مختلف جهان ، شامل برنامۀ هزار شهر و هزار زندگی این سازمان گردید .
و اما پس از قیام بزرگ 24حوت 1357، هرات بنام شهر خون و قیام لقب گرفت و این قیام را عامل اصلی فروپاشی شوروی هم می دانند.
این تعبیر های مختلف ازهرات ، بی مناسبت نیست وهرگاه بخواهیم در مورد هرات و انقلاب بیست و چهارم حوت 1357 چیزی بگوئیم و بنویسیم ، باید به تاریخ کهن هرات مراجعه کرده و به بینیم که این سر زمین از چه تاریخ و کلتور و از چه جایگاهی درمنطقه و جهان برخوردار بوده که به این سر زمین ویژگی خاصی بخشیده است . و این چند سطر مختصر برای چنین هدف بزرگی کافی بوده نمی تواند .
هرات علاوه برپیشینۀ علمی و فرهنگی یعنی دارا بودن مراکز بزرگ علمی و فرهنگی ، مدارس و حلقات درسی و تعلیمی ، خصوصاً فراگیری علوم متداول و از جمله علوم دینی و فلسفی و یکی از غنی ترین مراکز علمی منطقه و جهان بحساب می آید و همچنین با موقعیت خاص خود و با آب فراوان و زمین هموار و آمادۀ کِشت ، یکی از بهترین فرصت ها را برای زراعت و مالداری در اختیار داشت و دارد و چنانچه حاصلات زراعتی و مالداری علاوه بر تأمین مایحتاج مردم به بیرون از ساحۀ هرات هم ارسال می گردید .
همۀ این امکانات ( مادی و معنوی ) ، به هرات نه تنها یک وجهۀ منطقه ای بلکه وجهۀ جهانی بخشیده بود که بر این مبنا همیشه مورد تاخت و تاز غارت گران و دشمنان قرارمی گرفت و هرگاه تاریخ را ورق زنیم می بینم که هرات با همه آن پیشرفت های معنوی و مادی بارها مورد تاخت و تاز متجاوزین قرار گرفته و با قبول تلفات انسانی زیادی ویران گردیده است .
تجاوز اسکندر مقدونی ، چنگیزیان ، صفویان ، قاجاریان و شوروی ها مشت نمونۀ خروار است . ( ادامه دارد ) بهاء الدین ضیایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر