یا بسم الله الرحمن الرحیم

قسمت دوم

مطابق آیات کلام الله مجید؛ چه کسان وبا چه مشخصاتی به فلاح ورستگاری می رسند؟

    پس ازاولین آیات سورۀ مبارکۀ بقره که در رابطه با انسان وانسان شناسی است، وافراد جامعه را به سه دسته یا گروه تقسیم کرده است؛ اینک برای توضیح وتأکید بیشتر، برمسئولیت ها ووجائب هرمسلمان دربرابرخدا وبندگان خدا، می فرماید که این کافی نیست که  روی به جانب مشرق ویا مغرب کنید ( به دیانت وایمانداری تظاهرکنید )، بلکه باید علاوه برایمان داری صادقانه، ازنازونعمت ها ( مال ودارائی ) خدادادی که دراختیاردارید، بلادریغ درراه خدا وبرای رضای خدا وبرای مستحقین ونیازمندان صرف کنید وبا صدق وصفا به تعهدات خود دربرابرخدا داخل میدان عمل شده وبرای کارخیروادای مسئولیت ها ووجائب خود دربرابرخدا وبندگان خدا ورسیدگی به امور مسلمین آستین ها را برزنید. این است راه نجات وراه رستگاری؛ کسانی که این راه را برگزیده اند به مقصد رسیده اند وچنین می فرماید:

لیس البران تولوا وجوهکم قبل المشرق والمغرب .... بقره: ( 177 )

   « نیکوکاری آن نیست که )  هنگام نماز) روی به جانب مشرق یا مغرب کنید ( هدف این نیست )؛ زیرا نیکوکاری آن است که کسی به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارایی خود را با وجود علاقۀ که به ان دارد؛ در راه دوستی با خدا وبا طیب خاطربه اقارب، یتیمان، نیازمندان و در راه ماندگان و در آزاد کردن بندگان ( اسیران ) صرف کند، و نماز به پا دارد و زکات مالش را (به مستحق) بدهد، و نیزنیکوکار، آنان اند که با هر که عهد بسته‌ اند به موقع خود وفا کنند و درحال تنگدستی و سختی و هنگام کارزار صبور و شکیبا باشند. ( کسانی که بدین اوصاف آراسته ‌اند) آن ها به حقیقت راستگویان وآن ها به حقیقت پرهیزکارانند.»

   درحالی که گفته نشده است که این کتاب ( قرآن حکیم ) هادی وراهنمای گمراهان است؛ بلکه درآولین آیات کلام الله مجید گفته شده است که این کتاب هادی و راهنمای متقیان ( پرهیزگاران ) است، حالا باید دید که این کتاب چه نقش دیگری درسروسامان دادن به زندگی افراد وسایراقشارجامعه اسلای ایفا می کند.

    درآیات سورۀ نمل؛ خداوند چنین می فرماید: این کتاب؛ هدایت وبشارت است برای مؤمنین، مؤمنینِ که ازفیوضات وبرکات کلامش بهره مند می گردند. پس باید دید که مؤمنین چه کسانی اند؟

   پروردگاردرمورد مؤمنین چنین می فرماید:  

تلک آیات القرآن وکتاب مبین؛ .... النمل: 1-2-3

   « این آیات قرآن وکتاب مبین، وسیلۀ هدایت وبشارت برای مؤمنان است؛ ان هایی که صلاة ( نماز ) را برپا می دارند، زکات را ادا می کنند وبه آخرت یقین دارند.»

   وسپس درسورۀ لقمان می فرماید که این کتاب هدایت ورحمتی است برای محسنین.

تلک آیات الکتاب الحکیم؛... لقمان: 1-2-3

    « این آیات کتاب حکیم، مایۀ هدایت ورحمت برای محسنین ( نیکوکاران ) است، آن هایی که نماز را برپا می دارند وزکات را می پردارند و آن هایی که به آخرت ایمان دارند؛ آنان برطریق هدایت ازپروردگارشان اند، وآنان اند رستگاران. »

   درآیات فوق، ایمان به خدا، ایمان به غیب وملائکه وایمان به پیامبران الهی وایمان به روزآخرت وادای زکات وانفاق مال وجه مشترکی است که به صراحت بیان گردیده است ورستگاری وفلاح انسان به پاسداری ازاین ارزش ها منوط ومربوط گردیده است کسانی که با اخلاص ایمان آورده وصدق وصفای خود را درعمل نشان داده اند، فائض ورستگارخوانده شده اند.

   واما پروردگاردرآیات ذیل سورۀ نحل، رسول اکرم ( ص ) را مخاطب قرارداده می فرماید که این کتابی است برای هدایت، رحمت وبشارت برای مسلمین، ما تورا گواه عملکرد امتت ( مسلمین ) قرارخواهیم داد، آن هایی که اوامر و نواهی پروردگارشان را جدی بگیرند؛ فائض ورستگارخواهئد بود.

ویوم نبعث فی کل امة شهیدا ... النحل: 89- 90

    « ( به یاد داشته باشید ) روزی را که ازهرامتی، گواهی ازخود شان برآن ها برمی انگیزیم؛ وتو را گواه برآنان ( امتت ) قرارمی دهیم، وما این کتاب را برتو نازل کردیم که بیانگرهمه چیز، ومایۀ هدایت ورحمت وبشارت است برای مسلمین، خداوند به عدل واحسان وبخشش به نزدیکان فرمان می دهد وازفحشا ومنکروستم نهی می کند.»

   دراین سوره ( نحل ) آن آیاتی که قبلاً در سوره های مختلف، و دررابطه با متقیان، مؤمنان ومحسنین ( نیکوکاران ) نازل گردیده است، همه را با هم جمع کرده می فرماید:  که این کتاب هدایت، رحمت وبشارت است برای مسلمین؛ آن هایی که هرگاه با خدا عهد وپیمان بستند، به عهد خود وفا می کنند! وسوگند ها را بعد ازمحکم ساختن نمی شکنند، درحالی که خدا را کفیل وضامن خود قرارداده اند.

   مشکلات عدیدۀ که دامنگیربیشترما مسلمین است، ازعدم ایمان وایمانداری نیست، بلکه مشکل عمدۀ ما ازجدی نگرفتن عهد وپیمانی است که با خدا بسته ایم و درعمل به آن چه مکلف گردیده، پای بندی نکرده ایم.

پروردگارمی فرماید:

احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا ...العنکبوت: 1

   « آیا مردم می پندارند که به صرف این که گفتند ( به خدا ) ایمان آورده ایم، بحال شان رها شوند وهیچ امتحان شان نکنند؟ »

   بیشتر آن هایی که دریک خانوادۀ متدین بدنیا آمده اند؛ خانوادۀ که تربیۀ دینی فرزندان شان، یکی ازآرزوهای شان بوده وبه همین ملحوظ به یک مدرسۀ دینی ویا دارالحفاظ  ثبت نام شان کردند، دراین مدارس قرآن حکیم را حفظ  و درتلاوت وخوش الحانی نمرۀ بالا را بدست آوردند ویا این که صرف ونحو، فقه واصول را به پایان رساندند.  جمع کثیری ازاین مشتاقان دین وقرآن نه تنها درکشورما، بلکه درسراسر جهان پس از این که شب و روزخود را برای فراگیری علم ودانش و دعوت الی الله سپری کرده ودراین راه ازجان ومال خویش مایه گذاشته وآمادۀ قربانی گردیدند؛ صادقانه وخالصانه درراه حق وپیاده کردن دستورات الهی مبارزه کرده اند؛ ویا هم آن هایی که عوامل گوناگون ویا درد ورنج وبلا ومصیبت آن ها  را به سوی خدا کشاند وبه یک صوفی، پیرومرشد اقتدا کردند ویا این که جهت علم  وآگاهی وعرفان وبرای آن که ازقافلۀ مدنیت عفب نمانده باشند، بصورت فردی، به سراغ دین ودیانت رفتند، دربیشتراین حالات واحوال  نه به سراغ دعوت انبیاء وپیام، پیامبران اوللعزم ( علیهم السلام ) وخاصتاً پیام حیاتی وسرنوشت سازآن حضرت ( ص ) رفتیم که می فرمایند: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ بلکه نخست به حافظ، سعدی، مولانا، واقبال روی آوردیم، با وجود آن که خیلی چیزها آموختیم، ودرهرقدم ازخیروبرکاتی بهره مند شدیم؛ اما غافل ازاین که هرچه حاصل کرده وآموختیم؛ ازسرچشمۀ هدایت ورحمت وازمنبع اصلی علم وحکمت ( قرآن حکیم ) مستقیماً فرا نگرفتیم، ازقرآن بیشتربه حفظ وخوش الحانی اکتفا کردیم ودراین زمینه ها مسابقه دادیم؛ واما ازمعانی ومفاهیم کلمات، آیات وپیام اصلی پروردگارغافل گشتیم. ازایمان وشروطش وازاسلام وارکانش وازقرآن واحادیث ناب محمدی که انسان را به کمال می رساند وازانسان موجودی می سازد که ملایک به آن خم شده ودربرابرش تعظیم نموده وتحت فرمانش قرارمی گیرند. فقط به ظواهرش اکتفا کردیم؛ نیامدیم که خدا را آن گونه که هست ودرقرآن وسایرادیان ابراهیمی به ما ارائه گردیده است، درمورد آن تأمل کنیم، ایمان به خدا دربین ما انسان ها عمومیت دارد، وبیشترانسان ها خدا را به صفت خالق خود قبول دارند وحتی مشرکین قریش هم مردم بی ایمان نبودند بلکه به خدا ایمان داشتند؛ اما به خدا شریک قرارمی دادند. بیشترما، نیامدیم که تلاش کنیم خدا را ان گونه که هست بشناسیم وازاوامرودستوراتش آن گونه که به آن  فراخوانده شدیم، اطاعت واجابت کرده و به تحقیق وتفحص درزمینه به پردازیم، همین گونه ازایمان به غیب، ایمان به ملائکه، ایمان به قدرخیروشر، و ایمان به روزآخرت بدون درنگ رد شده ومفاهیمی چون تقوای الهی، صبروتوکل، دلسوزی وترحم و... را درآئینۀ شفاف قرآن واحادیث نبوی آن گونه که شایستۀ آن است جستجو نکردیم.  ربنا لا تواخذنا ان نسینا واخطأنا ... ( ادامه دارد )

 ( ادامه دارد )

 بسم الله الرحمن الرحیم

قسمت اول

خداوند ( ج ) دراولین آیات کلام خود ( قرآن حکیم )، مردم را به سه دسته یا گروه تقسیم کرده است.

گروه اول آن هایی که ایمان می آورند

ذلک الکتاب لاریب فیه، هدی للمتقین ... بقره: ( 1- 5 )

« این کتاب که هیچ شکی درآن نیست، راهنمای پرهیزگاران ( متقیان ) است. آن کسانی که به جهان غیب باور دارند ونماز را برپا می دارند وازآنچه به آن ها روزی داده ایم انفاق می کنند، وکسانی که آنچه به تو وبه ( پیامبران ) قبل ازتو فروفرستاده شده است باور، وبه روز آخریت یقین دارند. آنان کسانی اند که ازجانب پروردگارشان، ازهدایتی ( عظیم ) برخورداراند وآن ها رستگاران اند. »

گروه دوم آن هایی که ایمان نمی آورند وکافرمی شوند

ان الذین کفروا سواءُ علیهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لایؤمنون..... بقره: ( 6 -7 )

« همانا کسانی که کفر ورزیده اند، برای شان یکسان است، چه آن ها را بترسانی وچه نترسانی، ایمان نمی آورند....»

گروه سوم آن هایی که می گویند ایمان آوردیم واما ایمان نیاورده اند

ومن الناس من یقول آمنا بالله وبالیوم الآخروما هم بمؤمنین، ..... بقره: ( 8 – 20 )

« وازمیان مردم کسانی اند که می گویند: ما به خدا وروز رستاخیزایمان آورده ایم، اما آن ها ایمان نیاورده اند. آنان خدا وکسانی را که ایمان آورده اند، فریب می دهند ودرحقیقت آن ها فریب نمی دهند، مگر خود شان را، ولی نمی دانند ( نمی فهمند ). در دل های ایشان بیماری است، وخداوند بربیماری آنان می افزاید وبرای آن ها به سبب دروغی که می گفتند، عذاب درد ناکِ است.

وهنگامی که به آنان گفته شود، در زمین فساد نکنید، می گویند: همانا ما اصلاح طلبانیم. هرآئینه آنان فساد کنندگان اند، ولی نمی فهمند.

وهنگامی که به آن ها گفته شود: ایمان بیاورید، همان گونه که مردم ایمان آورده اند. گویند: آیا ایمان آوریم، همان گونه که بی خردان ایمان آورده اند؟ آگاه باشید که ایشان بی خردان اند ولی خود نمی دانند.

وهرگاه با کسانی که ایمان آورده اند، روبرو گردند، می گویند: ما ایمان آورده ایم وچون با شیاطین خود خلوت کنند، می گویند: ما با شما هستیم، بی گمان ما استهزا کننده گان ( مؤمنان ) هستیم. خداوند آنان را استهزا می نماید وسرکشی آن ها را افزوده وآن ها را رها می کند تا به سرکشی وطغیان ادامه دهند. آنان کسانی اند که هدایت را به گمراهی معاوضه کرده اند، پس تجارت آن ها سودی ندارد وهدایت یافته گان نیستند.

مثال آن ها همانند کسانی است که آتشی برافروختند وزمانی که اطراف شان روشن شد، خداوند روشنایی را ازآن ها گرفت وآن ها را با انبوهی ازتاریکی وظلمت رها کرد به گونۀ که نبینند. آن ها کر اند، گُنگ اند و کور اند. و( ازراه خطا ) برنمی گردند.

یا همچون کسانی اند که به باران شدیدی گرفتارآمده باشند که ازآسمان فرو ریزد و درآن تاریکی ها و رعد وبرق باشد و ازترس صدای صاعقه ها ومرگ انگشتان خود را درگوش های شان نهند وخداوند کافران را احاطه نموده است. ...»

هرگاه تاریخ پرازفرازو نشیب اسلام ومسلمین را ورق زنیم می بینیم که پس ازبعثت رسول اکرم ( ص ) وظهوراسلام؛

آنانی که به رسول خدا بیعت کرده وبه عهد وپیمانی که با خدا و رسول خدا بستند، ازبین ابن ها فقط پرهیزگاران ومتقیان بودند، که ازدل وجان وبا صدافت و راستی به خدا ایمان آورده و ایمان به خدا، ملائکه، پیامبران، کتب آسمانی، تقدیرو ایمان به روزرستاخیز را یگانه راه نجات، فلاح ورستگاری خود وبشریت دردنیا دانسته و پایبندی خود را به این اصل واصول عملاً نشان دادند؛ واین ها بودند که به فلاح ورستگاری رسیده اند، اینان ( پیامبرویاران با صفا وصدیقش ) که با وجود همۀ موانع ومشکلات، مخالفت ها ومقابله ها نه تنها سست و متزلزل نگردیدند؛ بلکه با صبروتحمل وایثاروفداکاری به پیشرفت ها وپیروزی های عظیم دست یافتند تا جایی که درزمانی کوتاه، دوابرقدرت زمان را ازسرراه خود برداشته و موجود یت خود را به صفت یک فکرواندیشه نجات بخش ویک دین وآئین عدالت گستروجهان شمول ارائه کردند.

گروه دوم کسانی که با این فکرواندیشه واین دین وآئین جدید وبا این رسول، پیام رسان وفرستاده الله به مخالفت ومقابله برخواسته ( مشرکان قریش و.. . ) وحاضربه قبول این دین وآئین جدید نگردیدند و نه تنها حاصل ودستآوردی نداشتند، بلکه درمدت زمان کوتاهی با خسارات دنیایی واخروی عظیم مواجه گردیده ونشانۀ ازایشان باقی نماند.

واما گروه سوم کسانی اند که نه ایمان آوردند ونه هم ظاهراً کافرشدند؛ بلکه زندگی را با دودلی وتزویر، اغواگری ودوروئی، وبا خیالپردازی وتخیلات حسی سپری کردند، با پیشرفت اسلام ومسلمین درصف مؤمنین قرارگرفته واظهارایمان واسلام نمودند و زمانی همین که اسلام ومسلمین با چلنج های مخالفین ودشمنان شان روبرگردیده ودرشرایط دشواری قرارگرفتند، اینان به صفوف مخالفین روی آورده و بیزاری، تضاد واختلاف خود با اسلام ومسلمین را آشکارساختند.

درآیات هفده تا بیست سورۀ بقره، حالات عجیب وغریب این گروه واین گونه افراد بیان گردیده است، آن هایی که ازصدراسلام تا امروز، با تمام توان دربرابراسلام ومسلمین قرارگرفته اما با شکست ورسوایی همیشگی مواجه بوده اند. ( ادامه دارد )

 

1l5tS luSocjpScsuonSlisoe fured2l020  · 

Gedeeld met Openbaar

افراط وتفریط، درکشورما، خصوصاً دررابطه با زن ها همیشه فاجعه آفرین بوده است. ضرب المثلی است که گویند: « نه به آن شوری شور و نه به این بی نمکی».

این جابجائی زن ها دردستگاه های مختلف دولت که بظاهرازحمایت وپشتیبانی نهاد های بظاهر مدنی هم برخورداراست، ازاوایل رژیم فاسد کرزی تا امروزجزء برنامه های آن ها بوده است. نهاد های شیطانی که یک روز بخاطر معضلات اساسی جامعه وکشور، همچون: انتحاروانفجار، فقروفاقه، بیماری ومرض، دامن زدن به تعصبات نژادی ومذهبی، بیکاری وفرار ازکشور، دزدی های سازمان یافته وچور و چپاول بیت المال که همۀ هست ونیست کشوربه شمول بانک ها را به غارت بردند، فساد تمام عیاردرتمام ارگان های کشور، تولید واعتیاد به مواد مخدر، ظلم واجحاف برطبقات محروم ومظلوم کشور و... صدای خود را بلند نکرده، بلکه خود یکی ازعوامل این مصیبت وپریشانی ملت ودولت اند.

طرح جدید جابجا کردن زن ها به صفت معاونین والی ها، درهیچ یک ازکشورهای آزاد ودیموکرات وحتی درفاسد ترین رژیم های حاکم در جهان این گونه لک بخشی های صورت نمی گیرد، این رژیم وترکیب مسخره ومبتذل آن فقط وفقط برای نابودی کشور و ویرانی همۀ زیرساخت های معنوی ومادی کشورطراحی وبمنصۀ اجرا درآمده است، همان گونه که اولاً ریاست دولت را به فساد وسپس به فحشا کشانده، بگونۀ که گندشان درسطح ملی و بین الملل برآمد ورسوای عام وخاص گردیدند، هم اکنون که برخی ازوالی ها، هنوزهم به این گند و لجنزارکشانده نشده اند تمام تلاش وکوشش برهمین مبنا است تا هیچ واحد ومرجعی باقی نماند که بر روی آن بتوان حساب بازکرد. این طرح ها وبرنامه های شیطانی بصورت کل، فقط وفقط برای یأ س ونا امیدی مردم ما است. پروردگار ،مردم مظلوم ومجاهد ما را ازشر این اشرار درامان بدارد.

 6 jaar geleden

Bekijk je herinneringen

Actief

Behauddin Ziaie

1t7 tojrSpusoionthsoeolrteedi 201S5s  · 

Gedeeld met Je vrienden

تبریکی بمناسبت عید سعید فطر

درحالی عید سعید فطر را به هم وطنان و سایرمسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض می کنم که جنگ ودرگیری وکشتار، چه درافغانستان وچه هم درسایرنقاط جهان ازسوریه تا مصرو ازعراق تا یمن به شدت ادامه دارد.

ما (مسلمانها) درحالی به پیشوازیکی ازاعیاد بزرگ خود ( عید سعید رمضان) میرویم که دنیای اسلام دریک تب وتاب عجیب وغریب و دریک حالت انفعالی بی سابقۀ بسرمیبرد که استقبال ازبزرگترین عید را که می باید بصورت طبیعی برگزارگردد بچالش کشیده است و درعوض شادی ومسرت، غم واندوه جانکاهی امت اسلامی را به کام خود فروبرده است.

دیکتاتوری ویکه تازی دردنیا به پایان خط خود نزدیک می گردد و آن هم بصورتی که شاید جهان را به نابودی کامل روبرو سازد، بخصوص دردنیای اسلام که این پدیدۀ شوم بیداد می کند و درهمین لحظاتی که مردم مسلمان دراقصی نقاط جهان درتدارک برگزاری مراسم عید اند، ملیون ها نفردرحالت آوارگی دردشت وکوه ودریا سرگردان و ده ها هزارنفردیگرازبهترین انسانهای روی زمین درزندان های جهنمی و هزاران نفرازشریفترین ومظلوم ترین فرزندان انسان در زیرساطورجباران وقصابان قرن بیست ویکم (قرن مدرنیته ومدنیت وافتخار...؟!) ودیکتاتورهای وحشی وفراعنۀ کوچکی مثل سیسی واسد ومالکی وصالح قراردارند، قرنی که ازمدرنیه و مدنیت درآن دم میزنند، وبلند گوها و تلویزیون ها ازپشرفت و پیشقدمی انسان به سوی جهانی دیگرغیرازکرۀ زمین حکایت دارند.

ودرحالی که درآن سوی جهان هم افراط وتفریط وحشت آفریده است – سرمایه داری و کمونیزم دریک مسابقۀ خطرناک با یکدیگر، ملت ها را به بردگی کشانده ویک فضای جنگلی وحشتناکی را دردنیا حاکم گردانیده اند که غیرقابل وصف است. درهمان مهد دیموکراسی وآزادی ودرهمان مرکزبزرگ قدرت و ثروت که مدعی آبادانی جهان وسرمایه گذاری درکشورهای فقیراند، ملیون ها انسان با فقرو تنگدستی پنجه نرم می کنند، وجائی که به آسمان خراشها معروف است مردم بدون خانه و سرپناه شب را درزیرپل و پلچک ها درحالی که لقمۀ نانی برای خوردن نمی یابند، به دنبال لحظۀ آرامش، به مواد مخدرپناه می برند، درحالی که ازیکسو ( اینها ) مدعی وحامی دیموکراسی و آزادی و انتخاب وحقوق بشراند، ازجانب دیگردرحمایت و پشتیبانی و تحکیم قدرت این دیکتاتور ها و درجهت جلوگیری ازفروپاشی این نظام های فرعونی واین جباران و قصابان لحظۀ غفلت نمی ورزند، زیرا آن آسمان خراشها ثمرۀ پیوند و دوستی و رابطۀ نزدیک با این جنایتکاران است که سود فراوان برایشان به همراه می آورد، وچنانچه می بینیم که پس ازهرزد وبند پنهانی وآشکار، بلافاصله قرارداد های ملیاردی بسته میشود و متعاقب آن می بینیم که چگونه این داد وستدها خائنانه انجام می یابد.

و آنطرف دیگر، کمونیزم حاکم برجهان است که ازچین تا روسیه علاوه برمردم خود، جوامع و ملت های بیشماری را به اسارت درآورده و باکشتارواعدام وپاکسازی وزندان، تحت عناوین مختلف، کما حقُهُ به قانون جنگل عمل می کنند. آن سرمایه داری بی بند وباراست که آن کمونیزم خَشَن و آن سوسیالیزم لجام زده (برانسان ) را برای انسان ها به ارمغان آورده است. افراط وتفریط دردنیا بیداد می کند ونتیجه اش همین است که امروزشاهد آن هستیم (مسابقه درچوروچباول ملت های فقیر واشغال ومداخله وحمله وهجوم وویرانی وکشتار).

نمی گویم که این ها هیچ کارخوب و ارزندۀ را انجام نداده اند و قبول دارم که پول وسرمایه رفاه وآسایش می آورد وقبول دارم که توزیع ثروت وسرمایه دربین اقشارفقیرومستمند می تواند حلال مشکلاتی باشد اما چه درآنسو و چه دراینسوی تمدن کنونی بشریت، نمیتوان آرامش وآسایش را برای بشریت احساس کرد چنانچه که آمارنشان می دهد، افسردگی و پریشانی بشرازهرزمان دیگری درتاریخ محسوس و مشهود است زیرا با این ابزارکهنه وپوسیدۀ که درطی قرنها کارآمد نبوده است، نمیتوان با آن، زخم ها ودرد های بشررا التیام بخشید.

واما درد آوراین است: کسانی که ازداعیۀ رهبری جهان اسلام دم می زدند وازمدعیان دفاع ازاسلام ونهضت ها وجنبش های اسلامی بودند درکناراین فراعنه ودیکتاتورها ودشمنان اسلام قرارگرفتند و تا ویرانی و نابودی کامل کشورها وملت ها به همان روش خود ادامه دادند و آن گروه ها ودسته جاتی هم که خود را ازپاسداران قبلۀ مسلمین قلمداد می کردند و سنگ دفاع ازاسلام و ارزشهای والای اسلامی را به سینه می زدند دیدیم که چگونه به همه عهد وپیمان های خود پُشت پا زدند و با بدست آوردن برخی امتیازات وفرصتهای زود گذردرکناراین دیکتاتورها وگروه های ضاله وسکولارقرارگرفتند و درتوطئه برچیدن بساط اسلام ومسلمین سهم فعالی گرفتند.

هنگامی که جهاد ومقاومت مردم مسلمان افغانستان به دروازۀ های پیروزی نزدیک گردید، ریگان رئیس جمهوروقت امریکا خواهان ملاقات با رهبری جهاد افغانستان گردید وحمایت وپشتیبانی کامل خود را ازجهاد مردم افغانستان اعلام کرد وهمین که متعاقب آن دنیای غرب به برخی ازاهداف خود که فروپاشی قسمتی ازامپراطوری شوروی وآزادی اروپای شرقی اززیریوغ روسیه بود دست یافت، ازهمان روزهای اول معلوم شد که دنیای غرب به عهد وپیمان های خود با مجاهدین تجدید نظرنموده وبالعکس با روسیه هم پیمان گردیده است. چیزی که امروزثمرۀ آن را می چشد.

وبهمین صورت زمانی که جنبش های عربی و اسلامی می خواست تحت عنوان بهارعربی شکل بگیرد این دنیای غرب با تمام بوق وکرنا به استقبال آنها رفته و حمایت خود را ازاین حرکت ها و جنبش ها اعلام نمودند ولی همین که میخواست این حرکت ها شکل عملی به خود بگیرد یکباره با آن مواضع قبلی خود پُشت پازده و بالعکس درکنارآن جنایتکارانی قرارگرفتند که درطی یک قرن، با زوربرچه بربالای مردم خود حکومت کرده وازهیج جنایتی ابا نورزیده بودند.

بدا بحال بشریتی که هنوزهم درخواب وخیال بسرمی برد واحساس آن می کند که شاید ازاین اربابان زر و زور و قدرت روزی به نوایی خواهند رسید.

و اما تا زمانی که فرزندان آدم درعوض عهد و پیمان، حیله وتذویررا مشعل راه خود قراردهند، ودرعوض عدالت وانصاف جبروظلم، و درعوض دلسوزی وترحم کینه وانتقام ، و درعوض صداقت وراستی افترا و تهمت و درعوض جوانمردی وکرم ماجرا جوئی وسوء ظن ودرعوض دوراندیشی و سعۀ صدر کبروغرور، و درعوض تساهل وتسامح و تساند طغیان وتجاوزدربین اولاد آدم حاکم باشد، روزبهتر و خوشترازاین را کسی نخواهد دید.

بهاءالدین ضیائی