ziaie1

ziaie1

۱۳۹۵ فروردین ۱۴, شنبه

نامۀ سرگشاده به:
برادران ........
قسمت هژدهم
   درطی نامه های گذشته به عرض برادران رساندم که وضعیت موجود ما بگونۀ ای است که برای ما وعامۀ مردم ما درد آور، وبرای کسانی که با ما هم نظروهم عقیده نباشند ویا آنانی که به ارزشهای والای معنوی وانسانی باورنداشته باشند شاید شادی آوروخوش آیند بحساب آید، اما حقیقت این است که وضعیت موجود ما ومردم ما وکشورما قابل بقا ودوام نیست. زیرا عوامل واسباب گوناگونی دست دردست هم داده است تا هم خود ما، دروضعیتی قراربگیریم که حالت طبیعی وسالم وشایسته نبوده زیرا قادربه ایفای وجائب ومسئولیت های که بردوش ماست نگردیده ایم، وهم مردم وکشورخود را به یک بحران تمام عیاررها کردیم.
   هرگاه بخواهیم تا خود را ازاین وضعیت موجود ی که با آن روبروهستیم، خارج کرده وقادربه ایفای وجائب ومسئولیت های عظیمی گردیم که بردوش ما قراردارد ایجاب می کند تا اولاً خود را وسپس ماحول خود وپس ازآن جمع واجتماع خود را سروسامان داده یعنی سازماندهی کنیم. عدۀ شاید احساس کنند که تنظیم وسازمان همان چیزی است که ما دردوران جهاد برحق خود به آن مبادرت ورزیده بودیم وآنهم کمیته های مختلف ....، نه خیر.
اولاً باید که تنظیم وسازماندهی را ا زخود آغازکنیم : ان الله لا یغییربقوم.....

  « خداوند حال و وضع هیچ قوم وملّتی را تغییر نمی‌دهد (و ایشان را از بدبختی به خوشبختی، از نادانی به دانائی، ازذلّت به عزّت، ازنوکری به سروری، و ... و بالعکس نمی‌کشاند) مگراین که آنان احوال خود را تغییر دهند.» الرعد:11
   به این معنی که باید خود را ازلحاظ جسمی وروحی، ازاین حالت موجود خارج کنیم یعنی تغیراتی کمی وکیفیی را درزندگی جسمی وروحی خود بوجود آوریم. زیرا تا زندگی فردی خود را سروسامانی نبخشیم غیرممکن خواهد بود که قادرگردیم تا به زندگی دیگران ( مردم خود ) یعنی دراموراجتماعی سروسامانی بخشیم.
اولاً: پرابلم های جسمی ما بصورتی است که اکثراً به بیماری های مختلفی گرفتاریم واین مشکلی است که همۀ ما ومردم ما بگونۀ کم ویا زیاد به آن دست وپنجه نرم می کنیم این بیماریها عوامل گوناگون دارند ویکی ازعوامل عدم تندرستی وسلامت ما، آن نعماتی است که خواهی نخواهی دراختیارما قراردارد ولی بدون رعایت اصل واصول صحی ازآنها استفاده کرده وحد ومرزاستفاده ازنعمت های الهی را رعایت نمی کنیم وبرهمین مبنا است که درد ومرض وبیماری دربین ما وجامعۀ ما، بیش ازجوامع دیگری بیداد می کند، برخی بیماری ها ازسؤتغذیه وکمبود مواد غذائی لازم بوجود می آید وبرخی دیگراززیاده روی دراستفاده ازمواد غذائی سبب بیماری میگردد که بیماری های شایع دربین ما ( خواص ) اززیاده روی دراستفاده ازمواد غذائی بوجود می آید وبناءً، باید که دروضعیت جسمی خود آن تغیراتی را که بدن به آن نیازدارد، یعنی مطابق اصل واصول صحی معیاری زندگی خود را عیارکرن وازجسم وبدن خود محافظت کردن وقدم های مؤثرعلمی وعملی را برداریم. گویند که عقل سلیم دربدن سالم است. تا بدن سالم نباشد انسان قادربه ایفای وجائبش گردیده نمی تواند. این حالت بیماری وبیمارگونه، علل وعواملی دارد واکثراً به علت بی توجهی ویاغفلت خود ما برما عارض می گردد، شاید شده باشد که درشرایطی قرارگرفته باشیم که ازنعمات حلال وفراوان خداوندی برخوردارگردیده، واین نعمات فراوان ودلپذیرسبب شده باشد که ما دراستفاده ازآنها افراط کرده باشیم وبراین اصل که این نعمت ها حلال اند، به پیمانۀ بیشترازحد ضرورت ازآن ها استفاده کرده باشیم. مثلاً نعماتی که چربی بیشترویا قند بیشتردارد، بخاطراینکه باعث تقویت وجود می گردد وازنعمات الهی است به عواقب سؤآن توجه نکرده وبدون رعایت اصول صحی، ازآن ها استفادۀ بیش ازاندازه کرده باشیم واین عمل ما سبب آن شده باشد که به بیماری قند ویا بیماری چربی خون ویا فشارخون مبتلا گردیده وخود را به یک معضلۀ روبروکرده باشیم. شکم های بزرگ نشانه وعلامۀ افراط درزمینه است وعلاوه براثرات زیانباروعمیق برصحت وسلامت ما، ضرب المثلی است که گویند: « بلای که شکم دارد ازوی ترس وحراسی نیست.» به این معنی که هرکسی که تحت تأثیروفرمان نفس قرارداشته باشد به آسانی حاضراست که تحت تأثیرمزَّه ولذت قرارگرفته و یا با هرهدیه ویا تحفه ویا آنچه که موردعلاقه ونیازوی است کناربیاید، آن آدمی که قادربه تنظیم وکنترول سیستم غذائی اش نمی گردد، شاید خود را دربرابرخیلی ازپیشآمد های مهم دیگرزندگی هم کنترول کرده نتواند.
اکثراین نازونعمت های که دردوروپیش ماست، کباب خوش مزه ویا پلوخوش مزه وخوش طعم که بوی وطعمش ......اگرچنانچه توجهی دقیق وموشگافانۀ به این ناز ونعمت ها نگردد وفقط به رنگ وذائقه ومزَّه آنها ویا به اشتها ومیل انسان گذاشته شود وبه مقدارواندازه وحد ومرزمورد نیازانسان توجهی صورت نگیرد، به بلا ومصیبتی بدل می گردد که سرانجام آن برای انسان فاجعه بارخواهد بود. مثلاً آب نعمت خداوندی ومایۀ حیات است که اگرکمی با آن بی احتیاطی گردد باعث غرق ویا مرگ انسان می گردد وهمۀ نعمات دیگرخداوندی هم ازاین قراراست که اگربه عواقب سؤاستفاده ازآن ها توجه کافی صورت نگیرد وتنها به مزَّه وذائقه وطعم آنها توجه گردد نه تنها برای انسان مثمرثمری نخواهد بود بلکه باعث عذاب ودرد ویا هم مرگ انسان خواهد شد، وعامل اصلی مبتلا شدن به بیشتراین بیماری ها لذت ومزَّه ای است که انسان را به خود می کشاند ومهمترین نقش را درزمینه، نفس انسانی ایفا می کند، نفسی که برای انسان عزیز، اما اگربه دقت مورد توجه قرارگیرد، خطرناکترین دشمن انسان است که با غرایزلجام گسیختۀ مثل حرص وآزوهوی وهوس رابطه وپیوند نزدیکی دارد وروزنی بسوی شیطان هم درآن گشوده است که اگرانسان هرلحظه آن روزن را نبندد فاجعه آفرین می گردد، یعنی درصورتیکه کنترول نشود انسان را به بردگی می کشاند، ویکی ازبدبختی های بشردرطول حیاتش، چه درگذشته ویا درحال بندگی نفس است که بیشتر انسانها آگانه ونا آگاهانه آنرا به خدائی گرفته ومی پرستند. نقش شیطان هم که مانند سایه درتعقیب انسان است، درزمینۀ آصیب رساندن به صحت وسلامتی وازجمله ضربه زدن به مغزودماغ واخلال درعقل وارادۀ انسان چیزی است که همه ازآن غافلیم.
همین که یکی ازشروط ایمان، عقیده به آخرت است، واسلام به آخرت تأکید وترکیززیادی کرده است، تنها به معنی این نیست که هدف اسلام ازآخرت تنها وتنها روزمحشراست بلکه همانگونه که اسلام دررابطه با محاسبه اعمال درروزآخرت تاکید فرموده است دررابطه با نتایج اعمال انسان دراین دنیا نیزهشدارداده وازپیامد اعمال انسان درهمین دنیا برحذرداشته است. برخی اموربگونۀ ای است که همان لحظه انسان ثمرش را برمی دارد وبرخی سپس ویا درآخرعمرودرنهایت یک قسمت نتیجه اعمال خود را انسان درهمین دنیا بدست می آورد که متأسفانه انسان ازآن غافل است. ودرمورد سیستم غذائی مناسب برای انسان روایت معتبری وجود دارد وآن این که:«غذای صبح را که برای جسم وجان انسان مفید است وبدن به آن نیازمبرم دارد به تنهائی میل کن، وغذای ظهررا با دوست خود صرف کن یعنی نصف کن واماغذای شب را به دشمن خود حواله کن»، یعنی شب چیزی نخور، زیرا شب برای استراحت است ومعده هم باید استراحت کند. درروایات مستند آمده است که دردوران یکی ازخلفای راشدین، یکی ازهمسایگان، طبیبی را جهت مدوای بیماران مسلمان فرستاده بود تا کسانی را که بیمارمی گردند مدواکند واما دردوسال متوالی کسی برایش مراجعه نکرد ووی مجبورگردید تا به خلیفه وقت مراجعه کرده وازجریان جویا شود که به چه علت کسی برایش مراجعه نمی کند، آن خلیفۀ عادل برایش می گوید: « ما مردم مسلمان یک سیستم غذائی خاصی داریم که قبل ازآنکه سیرشویم دست ازخوردن غذا برمیداریم وبناءً کمتربیمارومریض می شویم.» امروزدربین ما آنگونه رسم ورواج های مُصرفانه راه پیداکرده است که نه به چند قسم غذا، بلکه مازاد برآنچه درسایرکشورهای غنی وثروتمند جهان رائج است، ما درحیف ومیل ودراصراف، ازهمه پیشی گرفته وبه درجۀ..... رسانیده ایم. وچنانچه حالت ظاهری ما هم گویای از حالت اصراف وزیاده روی را دارد زیرا اکثرمایان با شکم های بزرگ، گردن های کلُفت وچشمها ورُخسارسرخ رنگی درآمده ایم که غیرقابل باوراست. آنچه دربرخی کشورهای اسلامی می گذرد، وآن سرمایه ها وثروت های عظیم وسرمایه داران بزرگ با لباس های آراسته وسفید وبا آن علم وآگاهی ودانش وبا حج وزیارتی که هرسال انجام میدهند وگوئی که موجوداتی اند ازنسل فرشته گان واما .... درحالی که با فاصلۀ یک قدمی شان، مردمی را می بینیم که دربدترین شرایط انسانی واسلامی زندگی خود را ازبین زباله ها تأمین می کنند، ومشخص است که به یک رکن مهم اسلام یعنی ( زکات وصدقات اموال ) بی توجهی گردیده واین عوامل باعث افراط وتفریط وسبب این بی عدالتی وظلم گردیده است. این چه مسلمانی وچه مصیبتی است که با آن روبروهستیم؟ ومهمترین اصل عبادتی دیگری را که یکی ازارکان مهم اسلام است وعلاوه براثرات عمیق برزوایای مختلف زندگی انسان برای صحت وسلامی انسان حیاتی است روزۀ ماه مبارک رمضان وسایرروزه های مسنون ونفلی است که اگربطورمنظم به آن ها توجه گردد می تواند خیلی ازافراط وزیاده روی های سیستم غذائی انسان را جبران نموده وزندگی انسان را متحول گرداند. ( ادامه دارد)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر