ziaie1

ziaie1

۱۳۹۵ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

نامۀ سرگشاده به:
برادران........
قسمت چهاردهم
بسم الله الرحمن الرحیم
وعدالله الذین آمنوا.....
   « خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌ اند وکارهای شایسته انجام داده ‌اند، وعده می‌دهد که آنان را قطعاً جایگزین (پیشینیان، و وارث فرماندهی و حکومت ایشان) در زمین خواهد کرد (تا آن را پس از ظلم ظالمان، درپرتوعدل و داد خود آبادان گردانند) همان گونه که پیشینیان (دادگرو مؤمن ملّتهای گذشته) را جایگزین (طاغیان و یاغیان ستمگر) قبل از خود (در ادوارواعصاردور و دراز تاریخ) کرده است ( وحکومت و قدرت را بدانان بخشیده است). همچنین آئین (اسلام نام) ایشان را که برای آنان می‌پسندد، حتماً (در زمین) پا برجا وبرقرار خواهد ساخت، و نیز خوف و هراس آنان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌سازد، (آن چنان که بدون دغدغه و دلهره از دیگران، تنها) مرا می‌پرستند و چیزی را انبازم نمی‌گردانند. بعد ازاین (وعده‌ ای راستین) کسانی که کافرشوند، آنان کاملاً بیرون شوندگان (از دائره‌ ی ایمان و اسلام) بشمارند (و متمرّدان و مرتدّان حقیقی می باشند ).» النور: 55
   آن معضلاتی که ما ومردم ما وجامعۀ ما را به پریشانی های عدیدۀ دچارکرده است، کلید حل آن دراختیارپروردگارودرنهایت بدست من وشماست واگرما، انسانهای پایبند اصول بودیم وطبق دستورات الهی وبا رعایت اصول انسانی واخلاقی عمل می کردیم اولاً به این معضلات گرفتارنمی گردیدیم، وبازهم که گرفتارگردیده بودیم اگردرجستجوی راه حل اساسی ( تسلط برهوی وهوس وپیروی ازاوامرونواهی پروردگار) برای آن می بودیم، می توانستیم راه علاجی برای آن ها پیدا کنیم.
خداوند می فرماید: والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا...
   « کسانی که برای (رضایت) ما به تلاش ایستند و در راه (پیروزی دین) ما جهاد کنند، آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود (و مشمول حمایت و هدایت خویش) می‌گردانیم، و قطعاً خدا با نیکوکاران است (و کسانی که خدا در صف ایشان باشد پیروز و بهروزند).»
   دنیا محل امتحان وآزمایش انسان است، واین امتحان ازاوایل زندگی انسان آغازوتا پایان عمرش ادامه می یابد.امتحان ازهمه چیزوخاصتاً ازچیزی که انسان مدعی آن است، بظورمثال: انسانی که مسلمان است، هرگاه ازوی سوال کنند که چه می خواهد وچه تصمیمی درزندگی دارد شاید بگوید که می خواهم تا مسلمان زندگی کنم، وبرای اینکه زندگی سالمی داشته باشم به علم نیازدارم وبناءً علم دین می آموزم، ودرنهایت تصمیم به آن دارم تا مطابق دستورات پروردگارعمل نموده ووجائب خود را بگونۀ لازم انجام دهم وازاین گونه آرمانها واهداف ومقاصد. ولی معلوم نیست که آیا مطابق به هدف وآرمانی که دارد عمل می کند ویا خیر؟
انسان ترکیبی است ازروح وجسم، وپروردگاراورا ازظاهروباطنی برخوردارکرده است که ظاهرش  صورت وباطنش ( که نفس، جان، دل و روح گفته اند) سیرت انسان را به تصویرمی کشد وهمانگونه که پروردگارصورت انسان را زیبا وشایسته آفریده است، که آنرا حُسن خَلق گویند، سیرتش را هم بوجه احسن آفریده است، که آنرا حُسن خلق گویند.
   همانگونه که جسم وازجمله صورت انسان مثل چشم وابرو وبینی ولب ودهان وغیره، درجایگاهش  زیباست، وبا ایمان بخدا ورعایت دستورات الهی وحفظ بهداشت اگرانسان درحفاظت وسلامتی آنها بکوشد همیشه راحت وآرام است وبرزیبائی آنها افزوده می گردد، ولی هرگاه تغیری دروضعیت طبیعی هریکی ازآن ها بوجود آید ویا یکی ازآنها صدمه دیده وآنرا انسان ازدست بدهد مثلاً چشم، دندان( نظافت وحفاظت آنها را رعایت نکند) ویا رخسارانسان با زخمی لکه دارگردد، دراین حالات انسان زیبائی خود ویا صورت خود را ازدست داده، وصورتش دارای عیب ونقص می گردد، به همین ترتیب سیرت ویا باطن انسان است که پروردگارآنرا با الطاف بی پایان خود به انسان اعطا کرده است مانند: عزم واراده، شهامت وجرأت، حرکت وجنبش، و.... واگراین خصلت ها با ایمان به خدا همراه گردد ترکیبی می گردد که با بهترین خوی وخصلت های انسانی مزین گردد، مانند: زهد وتقوی، حلم وبردباری، شجاعت ودلیری، عدالت وانصاف، جوانمردی وکرم، ثبات وپایداری، عفو وگذشت، صبروتحمل وده ها خصلت عالی انسانی که سیرت انسان مسلمان را تشکیل می دهد، واما اگردرعوض این خوی وخصلت های عالی، خوی وخصلت های شیطانی وزشت برانسان غلبه کند، مانند: کبروغرور، بغض وبخل، خشونت وپرخاشگری، مکروحیله، طغیان وتجاوز، همۀ آن تصویرمعنوی انسان به باد فنا رفته وازانسان چیزی به نمایش می گذارد که وحشتناک است. زیبائی های صورت بقدری دل انگیزونشاط آفرین است که گاهی سبب می شود تا انسان مفتون وعاشق آنها گردد، یهمین صورت آن زیبائی های سیرت هم بحدی جالب وجذاب است که درخیلی موارد دیده می شود که انسان های نه تنها خوش صورت بلکه خوش سیرت به بهترین وپرجاذبه ترین ومحبوبترین انسانها تبدیل گردیده اند، تاجائی که افراد وجمعیت ها وملت های زیادی حاضرگردیده اند که جان خود را هم درپای آن ها قربانی کنند. درخیلی ازموارد پیش آمده است که انسان با یکی ازاین صفات عالی انسانی مثلاً: خُلق وخوی نیکو، رحم وعطوفت، برادری واخوت، وشهامت وجرأت.... توانسته است تا ده ها وصدها وهزاران انسان را شکارسیرت نیک وشایستۀ خود گرداند، وبرعکس اگرانسانی این خصائل عالی انسانی اش ضعیف ویا آنها را ازدست داده ودرنهایت به لجنزاری روبروگردد آنگاه همه چیزش را....
لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم.
« ما انسان را (از نظر جسم و روح) در بهترین شکل و زیباترین سیما آفریده‌ایم.» سورۀ التین: 4
   اسلامی که همۀ خیروبرکات وهمۀ ارزشهای والای انسانی واخلاقی را باخود دارد وبه همان پیمانه انسان را به مبارزه و مقابله و رویاروئی با هرگونه غرایزلجام گسیخته ونا هنجار، بی بند وباری وفساد، خوشگذرانی وعیاشی، سد شکنی وتعصبات ودرنهایت، سقوط درلجنزارارتداد فرا می خواند، اگرانسان کمی ازخواب غفلت بیدارگردد وبه اسلام نه تنها روی آورده بلکه به ریسمان الهی چنگ زده وازخداوند بزرگ طالب مدد گردد، بزرگترین مؤفقیت هایی را درزندگی نصیب می گردد. افسوس که.... دنیا طلبیدیم وبه مقصد نرسیدیم – آیا چه شود عاقبتی نا طلبِ ما
اسلام عبارت است از« تسلیم وامتثال» یعنی پذیرفتن امرونهی امرکننده، بدون اعتراض، واین دین ازآن جهت « اسلام » نامیده شده است که اطاعت امرخدا وتسلیم شدن به فرمان خدا، لازمۀ آن است بدون اعتراض.
   اسلام برپنج بنا ( ستون ) استواراست واولین آن ایمان به خدا یعنی پذیرفتن قلبی کلمۀ طیبه وکلمۀ شهادت (یقین) واقراربرزبان است. واقامت نماز، وادای ذکات، وروزۀ رمضان، وحج بیت الله شریف.
   ایمان هم با شش اصل استواراست که ایمان به خدا (ج)، ایمان به ملائکه، ایمان به کتابهای خدا، ایمان به پیامبران الهی، ایمان به قدرخیروشروایمان به روزآخرت.
   ایمان با عمل است وعمل انسان بیانگرومبین ایمان انسان است. واسلام هم با رعایت اصول واساسات آن (پنج بنا ) استوارمی گردد یعنی تحقق پیدا می کند.
   گفتاروکرداردوپدیدۀ ایست که یکی مکمل دیگری است، گرفتاربدون کرداربی مفهوم وبی معنی است وکرداربدون عقیده وایمان هم، ارزش دنیائی دارد اما هیچ بهرۀ اخروی بهمراه ندارد. یعنی نزد پروردگارازهیچ ارزشی برخوردارنیست.
   پروردگارمی فرماید: لِمَ تَقُولون ما لاتفعلون .
   « ای مؤمنان! چرا سخنی (به دیگران) می‌گوئید که خودتان برابرآن عمل نمی‌کنید؟» یعنی چیزی را که انجام داده نمی توانید، وعده ندهید ویا نگوئید.»
   وپروردگاردرآیات 2-3 سورۀ عنکبوت می فرماید: « همین که گفتید ما ایمان آوردیم، فکرمی کنید که ما شما را به حال شما رها کرده ومورد امتحان قرارنمی دهیم، نه بلکه شما مورد آزمایشات سخت قرارمی گیرید تا مردمی که راست می گویند ازمردمی که دروغ می گویند ومردم خبیث ازمردم طیب  شناخته شوند. »
            آب درکوزه وما تشنه لبان می گردیم – یاردرخانه وما گِرد جهان می گردیم
    اسلام اگرآنگونه که هست به اصول واساستش عمل گردد چنان تحولی را درزندگی فرد واجتماع بوجود می آورد که قابل تصورنیست، مشکل عمده درعمل به آن است. شاید افرادی استدلال کنند که این پریشانی ما ناشی ازعدم علم وآگاهی ما ومردم ما ازدین ما است ؟ من این استدلال را قبول ندارم زیرا همان اسلامی که درطی قریب به دودهه جهان شمول گردید وآنهم بالوسیلۀ تعدادی اندک وانگشت شمار،  ( کم من فِئةٍ قلیلةٌ...)
   « چه بسیارند گروههای اندکی که به فرمان خدا (توفیق نصیبشان شده است و) بر گروههای فراوانی چیره شده‌اند. و خداوند با بردباران (و در صف استقامت‌کنندگان) است.» بقره: 249
    اما آنها کسانی بودند که آنچه را دیده ویا شنیده ویا اخذ می نمودند، با یقین وتوکل، صداقت واخلاص، تواضع وفروتنی، ثبات وپایداری ،وبا اعتماد به نفس وعزم وارادۀ قوی، وبا فرجام اندیشی ورعایت عهد وپیمانی، که بسته بودند، بلادرنگ به آن عمل نموده و درزندگی خود ونزدیکان وبرادران خود عملی می ساختند.
اِنما کان قول المؤمنین اذا دعوا الی اللهِ ...

   « مؤمنان هنگامی که به سوی خدا ورسولش فراخوانده می شوند تا میان آنان داوری کنند سخنشان تنها این است که می گویند: شنیدیم واطاعت کردیم ورستگاران واقعی ایشان اند وهرکس ازخدا وپیغبرش پیروی کند وازخدا بترسد ( پرواکند یعنی بی پروائی خدا را نکند ) وازاوبپرهیزد،این چنین کسانی به مقصود خود رسیدگانند.» ( ادامه دارد)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر