ziaie1

ziaie1

۱۳۹۲ دی ۲۳, دوشنبه

داستان هاروت  و ماروت
     مفسران نوشته اند که هاروت و ماروت دونام سریانی است  و دو فرشتۀ آسمانی هستند و علت آمدن آنها برزمین آن است که مردم در زمین ستم ها کردند و ناموسها دریدندو شراب خوردند و مستیها کردند و زناکردند . فرشتگان به  خدا  عرض کردند : خدایا ، بند گان  را آفریدی که تورا نافرمانی کنند؟ خداوند فرمود : اگر آن نیروی شهوت که در آنها است در شما بود شما هم چنین می کردید .
     گفتند : خداوندا مارا نسزد که نافرمانی کنیم و  خلاف امر تو رفتار نمائیم ! خداوند فرمود از میان خود تان دو فرشته بر گزینید تا من  در آنها شهوت آفرینم ! آنان  هاروت و ماروت را برگزیدیند که از همه پارسا تر بودند ! خداوند در آنها نیروی شهوت آفرید و روانۀ زمین کرد تا در میان مردم داور و کارگزار باشند ! و خداوند به آنها سفارش کرد که شرک میاورید ، خمرنخورید ، زنا مکنید ، آدم مکشید، گوشت خوک مخورید و در داوری ستم و بی  داد مکنید !!
     ایشان به زمین آمدند و روز ، کارسازی مردم می کردند و شب به آسمان  باز می گشتند ! روزی زنی زیبا  ، زهره نام با طرف خود نزد آنها به داوری آمد ، گویند این زن پادشاه زاد ای از کشور پارس بود ، فرشتگان چون زیبائی او را دیدند در دل هوای زن کردند و داور ی را به تأ خیر انداختند و اورا در خانۀ خود دعوت کردند تا کام دل از او گیرند!! آن زن سرباز زد و گفت : اگرشمارا ازمن مرادی است ، نخست باید مانند من بت پرست شوید و آدم بکشید و شراب بنوشید آنها گفتند این کار ها از ما به دور است و ما نتوانیم انجام دهیم ، سه بار  این گفتگو میان آنان بود تا بار سوم که شهوت کار خود را کرد گفتند از آن چهار کار که گفتی شراب خوردن برای ما از همه آسانتر است ! و ندانستند که شراب مادر همۀ جنایتها و گناهان است !پس خمر خوردند و مست شدند و کام خود را از آن زن برگرفتند ، در آن حال کسی از کار آنها آگاه شد ، آنان از ترس فاش شدن راز ، او راکشتند ! تاهم آدم کشی و شراب خوری و  زنا کاری مرتکب شدند!
     در آن حال ، خداوند ، فرشتگانرا از کار آنها آگاه ساخت و از آن  پس برای مردم زمین از خداوند آمرزش خواستند ! و نوشته اند که به آن زن اسم اعظم آموختند و او به آسمان شد لیکن فر شتگان او را مانع شدند و خداوند هم صورت وی بگردانید تا ستاره ای سرخ در نزدیکی زمین شد و نام او به عربی زهره و به فارسی ناهید و به زبان نبطی بیدخت است !
     مفسرا ن نوشته اند :پس از آن که آن دو فرشته مرتکب گناه شدند نتوانستند به پرستشگاه خود باز گردند و پرو بال خود را ناتوان دیدند و از کردۀ خود پشیمان شده نزد ادریس رفتند تا نزد خداوند شفاعت کند . خداوند آنها را میان عذاب دنیا و آخرت مخیر کرد ، آنها عذاب دنیا را خواستند  ، و  ازین پس آنها را سرنگون به چاهی در انداختند که به تشنگی و در آتش گرفتارند!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر