روایات مستند ودرس های آموزنده ازمعارف اسلامی
بدان که مقام اول ازمقامات دین، یقین ومعرفت است. پس ازمعرفت خوف خیزد؛ و ازخوف زهد، صبر و توبه خیزد؛ و از زهد و توبه، صدق و اخلاص و مواظبت برذکر و فکر بر دوام پدید آید؛ و از آن اُنس و محبت خیزد، و این نهایت مقامات است؛ و رضا، تفویض وشوق، این همه خود تَبَع محبت باشد. پس کیمیای سعادت پس ازیقین و معرفت خوف است، هرچه پس از آن است، بی وی راست نیاید؛ و این به سه طریق بدست آید:
اول به علم و معرفت؛ که چون خود را وحق- تعالی – را بشناخت ازحق – تعالی- بضرورت بترسد ( البته از محاسبه حق تعالی ). و ابواب معرفت که از آن خوف خیزد، بسیاراست وهرکه عارفتر، ترسانتر. چنانچه در روایت است که « جبرئیل (ع) ورسول (ص) هر دو می گریستند، وحی آمد برایشان که چرا می گریید؟ حال آن که شما را ایمن بکرده ام....
طریق دوم ، آن است که اگر از معرفت عاجز آید، صحبت با اهل خوف کند تا خوف ایشان به وی سرایت کند؛ واز اهل غفلت دورباشد؛ و از این خوف حاصل آید.
طریق سوم، آن است که چون این قوم را نیابد که با ایشان صحبت کند – که در این روزگار کمترمانده اند- حال وسیرت ایشان بشنود و ازکتب برخواند. و ما بدین سبب بعضی از احوال انبیا و اولیا درخوف حکایت کنیم، تا هرکه اندک مایۀ خرد دارد، بداند که ایشان عاقل ترین و عارف ترین و متقی ترین خلق بودند و چنان ترسیدند، دیگران اولیتر که بترسند.
روایت ازامام محمد غزالی ( رح )