نبرد پا برهنه ها
قسمت سی وهفتم
همبستگی وتفاهم نیروهای جهادی ومقاومت با ارائۀ یک استراتژی جدید
مهمترین طرحی که دراین اواخربه ابتکاروتقاهم تعدادی ازگروپ های جهادی ودسته جات وبرخی گروپ های مستقل پیاده گردید، این است که آن ها هدف اصلی ازمبارزه وجهاد خود را چنین اعلام نموده اند: « ما نه به دنبال مال وثروت ونه هم درتقلای رسیدن به جاه وجلالیم، ما فقط بخاطرمتلاشی ساختن رژیمی پا به عرصۀ جهاد گذاشته وآمادۀ قربانی گردیده ایم که این رژیم، فکرواندیشه ورفتاربیرحمانۀ استالین ( دیکتاتوری، ترور، تفتیش عقاید، حکومت پلیسی، دادگاه های فرمایشی، شکنجه، واعدام ) را درکشورتداعی می کند، رژیمی که برمبنای خشم وخشونت بنایافته است وما فقط برای مقابله با سران وروسای این رژیم کودتائی، اردوی تحت فرمان شوروی ( ارتش سرخ )، فروپاشی اقتصاد این رژیم که شاه رگ حیاتی اش بحساب می آید، دستگاه مخوف اکسا با همه جنایاتش، فرهنگ وارداتی ( مارکسیسزم لنینزم )، سیاست داخلی وخارجی دولتی که باید درسطح ملی وبین المللی مردود ومنزوی گردد، کمربسه ایم. ما سوای این ها افرادی که درمحدوده ودرساحۀ تحت کنترول دولت زندگی وبه کاروباری مصروف اند، بشمول اعضا ومامورین دولت جزء اهداف ما نیستند، حتی سربازان دولت درصورتی که غیرمسلح ویا رویاروی ما قرارنگیرند، برای این که ازفرزندان این ملت وازاهالی این کشوراند، وشاید به اجباردرچوکات این رژیم دست نشانده قرارگرفته باشند، جزء اهداف ما محسوب نمی گردند، هدف فقط وفقط ضربه زدن ومحاصرۀ رژیم ونیروهای دولتی است به این مفهوم که تمام مراکزدولتی، نیروهای مسلح رژیم وادارات وتأسیسات دولتی درهرکجای که باشند درمحاصرۀ نیروهای مقاومت قرارداده می شوند تا این مراکزقادرنگردند بصورت آزادانه به نقل وانتقالات پرداخته ودرنواحی مختلف آزادانه عمل نمایند وبناءً دراین طرح که برای شش ماه آینده درنظرگرفته شده است پیشرفت غیرمنتظرۀ صورت گرفته است به این ترتیب که تمام گروپ های جهادی ومقاومت، با گروپ های مستقل وتازه تأسیس، متحداً درپیاده ساختن این طرح داخل عمل گردیده وچیزی نمانده است که این پلان را به پایۀ اکمال رسانده وبطورکامل عملی سازند واین یک پیروزی بزرگ برای ما ویک شکست فاحش برای دشمن است. واما با وجود این روابط حسنه وغیرمستقیم نیروهای مقاومت، ایجاب آن را می کند تا براساس پلان قبلی، تمام نیروهای مقاومت تحت یک نظم وتنظیم وادارۀ واحد درآورده شود درغیرآن، هراندازۀ که دستآورد ها محسوس وپیروزی ها چشمگیرباشد عواقب آن مطلوب وطبق انتظارنخواهد بود. من ازآیندۀ این وضعیت حاکم برنیروهای مقاومت مطمئن نیستم ومی ترسم که اگردراین وضعیت نیروها تغیراتی داده نشود عواقب آن خیلی بد وزیانبارخواهد بود. ما ازحالت گروپی وگروهی درحال خارج شدن هستیم زیرا حرکتی که آغازگردیده، بصورت یک جنبش ملی فراگیروآن هم با افکارواعتقادات اسلامی بدنیا معرفی گردیده است، وازجهاد که یک واژه پربها ودارای بارارزشی سنگین ویک فریضه بزرگ الهی است مایه می گیرد. ما اگرآن گونه که ازروزآغاز مبارزه این حرکت خود را بنام جهاد اعلام نموده واما برمبنای تعالیم اسلام عمل ننمائیم ویا آن ها را با این روحیه درنیاورده وصبغۀ کاملاً جهادی نبخشیم یعنی چه ازنظر تئوری وچه ازنظرعملی آن ها را با اسلام واندیشۀ اسلامی مجهزنگردانیم قادربه ادامۀ این مبارزۀ نفس گیرنخواهیم بود. واگربه فرض مثال درشکست نیروهای دشمن مؤفقیت های نصیب گردیم درمراحل پس ازپیروزی به دشواری های عظیمی مواجه خواهیم گردید. پیشنهاد اول من این است تا هرچه عاجلتربه تعلیم وتربیۀ نیروهای مقاومت ارجحیت داده واین طرح را تنها به نیروهای خودی اختصاص ندهیم بلکه تمام نیروهای مقاومت وجهادی را تحت پوشش قرارداده وبا اندیشه وفکراسلامی مجهزگردانیم. ثانیاً برای همآهنگ ساختن سنگرها وطرح های مشترک برای جلوگیری ازخود سری ها وبی نظمی ها ازهمه سنگرداران دعوت بعمل آوریم تا لا اقل جهت همآهنگ ساختن مواضع یکدیگرنشستی اضطراری ترتیب دهند وثالثاً ما باید اهداف جهادی خود را آن گونه که رهبری جهاد اعلام داشته است بدون درنگ درسطح سنگرها ونیروهای مقاومت وبالآخره دربین ملت ودولت چنان پخش ونشرنمائیم که احدی ازابنای ملت ازچگونگی آن بی خبرنمانده درغیرآن اگروضعیت به همین صورت ادامه یابد همۀ بی بند وباریها وبی نظمی ها بنام اسلام، جهاد ومبارزۀ ما تمام خواهد شد وازاین حالت رژیم مزدوربیشترین بهره برداری واستفادۀ تبلیغاتی را خواهد کرد. برادردیگری گفت: « من بیشتراین ها را می شناسم وبا آن ها درتماس وارتباطم، آن ها اکثراً عناصرنیک ومطمئن هستند ودراین روزها کمک های مختصری مانند مرمی وپول نقد ازمراکزجهادی بدست آورده وخوشحال به نظرمی رسند که ارتباط شان با مراکزجهادی برقرارگردیده است، آن ها خود را مجاهد اصیل دانسته ودیگران را به سازش ومسامحه با دولت متهم می کنند. آن ها می گویند: « مجاهد واقعی کسی است که دشمن ( دولت ) ازدست وی آرام نبوده وشوروی ها ازدست وی خواب آرام نداشته باشند. ( ادامه دارد )

نبرد پا برهنه ها
قسمت سی وششم
گسترش بی رویه وبی سابقۀ سنگرها
سپس یکی ازهمکاران شفیق رشتۀ صحبت را بدست گرفته وگفت: من حرف های ههم وجدیدی برای گفتن دارم، حرف های که ایجاب بررسی وتصمیم عاجل وقاطع را می کند، واگرجلسۀ امشب دایرنمی گردید، من فردا درفکر دایرشدن چنین جلسۀ بودم وخوب شد که قبل ازفوت وقت این جلسه را فراخواندید. شفیق گفت: خیلی خوب، قبل ازهمه شما بفرمائید تا این فرصت ازدست نرود. برادرمذکورگفت: من ارتباطم بصورت شبانه روزی با تمام نواحی مختلف کابل برقراراست وازتمام حوادث واتفاقات وتغیرات وتحولات ماحول خود ( کابل ونواحی مختلف آن ) آگاهی کامل دارم، من حرف های برادرشفیق را کاملاً تائید نموده واضافه می کنم که جریانات بصورتی درآمده است که اگرفکری به حال آن نگردد، شاید بزودی ازکنترول واداره خارج گردد. سنگرهای زیاد وگمنام جدیدی سربرآورده وتشکیل گردیده است وهرلحظه عملیات وهرلحظه درگیری های خورد وبزرگ وهرلحظه کمین وبدام انداختن وبردن وگروگان گرفتن وکشتن جریان دارد ودراین روزها مین گذاری وانفجارچیزتازۀ است که همه را به وحشت انداخته است. دربین این همه اتفاقات وحوادث چیزی که خیلی جالب وبرای من غیرمنتظره به نظرمی رسد تشکیل گروپ های مسلح جدید وآن هم توسط افرادی گمنام است که همه را غافلگیرکرده است. من هرچه تلاش کردم تا با این گروپ ها ارتباطی برقرارکنم مؤفق نگردیدم. آن ها حاضرنیستند تا با کسی ارتباط برقرارسازند وبه کسی هم اعتماد نمی کنند وآن چه می خواهند بصورت مستقل وآزاد انجام می دهند. گزارشات حاکی ازآن است که تعدادی ازاین گروپ ها، توسط زندانیانی که سال ها درزندان ها سپری کرده اند تشکیل گردیده است. این زندانیان با آن که ازسوابق شان اطلاعی دردست نیست اما ازدوران زندان درس عبرت گرفته وبه صفوف مقاومت پیوسته اند. آن ها می گویند که ما برای جبران سؤسوابق خود جهاد فی سبیل الله را برگزیده ایم وتا برچیدن بساط این حکومت کمونیستی ووابسطه به شوروی ازهیچ تلاش وکوششی فروگذارنخواهیم گردید. آن ها پیاپی عملیات می کنند، به دولت ضربه کاری وارد می کنند وازطریق حمله بالای مراکزدولتی وخصوصاً نظامی، خود را با جدیدترین سلاح ها مسلح می سازند، آن ها پیغام داده اند که اگرکسی سلاح پیشرفته وکلشنکوف های جدید نیازدارد ما به قیمت ارزان ومناسب آمادۀ تحویل دهی آن هستیم. آن ها دراین مدت به قدری ازخود مهارت وشهامت نشان داده اند که زبانزد عام وخاص گردیده اند. قصه های عجیب وغریبی درمورد آن ها برسرزبان ها است. هرکسی چیزی می گوید وهرکسی ازگذشته، حال وآیندۀ آن ها تحلیلی دارد. رژیم منفورودست نشانده درطی بخشنامه های مکرراعلام نموده است که هرکسی با دسته جات وگروپ های جهادی ارتباطی نداشته باشد، دولت با آن ها کاری ندارد وحتی دولت آماده کمک وهمکاری با آن ها است ومقصود دولت همین گروپ های تازه تأسیس ومستقل است تا ازپیوستن وارتباط آن ها با ما وسایرمجاهدین جلوگیری کرده باشند، اما مسئلۀ مهم این است که این گروپ ها بقدری متحرک وفعال اند که هیچ مجالی برای دولت نمی دهند، متصل عملیات می کنند، ضربه می زنند، خلح سلاح می کنند، گروگان می گیرند ودراین اواخربا ارسال پیام های به مراکزدولتی ازآن ها باج می گیرند. زیرا درنقاطی مستقرگردیده اند که یا باید دولت برای آن ها باج بدهد ویا مسیرکاروان های دولتی را که دراین اواخرپس ازاحساس نا امنی بصورت کاروان انجام می یابد، سد می سازند وهمه را تخلیه می کنند. این گروپ ها با مؤفقیت های که بدست آورده اند، باعث شده است تا درتعداد آن ها افزایش چشم گیری بعمل آید. این وضعیت سبب شده است تا دربین گروپ های مختلف برسرطرح ها وبرنامه ها وعملیات ها رقابت سالم صورت بگیرد وبه گفتۀ برخی ازمردم، دراین روزها برای تأسیس پایگاه های جدید چریکی مسابقۀ جریان دارد واین وضعیت درمحدودۀ کابل ونواحی مختلف آن خلاصه نمی گردد بلکه درتمام نقاط حساس کشوروشهرهای بزرگ ودرمسیرشاهراه ها، جاده های عمومی وفرعی، گِرد ونواح شهرها والسوالی ها وحتی بیشتردهات وقریه جات این حالت ادامه دارد. ( ادامه دارد )

نبرد پا برهنه ها
قسمت سی وپنجم
شفیق پس ازآن که گزارشات حوادث واتفاقات قیام 24 حوت هرات را به تفصیل وجزئیات آن شنید، یه این نتیجه رسید که هرگونه تغیروتحول اگرچه با کامیابی ومؤفقیت همراه باشد، اما درصورتی که بدون یک طرح وبرنامۀ مدون، وجایگزین مناسب و حساب شده ودقیق برای اقدامات بعدی باشد، این کامیابی مؤقتی وبا پیامد های ناگوارهمراه خواهد بود. بناءً تصمیم گرفت تا بصورت عاجل گزارش مذکوررا با تفصیلات آن، با همکاران خود درمیان گذاشته وپس ازشوری ومشوره درروشنی آن تصامیم لازم را اتخاذ نماید. شفیق درنهایت به این نتیجه رسیده بود که هرگونه عجله وشتاب وسرعت عمل درپیشبرد طرح ها وبرنامه ها باعث شکست برنامه هایش خواهد گردید وبناءً با تأمل زیاد به فکریک طرح جامع ومثمرثمرگردید، تا زیربارفشارهای وارده ازجانب این ویا آن وخصوصاً تحت تأثیراوضاع نابسامان وآشفته ومظالم دولتی که کام ملت ومردم را تلخ وبرفشارواختناق وخشم وخشونت افزوده است قرارنگیرد. نظرش این بود که اگرافرادی تحت تعقیب قرارگرفته وزندانی شوند ویا کسانی مجبوربه فراروترک محل، منطقه وکشورگردند ویا کسانی به وی پناه آورده وتقاضای کمک کنند، این بهترخواهد بود از آن که کل یک حرکت وقیام به جهتی نا مشخص، ناشیانه وناخواسته سوق داده شود ودرنهایت به ناکامی مواجه گردد. اومی گفت: یکی ازاهداف دشمن آن است تا حریف خود را دروضعیتی قراردهد که بدون آمادگی قبلی مجبوربه مقابله ورویاروئی گردد ویا آن که صحنه را ترک گفته ویا این که جانش را ازدست بدهد. او می گفت: با وجود فشاردشمن وبا وجود تبلیغات وسیع وگمراه کننده، ما ومردم مجاهد ما دروضعیت برترقرارداریم، ما اگرکسانی را ازدست می دهیم، دشمن ما همه چیزخود را درحال ازدست دادن است، جایگاه خود را دربین مردم، اعتباروآبروی گروهی خود ( اگرچه گروه شان از منفورترین گروه ها است)، استقلال وآزادی خود، وجهۀ مردمی وملی خود، وتوان سیاسی ونظامی خود را درحال ازدست دادن است. اما بالمقابل ما، خیلی ازچیزهای را تازه بدست آورده ایم. برای دشمن ما غیرقابل باوروتحمل است. نفوذ مردمی ما که ازروزاول چشمگیربود، حالا به مراتب وسیعتروگسترده ترگردیده است تا جایی که خانه به خانه، محل به محل، ده به ده وشهربه شهرپایگاه مجاهدین وتکیه گاه نیروهای جهادی ومسلح ما بحساب می آید، نیروهای که دیروزقادربه تهیۀ مرمی ومهمات نبودند وبغیرازحمله های برق آسا، قادرنبودند دربرابردشمن قرارگرفته وبه مقاوت خود ادامه دهند، همین اکنون مجاهدین با مهمات وسلاح غنیمتی قادراند، ساعت ها به جنگند ومقاومت کنند ومناطقی را تحت تسلط خود دربیاورند، ودرسطح بین المللی نیزمجاهدین ما مدافعین استقلال وآزادی کشورشناخته شده ومجامع بین المللی با آن ها ابرازهمدردی کرده وشاید بزودی حمایت خود را ازآن ها اعلام بدارند. دشمن درتلاش آن است تا با شکست های نظامی وسیاسی پیاپی ما را به جنگ اعصاب به کشاند، جنگی که ازعقل ومنطق عاری وبراحساسات وعواطف متکی باشد. ما باید تمام تلاش خود را صرف آرایش ونظم وتنظیم نیروهای خود گردانیم، ما ازهرگونه حمله وآمادگی برای حمله باید بپرهیزیم وخود را برای دفاع آماده سازیم. دشمن درنهایت سراسیمگی خود اسباب شکست خود را فراهم می کند. او تنها با من وتو وافرادی همانند ما، درداخل ارگان ها وادارات دولتی روبرونیست، اویک پرابلم ندارد بلکه به صد ها پرابلم مواجه است. او با یک نفرویا یک هسته ویا یک گروه مقابل نیست، او با یک ملت ویک امت رودررو قرارگرفته است. شعارهای که سران این رژیم دربین حزبی های خود داده اند، ادعا های پوچ وبی معنی که سران این رژیم دم ازآن ها می زدند، لاف وگزاف های که رهبران این ها زده اند، همه وهمه دربرچیدن بساط این ها مؤثراست زیرا یا باید سرحرف های خود به ایستند وثابت کنند، راهی را که برگزیده اند ادامه میدهند ویا دراولین معرکه ورویاروئی فیصله کن با ملت تغیرجهت داده به تمام شعارها، اهداف وآرمان های خود پُشت خواهند کرد که درطی سالیان درازمدعی پیاده کردن آن ها بوده اند. من معتقدم که این گروهک ها بزودی تغیرشکل وتغیرجهت داده، بیزاری خود را ازگذشته های ننگین خود اعلام خواهند نمود وتقصیراین وضعیت را بدوش یکدیگرخواهند انداخت، وبه این صورت ازدرون متلاشی خواهند شد، پس بناءً باید به فکرراه علاج اساسی برآمد وبرروی همین انگیزه بود که جلسۀ سری وفوق العادۀ همکاران را تشکیل داد. اوقبل ازپایان روزتصمیم خود را گرفت ودراولین ساعات شب تمامی اعضا را دریک مهمانی بظاهرشبانه جمع آوری ودریک خانۀ خلوت دریکی ازقریه جات متصل به شهربه مذاکره آغازنمود. اوهمکاران خود را مخاطب قرارداده گفت: دراین روزها احتمال تحولات عظیم است. اوضاع بیش ازپیش بحرانی است وچنین برداشت کرده ام که اگرقادربه دفع توطئه ها ودسایس دشمن گردیده وخود وهسته ومراکزخود را ازتهاجم دشمن حفاظت کنیم این سیاست دفاعی ما مؤثرترازهرعملیات پیروزمندانۀ خواهد بود که ما را به جنگ ناخواستۀ دشمن سوق دهد. ( ادامه دارد ) 

نبرد پا برهنه ها
قسمت سی وچهارم
نکات ضعف ونارسائی های قیام بیست وچهارم حوت هرات
واما نکات ضعف قیام هرات که می توان ازآن ها دربرنامه های آیندۀ خود وسایرولایات کشوراستفاده کرد وبدین وسیله ازیک سلسله خلاها، نا هنجاری ها ونا بسامانی ها جلوگیری نمود ازاین قراراست:
اول: علما که وارث انبیاء الهی اند وباید که نقش رهبری کننده درهرجمع واجتماع، قیام وتحولی را به عهده داشته باشند، متأسفانه درقیام 24 حوت هرات با وجود آن که علما و روحانیون بصورت فعالانه درقیام هرات شرکت جستند اما نقش آنها دراداره ورهبری قیام کم رنگ وفاقد ارزشهای راهبردی، رهبری، نظم وتنظیم وتشکیلات بود وقادرنگردیدند تا نقش رهبری کننده را آن گونه که انتظارآن می رفت ایفا کنند.
ثانیاً: برخی ازافراد احساساتی تحت عنوان اسلام ودفاع ازارزشهای دینی ومذهبی قصد دامن زدن به تعصبات جاهلانه وبی مورد را داشتند به این مفهوم که لبۀ تیزمبارزۀ خود را علیه قشرباسواد وتحصیل کرده وخصوصاً متعلمین ومعلمین مکاتب قرارداده همه را به دیدۀ شک وتردید نگریسته وهمه را زیریک چترفکری وعقیدتی بحساب آورده وبه آنها مارک چپی زده وبدین صورت عقده مندی خود ازمتعلمین، معلمین وکارمندان خلقی وپرچمی را که درادرات ومراکزتعلیمی وتربیتی به پخش ونشرافکارواندیشه های بیماروالحادی پرداخته واهداف ومقاصد آن گروه ها را چه درگذشته وحال به منصۀ عمل درآورده وبه اذیت وآزارمردم می پرداختند، اینها برای انتقام ازچنین کردارو اعمالی به رویاروئی ومقابله با قشربا سواد وتحصیلکرده روی آورده واگردرسرفرصت اقداماتی صورت نمی گرفت شاید این اقدام شان به یک معضلۀ اجتماعی تبدیل می گردید، معضلۀ که متعلمین ، معلمین ومأموران وکارمند مسلمان دولت را نشانه می گرفت واین حرکت ازجهتی هم حق به جانب می نمود زیرا تعداد زیادی ازهمین معلمین مکاتب دراولین روزهای پس کودتای ثوربه صفت علاقه دار، السوال، مسئولین بلندپایه دولتی وازجمله دررأس اداراتی قرارگرفتند که قادرگردیدند بیشترین فشاررا برملت ومردم وارد آورده وبه خطرناکترین حربه های اختناق وفشار، تعذیب وشکنجه، وکشتارواعدام هم وطنان هم متوصل گردند، تا جائی که اقوام ونزدیکان خویش را هم ازاین جنایات سازمان یافته بی بهره نساختند،.وهم چنین برخی ازمتعلمین مکاتب بخاطرنجات ازخدمت عسکری وفرارازسوق دادن شان به سوی جبهه وسنگردرخدمت خاد وثارندوی ودستگاه های دیگرامنیتی قرارگرفته به اذیت وآزارمردم خود می پرداختند.
ثالثاً: برخی ازافراد نا شناس ازفرصت بدست آمده سؤاستفاده کرده وبه انتقام گیری شخصی پرداختند که البته این موارد محدود ومنحصربه فرد بود.
رابعاً: پس ازخلع سلاح سربازان وپُسته های دولتی ومأموریت های پلیس تازه تأسیس وخصوصاً قوماندانی امنیه وقسمتی هم ازفرقۀ هرات، مقداری سلاح، مهمات ومواد لوژیستیکی بدست افراد غیرمسئول افتاد وکسی هم قادربه جلوگیری وجمع آوری کامل آن نگردید، سلاحی را که برخی عنیمتی ومال شخصی خود بحساب آوردند. این عمل خطرناکترین عمل دررویداد های قیام 24 حوت هرات بحساب می آید که تبعات آن امروزوفردا ودردرازمدت زیان آور وبرای هرات مسئله آفرین خواهد گردید.
من شخصاً ازهیچ کس دیگری آنقدرمأیوس ونا امید نگردیدم به اندازۀ که ازوابستگان رژیم های مختلف وازاربابان ثروت وقدرت رژیم های گذشته وازمسئولین ودست اندرکاران رژیم ها دلزده شدم. چه ظاهرشاهی ویا هم داؤد شاهی، آن هایی که ستون فقرات این نظام ها را تشکیل می دادند ودردامن این نظام ها بزرگ شده به قدرت وثروت ومال وجاه رسیدند وازبرکت آن رژیم ها برگردۀ ملت خوابیدند واما درروزسختی وروزی که کشور دستخوش حوادث واتفاقات ناگوارگردید و دین ووطن مورد حمله وهجوم دشمنانش قرارگرفت، این ها یا درخانه ها ومنازل شان دست زیرالاشه گذاشته وبه تماشای معرکه پرداخته ویا پنهان گردیده منتظرفرصتی شدند تا به بینند که دراین مصاف کی برنده می شود تا به دست بوسی اش شتافته تجدید قوا کرده به خدمت دولت جدید که هرکسی باشد دربیایند وبازبه حلق ودلق ادامه داده وازاین ملت واین مردم بیچاره بیشترین بهره برداری را بکنند. کسانی که درهرنظام ورژیم رنگ آن را به خود گرفته، وحاضرنگردیدند تا کمترین رنج ومحنتی را متقبل ومتحمل گردیده ودرصف آن های قراربگیرند که برای آزادی واستقلال ویک نظام انسانی والهی درکشورتلاش می کنند. من که خود یکی ازاعضای آن خانواده های هستم که دردامان آن رژیم ها پرورده وبزرگ گردیده ام، سخت احساس شرمندگی و... می کنم که چرا رژیم های با آن طول عرض وبا آن سروصدا ها وشعارهای، کسی ازبین شان پیدا نمی شود که درصف ملت قرارگرفته وبه درد ملت گوش دهند. ( ادامه دارد )

نبرد پا برهنه ها

قسمت سی وسوم

   چهارمین پدیده درپیروزی، تسریع وتحکیم پایه های قیام 24 حوت هرات، نقش روحانیون، سادات ومشایخ هرات است که دربُعد معنوی آن، قیام را به قوام رساندند وملت ومردم مؤمن ومجاهد هرات را برمحوردین وارزشهای والای دینی ومعنوی گرد هم آوردند وتا پیروزی قیامی که به شکست دشمن انجامید، بزرگانی همچون بهاءالدین واعظ وخطیب مسجد جامع بزرگ هرات وسید عظیم آقای کبرزانی درروزبیست وچهارم حوت سینه را سپرکرده دربرابرهجوم عساکرتحت فرمان ایادی بیگانه ایستادند تا جائی که یکی پی دیگری یا به شهادت رسیدند ویا هم ازآن تاریخ کسی ازسرنوشت شان اطلاعی دردست ندارد. تعدادی دیگری ازعلما ومشایخ هرات هم، دراولین روزهای پس ازکودتای هفت ثورراه هجرت را درپیش گرفته، همانند مولوی عبدالصمد وسید عبدالعلی، معروف به آقای کبرزانی خانه وکاشانۀ خود را رها کرده وقبل ازقیام بیست وچهارم حوت راهی پاکستان گردیدند، ویا همانند مولوی غلام محمد وشیخ نوراحمد جامی الاحمدی وبرخی دیگرراه ایران را درپیش گرفتند.

   آقای کبرزانی که یک تن ازمشایخ معروف هرات وازجایگاه والای دربین عوام الناس هرات برخورداراند، پس ازبرگشت مجدد به وطن وپیوستن به صفوف جهاد ومقاومت، درجلب وجذب نیروهای مردمی وروحانیون وعلما وسادات ومشایخ هرات نقش رهبری کننده ایفا می کنند.

    پنجمین عامل پیروزی وتداوم قیام وجهاد 24 حوت هرات را درنقش سران، بزرگان وموی سفیدان اقوام هرات می توان سراغ کرد، سران وبزرگانی که درقیام فعالانه شرکت کردند وپس ازقیام بیست وچهارم حوت جایگاه خود را دردرون صفوف جهاد تثبیت وبه صفت اهرم های قدرت دربین جامعه باقی ماندند. گل محمد تیزان، کمال قلبه گز، علی سنوگرد واحمد خان ده نوکه درقیام 24 حوت هرات به شهادت رسید ازجملۀ کسانی بودند که نقش پررنگی را درتحولات 24 حوت ایفا کردند. آن ها درآغازجهاد، چنان ابهت وغیرتی ازخود به نمایش گذاشتند که هیچ گاهی دشمن توانائی مقابله با آن ها را پیدا نکرد وبناءً به عنوان پایگاه های بزرگ مقاومت باقی ماندند.

   ششمین عامل پیروزی قیام را درنقش نیروهای تعیین کنندۀ مسیرقیام وجهاد باید جستجو کرد. نیروهای که متعلق به قوم ونژاد خاصی نبودند، بلکه برخواسته ازبین جامعه وشاگردان ویا فارغان مدارس دینی، ملکی ونظامی وشاغلان همان ارگان ها ی ملکی ونظامی بودند که درطی سالیان دراز دوشادوش مردم مسلمان خود درخدمت دین ووطن قرارداشتند، آن ها نقش حساس وتعیین کنندۀ را درجلب وجذب، اتحاد ووحدت صفوف وجلوگیری ازاختلاف ونفاق که یکی ازحربه های دشمن بحساب می آید به عهده داشتند.

   ازبین این ها تعدادی همانند غلام جان سفید روانی،؛ معلم آصف جان قیمستی وعبدالاحد زیارتجاهی و... درقیام 24 حوت جام شهادت را نوشیدند. آن ها مهم ترین مأموریتی را که اتحاد ووحدت صفوف انقلابیون مسلمان بود، بخوبی انجام دادند وتا آلآن که با شما صحبت می کنم، آن ها هرات بزرگ را یکدست ویکپارچه نگهداشته اند . شما می دانید که هرات یکی ازچند ولایت بزرگ کشوراست که نقش بسزای درسرنوشت کل کشوردارد، پیروزی مجاهدین هرات با پیروزی مجاهدین درسایرنقاط کشورگره خورده است واما اگردرتصمیم واراده ورویکرد مجاهدین هرات خللی ایجاد گردد ویا مجاهدین به نا توانی وضعفی مواجه گردند ، اثرات منفی آن برکل کشورمحسوس ومشهود خواهد بود.

    هفتمین عامل پیروزی درقیام بیست وچهارم حوت هرات را می توان درقیام صاحب منصبان مسلمان درداخل فرقۀ عسکری هرات ارزیابی کرد قیامی که جمع کثیری ازصاحب منصبان مسلمان درآن شرکت کرده وتعدادی هم رهبری آن را به عهده داشتند، قیامی که منجربه شهادت تعدادی ازصاحب منصبان گردید، وافرادی همچون اسماعیل خان وعلاوالدین خان، عبدالعزیزخان، انورخان، جان سالم بدربردند.  اسماعیل خان وعلاوالدین خان علاوه برنفوذی که دربین صاحب منصبان اردوداشته ونقش حساسی که دردوران انقلاب 24 حوت درداخل اردو بازی نموده واردو را با قیام مردمی پیوند دادند فعلاً درپیوند نمودن نیروهای مردمی با رهبری جهاد هم مؤفقیت های چشم گیری نصیب گردیده اند وصفی الله افضلی برادرکوچکترحفیظ الله افضلی که درقیام سال 1354 پنجشیربه شهادت رسید با قاضی ظاهرشهید درقسمت های عمدۀ هرات پیشرفت های چشم گیری داشته ودربسیج نیروهای جوان وتحصیل کرده نقش اساسی بازی کرده اند واین دوتن فعلاً به یک اسطورۀ ازمقاومت دربین نسل جوان بدل گردیده اند. این بود نکات مثبت درتحولات وقیام 24 حوت هرات که به عرض جناب عالی رسید. ( اد امه دارد )

نبرد پا برهنه ها

قسمت سی ودوم

قیام هرات یک قیام الهی وفقط وفقط برای خدا صورت گرفت

     یکی ازخصوصیات مهم قیام بیست وچهارم حوت هرات این بود،  که صدای واحد، شعارواحد، ودارای هدف وآرمانی واحد بود، وحدتی که همه را گرد هم آورده بود. انسان با هرکسی روبرومی شد حرفش پیرامون اسلام، جهاد وبرچیدن بساط گروهک های کمونیستی دورمی زد. درآن لحظاتی که سیل انسان ها ازاولسوالی های پشتون زرغون، اوبه، گذره، انجیل و... با پرچم ها وشعارهای اللهُ اکبرولا اله الا الله داخل شهرهرات گردیدند، برای هیچ کسی چنین اتفاق نادری قابل تصورو باورنبود، زیرا شاید درتاریخ کشوروهرات کسی شاهد چنین اجتماع بزرگ، گسترده وپرشوری نبوده باشد، اجتماع هیجان انگیزوسرنوشت ساز، اجتماعی که با دست خالی تصمیم جهاد ومبارزه با توپ وتانک وطیارات جت را گرفته اند، آن ها با چنان جرئت، هیبت واُبُهتی به پیش می تاختند که گوئی ازحمایت اردوی قوی وقدرتمندی برخورداراند که پُشت سرشان ایستاده است. همان طورهم بود زیرا آن ها ازحمایت ونصرت خداوند قادروتوانا برخورداربودند، خداوندی که به بنده های راستین خود که درراه اوقیام کنند وعده داده است، کسانی که خدا ودین خدا را نصرت دهند، پروردگارآن ها را نصرت می دهد. گروهک های کمونیستی حاکم متوجه وخامت اوضاع گردیده وبا تمام ابزارو وسایل پیشرفتۀ نظامی، مالی وتبلیغاتی به سرکوب  آن ها پرداخته، وتانک ها، توپ ها وطیارات بمب افگن میگ را به میدان آورده وبا بی رحمی تمام، دستورقتل عام مردم مبارز ومجاهد هرات را صادرکردند، طیاراتی که ازمیدان های هوائی ، باکو وعشق آباد شوروی به پروازدرمی آمدند، هرات شاهد غرش تانک ها وطیارات وصفیرگلوله های بود که به سوی مردم بی دفاع شلیک می گردید. طیاراتی که بمب های هولناک خود را بلا وقفه برسرمردم بی دفاع فرومی ریختند واین اولین باری بود که توپ وتانک وطیارات مستقیماً داخل عمل گردیده وبه کشتارمردم مظلوم هرات روی آوردند، حرکتی که پس ازهجوم چنگیزمغل مردم هرات بدست بی رحم ترین وشریرترین انسان های روی زمین ( کمونیست های بی عاطفه وخون آشام )، این اهریمنانی که خیلی سبوعانه تر ووحشیانه ترازچنگیزعمل می نمودند، زیرا درظرف یک روز به کشتن هزاران انسان مظلوم وبی دفاع ( بیست وپنج هزارشهید ) پرداختند وعجیب تراین که اعضای گروه های استالینی خلق وپرحم  وسازمان های دولتی با خشونت بیشترپیشاپیش این حرکت ضد مردمی قرارداشته ودرکشتاروتصفیۀ مردم مؤمن ومسلمان کاسه های داغترازآش به نظرمی رسیدند. این حزبی های کاذب ومکاری که شعارهمیشگی شان خدمت خلق بود حالا به یکبارگی ماسک شیروپلنگ وماسک ضد خلق به چهره کرده وبا نظامیان وحشی به کشتاربیرحمانۀ خلق روی آوردند.

   دومین ومهمترین خصوصیت این قیام، زعامت ورهبری واحد آن بود که با شوری ومشوره تا لحظات آخروتا الآ ن هم به همان صورت ادامه دارد. شورای رهبری که متشکل ازتعدادی برادران خبیروآگاه هرات بود وپس ازکودتای هفت ثور تشکیل گردیده بود. این شوری قیادت این قیام سرتا سری را به عهده داشت، قیامی که با مؤفقیت کامل یک بدنۀ بزرگ دولت را با اکثریت ملت متحد نموده وبه شوروی واجیران آن اعلام داشت که هیچ گاهی قادربه حاکمیت دراین سرزمین مرد خیزومجاهد پرورنخواهند بود. رهبری قیام هرات حقیقتاً نمونه بود، زیرا هرات متشکل ازاقوام، ملیت ها، اصناف واقشار مختلف است، اما قیادت ورهبری مدبرانه سبب شد تا هرات الگوی برای سایرقیام های مردمی کشورگردد.

   سومین عامل مهم درپیروزی قیام هرات، وحدت کلمه بود که همگی تحت یک نام  ویک شعاروآن هم تحت نام وشعاراللهُ اکبرولااله الا الله به میدان آمدند، شعاری که هیچ قدرتی توان مقابله با آن ها را نمی یابد، شعاری که ملت را بهم پیوند نا گسستنی می دهد وشعاری که انسان ها را به قربان گاه می کشاند.

   می گویند که چه انگیزه وعامل وچه اسباب وعللی باعث قیام شد؟ مشخص است که تا انگیزۀ قوی وایمان کامل وارادۀ محکم نباشد کسی به این پیمانه حاضربه قربانی وایثارنمی گردد. جوامع زیادی را سراغ داریم که درعین وضعیت قرارگرفته ولی کسی آمادۀ قربانی وفداکاری نگردیده است، مردم ما واقعاً پیوند عمیق به اسلام واعتقادات اسلامی خود دارند واگراحساس کنند که دین ومعتقدات شان مورد تهدید وتجاوزقرارگرفته است با سروجان ومال آمادۀ قربانی می گردند. ( ادامه دارد )

نبرد پا برهنه ها
قسمت سی ویکم
قیام بیست وچهارم حوت هرات با پیشینۀ تاریخی وپیامد های شایان آن
اززمانی که داؤد خان در26 سرطان سال 1352 با کودتای نظامی وبا استعانت ازصاحب منصبان وافسران خلق وپرچم دراردو، قدرت را قبضه کرد وبا آن ها حکومت ائتلافی تشکیل داد، وی آغازگرخشم وخشونت های مرگباروخونین درکشورگردید، وجمهوریتی را به ارمغان آورد که با آن ازرژیم های سلطنتی استبدادی هم خشنتروبیرحمانه ترداخل عمل گردید. ازهمان آغازتشکیل حکومت به مبارزه با اسلام ومسلمین وخصوصاً نهضت جوانان مسلمان پرداخت وبا استفاده ازفرصت، فشارخویش را به صورت فزایندۀ برنیروهای مسلمان افزایش داد وتحت عناوین وبهانه های مختلف جمع کثیری را زندان، تعدادی را اعدام ودرنتیجه برخی را مجبوربه ترک کشوروراهی کشورهای همسایه کرد. این مهاجران بیشترشان به پاکستان وکسانی هم به ایران وجمع کثیری هم درداخل کشورآواره گردیدند. بغیرازشوروی ما دوکشورهمسایۀ هم مرزوهم عقیده با مردم خود داریم که یکی پاکستان ودیگری ایران است. پاکستانی که گروه های مختلف اسلامی درآن فعال اند وایرانی که رضا شاه درآن حکومت می کرد واما دراین اواخر رژیم شاهی بدست انقلابیون ایران سقوط کرد وبرای اولین مرتبه دراین کشوریک رژیم اسلامی برسراقتدارآمد، قبل ازداؤد ودرزمان حاکمیت ظاهرشاه درکشور، گروه جوانان مسلمان هرات را همانند سایرولایات کشورتحت پوشش فعالیت های اسلامی خود قرارداده ازسفرانجنیرحبیب الرحمن شهید تا سفرداکترشمس الحق ازمحصلین طب ننگرهاروسیف اادین نصرتیار، هرکدام جهت سازماندهی وشرکت درمحافل ومجالس عمومی وخصوصی به این ولایت سفرنموده وتهداب یک حرکت اصولی را با فعالان وجوانان مسلمان دراین ولایت گذاشتند، واما دراولین برخورد داؤد با این گروه، تعدادی ازسران وفعالان این گروه زندان، تعدادی شهید وتعدادی هم به این سووآنسوآواره گردیدند. دردوران هجرت هم این جمع آواره ومهاجرارتباط خود را بداخل کشوروازجمله هرات برقرارنموده ودرسروسامان دادن وتحرکات مجدد نیروهای مؤمن ومسلمان نقش خود را ایفا کردند. آنها بارها به هرات ونواحی مختلف آن سفرنموده وازنزدیک همسنگران شان را درجریان وقایع وحوادث کشورقرارداده وبه آمادگی های خود دربرابرحوادث آینده افزودند. درتصفیه ها وسرکوب های رژیم داؤد، هرات هم بیشترین فشارها را متقبل گردید، تا جایی که یکی ازبهتری خانواده های متدین هرات دوفرزندشان را ازدست دادند، تعداد دیگری ازبهترین فرزندان این مرزوبوم هم شهید ویا اعدام گردیدند. دراولین لحظاتی که این باند وابسته به ابرقدرت شوروی درهفت ثورقدرت را بدست گرفتند، بیشتراهالی هرات، خصوصاً اهل علم وفرهنگ ونخبگان جامعه، بدرستی ازماهیت اصلی این گروهک ها آگاه بوده وبرای رویا روئی با آن ها آماده گردیدند. این گروهک ها که دربین ملت جایی پایی نداشتند، ازهرات وفرهنگ وکلتورواعتقادات پاک وبی آلایش مردم آن بی خبربودند، آن ها فکرمی کردند که این محیط فقط وفقط محیط علم ودانش وفرهنگ است ومردم آن گاهی هم توانائی رویاروئی با آن ها را پیدا نخواهند کرد، غافل ازآن که ایمان واعتقادات است که انسان ها را به میدان کارزارمی کشاند. قیام 24 حوت هرات که درآن روشنفکران دینی، علما وروحانیون نقش محوری را ایفا کردند چنان زیبا وبجا درسطح کشوردرخشیدند که ازپرتوآن سایرمناطق تاریک کشورنیزبی بهره نماندند وبزودی وبا تبعیت ازآن ها، علم جهاد ومبارزه درکل کشوربلند گردید.
ارزیابی قیام هرات
قیام هرات با همه آن تلفات سنگینی که بهمراه آورد وبیست وپنج هزارانسان مظلوم را توسط یک قشون تا دندان مسلح به خاک وخون کشید، درنوع خود درکشوربی سابقه ودرمنطقه اولین قیامی بود که یک ابرقدرت زمان را با دسایسش به چالش کشید، قیامی که نکات مثبت ومنفی نیزبهمراه داشت که به عرض شما می رسانم:
نکات مثبت قیام هرات آن بود که اولاً این قیام یکدست ویکپارچه بود، درقیام هرات انگیزه های قومی، نژادی ومذهبی نقشی نداشت بلکه همۀ مردم با پُشت پا زدن به همه مرزبندی های قومی، نژادی، مذهبی، صنفی وقشری اتحاد ووحدت کامل خویش را درقیام 24 حوت هرات به نمایش گذاشتند. آنها با سلاح ایمان واعتقادات نیرومند وقوی چنان حرکت حساب شدۀ را بنمایش گذاشتند که امواج خروشان آن بزودی کل کشوررا درنوردید ودرسی شد برای همه آزادیخواهان درسراسر افغانستان. دراین حرکت، پشتون وتاجیک، سنی وشیعه، عالم وعامی، شهری ودهاتی، ثرمایه داروفقرا شرکت مساوی داشتند. مرزهای خیالی وساختگی دشمنان اسلام که برای چنین روزی ساخته وازقبل پرداخته شده بود ازهم فروریخت وملت مسلمان متحد ویکپارچه علیه این وطنفروشان بی مایه قیام کردند. جالت این جا است که درگرما گرم این رویا روئی، تبلیغات دشمن به پیمانۀ وسعت پیدا کرد بود که حتی برای طرفداران شان قابل هضم نبود. آنها درتبلیغات خود ادب واخلاق وکرامت انسانی، حتی ازدشنام ونا سزا گوئی هم دریغ نمی کردند. مردم واهالی هرات درآن روزها، رادیوهرات را بنام رادیو جت ها نام گذاری کرده بودند، زیرا هرچه فحش ونا سزا گوئی که ممکن بود نثارمردم مبارز ومجاهد هرات می کردند. وجالبتراین که پس ازوقایع بیست وچهارم حوت هرات، تعدادی ازاطفال درکوچه ها وبازارها تجمع نموده وشعارمی دادند که زنده باد اخوان الشیاطین، این کاسه لیسان امپریالیزم، اطفال هرات ازبس که این تبلیغات رسوا را ازرادیو شنیده بودند ونمی دانستند که اخوان کیست، برای این که همبستگی وحمایت خود را ازاین قیام عمومی مردم اعلام نموده وبرضد دست نشاندگان حاکم وتبلغات آنها قرارگرفته باشند به چنین حرکاتی متوصل می شدند. ( ادامه دارد )

نبرد پا برهنه ها

قسمت سِی ام

   شفیق وهمسنگران وی آرزوداشتند تا فرصتی پیدا کنند که جریانات واتفاقات روزانه را با اهداف ازقبل تعیین شده همآهنگ نموده ودرمسیرمشخص هدایت کنند، ولی اوضاع آشفته وحوادث غیرمترقبه هیچ گاهی این فرصت را برایشان مساعد نمی ساخت تا خود تعیین کنندۀ سیرحرکت انقلابی باشند. شفیق با شتاب بیشتری به سازماندهی امورپرداخت. اوطرح خود را برای یک حرکت وقیام ضربتی، اولاً درسطح پایتخت وبه ادامۀ آن درسطح کل کشوررویدست گرفت. او باید اولاً اطمینان حاصل می کرد که اگرقیامی صورت بگیرد، آیا مؤفقیتی درپی خواهد داشت ویا خیر؟ واین اطمینان زمانی حاصل می شد که اوبداند آیا ظروف وشرایط وابزاروامکانات برای چنین قیامی مساعد هست ویا خیر؟ ودرصورتی که هست. آیا برای چنین قیامی چه اقدامات تشکیلاتی لازم است؟ به همین صورت اگرشرایط مساعد نیست، چه باید انجام دهد تا ازیک فاجعۀ بیشترجلوگیری کرده باشد. او به سرعت داخل عمل گردید. تمام گزارشات ارائه شده توسط شوری را مطالعه وجمع بندی کرد. اوقصد آنرا داشت تا برنامۀ خود را به کمک هم سنگران با نهایت دقت وسنجیدگی طرح نماید تا ازهرگونه اشتباه وخطای سیاسی ونظامی درامان بماند. او که با تمام توان بشری خود مصروف طرح وبرنامه ریزی بود متوجه گزارشی گردید که ازقیام بیست وچهارم حوت هرات برایش تهیه وبدسترسش قرارگرفته بود اوبلا درنگ به مطالعه آن پرداخت ودراثنای مطالعه دریافت که گزارشگرآن، شخص با کفایت وهوشمندی بوده است که گزارش وی کاملاً تخصصی تهیه گردیده است وبا این که این گزارش کامل نیست، اما نکات عمده ومهمی درآن تذکررفته است که می تواند ممد خوبی برای حرکت آینده آنها قراربگیرد. او به این هم اکتفا نکرد وتصمیم گرفت تا گزارشگرمذکور را به هرصورتی که ممکن است فراخوانده وقضیه را با جزئیات آن ازوی طلب نماید وبناءً همین امشب دست بکارگردیده وتا فردای آن شخص مذکور را که یکی ازبزرگان اهل علم وقلم هرات بود وبه تازه گی بخاطراوضاع نا آرام هرات به کابل پناهنده شده بود، نزد خود دعوت کرد وقیام بیست وچهارم حوت هرات را با تمام جزئیات آن اززبان وی جویا گردید، وی که انسانی ادیب ودانشمند بود ونمی خواست، آن طوری که هست معرفی گردد، به این عبارت به شرح ماجرا پرداخت: « شما خود می دانید که هرات مهد علم وعرفان ومحیطی سالم برای نشوونمای طبقۀّ جوان وروشنفکروبسترمناسبی برای جویندگان حق وطالبان علم وفرهنگ بحساب می آید. شما می دانید که شخصیت های بزرگ علمی وعرفانی دنیای اسلام درآن جا آرمیده اند وهرات به همین مناسبت ازیک جایگاه والای دربین کشوروسایرکشورهای همسایه وجوامع اسلامی برخورداراست که اکثرمجامع غربی وشرقی وحتی همسایگان ازآن رشک می برند. ما هراتی ها با تأثیرپذیری ازعلم وفرهنگ والای اسلامی، قبل ازهرمحیط دیگری به دسایس وشیطنت های این گروهک های وابسته وحاکم برکشورپی برده وبه این نتیجه رسیدیم که اگردرآغازشیطنت این گروهک های وابسته به اجانب، به طرد آن ها اقدام نورزیم، شاید درآیندۀ نزدیک به معظلات بیشتری مواجه گردیده وبه آسانی قادربه قلع وقمع آنها نگردیم. مردم آگاه وخبیرهرات، طی نشست ها وجلسات سری وعلنی وطی تماس های متواتربا یک دیگربه این نتیجه رسیدند که اگراین غدۀ سرطانی را دراولین فرصت بدست آمده برنیاندازند، درآینده قادربه دفع آن نخواهند گردید وبناءً تصمیم برآن گرفتند تا دریک قیام عمومی بساط این گروهک های وابسته را اقلاً ازسطح هرات برچیده واگرقادربه نابودی کامل آن ها نگردند، ازپیاده کردن اهداف ومقاصد شوم شان درهرات جلوگیری کرده باشند وچنانچه تصمیم به قیام گرفتند وهمان بود که دریک قیام همگانی درتاریخ بیست وچهارم حوت برای اولین بارقصرکرملین را بلرزه درآورده ونوای الله اکبررا نه تنها درسطح افغانستان، بلکه درسطح جهان بگوش متجاوزین رساندند. این قیام که قبلاً آعازگردیده بود، دقیقاً درتاریخ بیست وچهارم حوت به قوام رسید.

    ضمن مکاتب متعددی که درهرات موجود است ما دومدرسۀ بزرگ دینی درهرات داریم، که بنام های فخرالمدارس ومدرسۀ جامع یاد می شوند، یکی ازآنها قدامت تاریخی داشته وشخصیت های بزرگ علمی وفرهنگی را تقدیم جامعه کرده است ودردیگری نیزجوانان بیشماری تربیه گردیده اند که دراین تحولات اخیرنقش عمدۀ را بعهده داشتند، مشایخ وسادات هرات وفرزندان ونوادگان ایشان هم قدرت بزرگی را درهرات تشکیل می دهند که تائید ویا تردید ایشان برای هررژیمی می تواند تعیین کننده باشد. شما قبول کنید که هرات درطول تاریخ کشور، سهم بسزای درشکل دهی نظام ها ورژیم های برسراقتدارداشته است، خصوصاً رژیم های که با منافع مردم، کلتوروفرهنگ مردم وبا عقیده وایمان مردم خواستند بازی کنند با مقاومت سرسختانۀ مردم این مرزوبوم روبروگردیده اند.

   مردم هرات مردم آشوب طلب وماجراجوی نیستند واما مردم حساس وزرنگی اند وهرگاهی احساس کنند که خود ویا محیط ویا کشورشان مورد تاخت وتازاین ویا آن قدرت داخلی ویا خارجی قرارگرفته ویا کسی درمورد خاک ووطن شان خیال خامی درسرمی پروراند ویا به عقاید، فرهنگ وکلتورشان کسی قصد بی حرمتی وتجاوزدارد، با تمام توان وقدرتی که دارند دربرابرآن قرارگرفته ومی ایستند. ( ادامه دارد )

نبرد پا برهنه ها

قسمت بیست ونهم

آقای امین گزارش کتبی دیگری را نیزتحویل شفیق کرد که توسط یکی ازافراد ارتباطی داخل گروه ها ی حاکم درنظام موجود آماده گردیده بود، گزارشی که یکی ازاعضای سابقه داراین گروه ها تهیه کرده بود، کسی که ازابتدای تشکیل این گروه ها عضو قابل اعتماد ولی ناراض، کسی که همصدا دراجتماعات وشعارها ونه همنوا دراندیشه وعمل، کسی که ظاهراً همر اه، واما نه با وفا، کسی که نه ازنظراعتقادی بلکه ازنظراجتماعی وبلاخص خانواده گی به آن ها گرویده ولی بازهم تحت تأثیر اهداف وطرح های آن ها قرارنگرفته است، چه ازنظرتئوری وچه هم ازنظرعملی با آنها همآهنگی نکرده ودرحاشیه قرارگرفته وفاصلۀ خود با آن ها را تا حاکمیت ورسیدن به قدرت حفظ کرده است، اما درزمان حاکیت این گروه ها باردیگربه آن ها پیوسته وبه آن ها نزد یک گردیده است تا جایی که باردیگر مورد اعتماد آن ها واقع شده ولی همیشه درکمال نا باوری وتردید به آنها نگریسته است، این گزارش حاکی ازچگونگی، علل وعوامل اختلافات وکشمکش های داخلی جناح های مختلف داخل نظام وازجمله گروه های خلق وپرچم است. جناح بندی ها، دوگروه خلق وپرچم را به دسته جات متعددی تبدیل کرده وگروه خلق، به دوجناح تره کی وامین تقسیم گردیده وپرچمی ها هم به دوجناح ببرک ونجیب، مشخص می گردند. جناح های که هرکدام طرح وبرنامۀ خاص خود را دارند وهریکی سازخود را می زنند ودرپی پیروزی بردیگری دقیقه شماری می کنند. اتهامات وبرچسپ ها، وبزرگ نمائی خلاها واشتباهات یکی علیه دیگری، همه را دریک کشمکش ورویا روئی بی سابقۀ قرارداده است. طرفداران تره کی امین را عامل خشم وخشونت های فزاینده وعامل وآلۀ دست بیگانگان می دانند وآزآیندۀ خود درخوف وترس اند. آن ها می گویند که این پغمانی چالاک وزرنگ قصد دزدی دستآورد های انقلاب را دارد وشبانه روزی درتلاش است تا قدرت را قبضه کند، به رهبر پروای چندانی ندارد وفقط حرف خود را به کرسی می نشاند وعمل می کند. وی همانند استالین یک تازه میدان گردیده وتلاش دارد تا به طرد وتصفیه رهبرپرداخته همان گونه که استالین تروتسکی را ازسرراه خود برداشت وحزب ودولت ونظام حاکم برشوروی را قبضه وازوجود تروتسکی ومنتقدین خود پاکسازی کرد این آدم خود خواه ومغرور، واین انسان بی رحم به رهبروفرمانده خود هم رحم نکرده ونخواهد کرد .

طرفداران امین می گویند که این پیرمرد ازکارافتاده وفرتوت وپیروان بی بصیرتش عامل سقوط انقلاب به دامن امپریالیزم خواهند شد، زیرا با هراقدام انقلابی وهرتصمیم قاطع مخالفت وشروع به شایعه پراگنی می کنند، وترس وواهمه ازآن دارند که انقلاب ثور، قادربه ادارۀ کشورومهاربحران موجود نخواهد گردید ودرنهایت به شکست مواجه خواهد شد. آن ها پس ازآن که شوروی به گونۀ بی سابقۀ ازنورمحمد تره کی استقبال به عمل آورد، آنرا نشانۀ اززد وبند های پنهانی تره کی با شوروی دانسته واحساس می کردند که این پیوند ورابطۀ مخفیانه با شوروی فقط وفقط برای پیاده کردن اهداف شوروی درافغانستان وازجمله تضعیف ودرنهایت تصفیه امین ازپیکرنظام خواهد بود، زیرا با موجودیت امین، شوروی قادرنخواهد گردید تا دوجناح خلق وپرچم را متحد ساخته وبه اهداف خود جامۀ عمل بپوشد. د سته بندی های داخل گروه پرچم هم چنین درحال صف آرائی ودرحال سبک وسنگین کردن خوی وخصلت ها، راه وروش ها، وافکارواعمال ببرک ونجیب را نشان می دهد. پیروان ببرک می گویند که نجیب همانند امین عمل می کند ودررویداد ها وجریانات وقضایای اخیردست کمی ازامین ندارد واگرفرصت بیشتری پیدا کند ازکشته ها پُشته خواهد ساخت وآنگاه گروه ما دست کمی ازگروه بدنام خلق نخواهد داشت وسپس ما راهی را خواهیم پیمود که ازروزاول با آن مخالفت کرده وازآن بیم وهراس داشته وداریم. آن ها می گویند که نجیب همانند گاوعمل می کند، یعنی به ارزشهای انسانی وافغانی وبه رسم ورواج مردمی ووطنی ارج وارزشی قایل نیست وققط وفقط به زورخود تکیه کرده وما را دربرابرمردم قرارمی دهد. طرفداران نجیب هم می گویند که ببرک کارمل نه یک رهبرویک رئیس ویک فرمانروای مطمئن است، بلکه خود آلۀ دست درباریان، اشراف، صاحبان زر و زور وقدرت وازجملۀ آدم های انتخابی ومورد اطمینان شوروی است، چیزی که هم شوروی را زیانباروهم آرمان ها واهداف ما را زیرسوال می برد وهم شکست، ناکامی، ونابودی ما را درپی خواهد داشت واین انسان بی طرح وبرنامه با وعده ووعید ها وبا لفاظی ها وشعارهای میان تهی، درتلاش آن است تا باردیگرزمینه را برای خود مساعد ساخته و داخل میدان وعمل گردد. ( ادامه دارد )